فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹اهدای گل محمد حسین بواس فرزند شهید مدافع حرم حسین بواس که بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد در حین نماز جماعت به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
@shahidan_kerman
16.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عزيزٌ عَلَيَّ اَنْ اَرَي الْخَلْقَ وَلا تُری
سودای دلنشین نخستین و آخرین
شک ندارم غزل شعر تری خواهد شد
شاعران از تو بگویند اگر مختصری
شب به شب می شکند شیشه ی سرشار غزل
دشتی است پر از شعر و غزل برکه و باران
پیش چشم تو که سر چشمه اشعار تر است
مأوای غزالان غریب است نگاهت
تو رسیدی که یکی شاعری اش گل بکند
چشمه ای خشک از این معجزه قل قل بکند
شبی دیگر گذشت و شد باز هم دلتنگ
گل مهتاب پشت ابرها پنهان به یاد تو
خوشا شبی به آرامگاه من باشی
من آسمان تو باشم تو ماه من باشی
@shahidan_kerman
✍کرامت شهید محمود پور هدایتی در روز تولدش
👌متولد ۲۲ دی ۷۴ هستم از زمان کودکی هر سال برایم تولد می گرفتند.
🔹دو سال پیش به دلیل فوت یکی از عزیزانم نمی خواستم مراسمی بگیرم.
🔸حدود ۱۰ شب قبل از تولدم خواب دیدم در گلزار شهدا هستم که داییم آمد و به من گفت: امسال به جای خودت برا من کیک تولد بگیر و بیا
📌تولد من و دایی شهیدم دقیقاً روز ۲۲ دی است و من هر سال در روز تولدم بیادش بودم شریکش می کردم.
🔹بعد از آن دوباره چند شب بعد داییم به خوابم آمد که در گلزار شهدا برایش مراسم گرفتند و من برایش کیک گرفته بر روی قبرش گذاشته بودم و عکس خودش هم روی کیک بود و زیارت عاشورا خوانده می شد.
🔸روز بیستم دایی جوادم گفت: از طرف گلزار شهدا تماس گرفتند و می خواهند به مناسبت سالروز تولد شهید محمودپور هدایتی مراسم دیدار با خانواده شهید بگیرند و خواستن همه اقوام را دعوت کنیم.
🔹خیلی تعجب کردم و یاد خوابم افتادم و پرسیدم آیا زیارت عاشورا و کیک هم برایش می گیرند که اگر نمی گیرند من خودم برایش بگیرم.
🔸به مزار شهدا رفتم و جویا شدم ببینم مراسم چگونه است زمانی که آنجا رفتم مشاهده نمودم مراسم را همانگونه که در خواب دیدم هست.
🔹با اتفاق افتادن این خواب فهمیدم شهدا زنده اند و اینگونه مراسم را نظاره میکنند.
✅راوی خواهر زاده شهید محمود پور هدایتی
پ؛ن
👌مزار شهید محمود پور هدایتی در هرمز آباد رفسنجان واقع شده است.
@shahidan_kerman
🌹بِسْمِ رَبِّ الشُّـهَداءِ وَالصِّدیقین
🔹كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (بقره/۲۸)
🔸چگونه کافر میشوید به خدا و حال آنکه مرده بودید و خدا شما را زنده کرد و دیگر بار بمیراند و باز زنده کند و عاقبت به سوی او باز گردانده میشوید؟
✍حیات مدیون جانفشانی ها و خون شهیدان است.
👌در سایه سار امن و آرام سراسر نور و سرور شهدا در لحظاتی که خدا به سر و روی خادمین شهیدان رنگ عشق می پاشد
👈آن هنگام که نسیم محبت شهدا می وزد از هر شاخسار دل هزار جوانه سر می زند و زمین جان سبزه زار می شود.
🌹نام شهدا که می آید چشم ها وضو می گیرند و نسیم یاد آنان که در جان می پیچد شوره زار قلب گلستان می شود.
👌آنگاه عشق شهدا از نو همچون پیچکی از قلب جوانه می زند و در سر تا سر جان می پیچد.
👈چه سعادتمندیم که کلبه ی کوچک قلبمان به عشق انوار الهی شهدا منور گشته
🌹عجیب نام و یاد شهیدان با اشک و لبخند عجین است.
🔸قرار عاشقی با شهیدان به همراه غبارروبی گلزار شهدای کرمان به نیت تعجیل در فرج حضرت مهدی عجل الله،سلامتی مقام معظم رهبری و به نیت آزادی قدس شریف
🔹با قرائت قرآن توسط آقای دهقان اناری
به همراه قرائت زیارت عاشورا توسط آقای طراح
۱۴۰۱/۱۲/۱۰
✅گلزار شهدای کرمان
🌹فرازی از وصیت شهید مهدی زنگی آبادی
🔹یک تأسف از خودم دارد و شاید هم این آرزو را به قبر ببرم؛
🔸و آن اینکه کور و کر از این دنیا می روم؛
🔹و به درد صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ گرفتارم؛
🔸و می ترسم جمال خدا را ندیده از این دنیا بروم.
🔹خدایا به فاطمه ات و به مهدی ات و به پیامبرانت؛
🔸در هنگام مردن در آخرین لحظات جمال خودت را به من نشان بده.
@shahidan_kerman
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌مهمترین محور محاسبه در قیامت
#حاج_قاسم
@shahidan_kerman
🌹فرازی از وصیت شهید محمد جندیلی
🔸در شهادت من گریه نکنید و اگر می خواستی برایم گریه کنید به یاد حضرت اباعبدالله و علی اکبر و علی اصغر گریه کن که هر کسی برای امام حسین علیه السلام گریان شود در قیامت گریان نیست.
@shahidan_kerman
🌹شهید محمود یوسفیان
🔹شهيد محمود يوسفیان زمانی كه در سنگتراشی كار می كرد مقيد بود كه نمازش را در اول وقت و به جماعت بخواند.
🔸زمانی كه آخر هفته برای تسويه حساب و دريافت حقوق خود می رفت می گفت: كه چند تا پانزده دقيقه از حقوقشان را كم كنند.
🔹وقتی استادشان علت را سئوال می كنند ايشان در جواب می گويد:
🔸چونكه از زمان كاری برای وضو گرفتن و نماز خواندن استفاده كرده اند بايد از حسابشان كم شود.
✅راوی خواهر شهید محمود یوسفیان
@shahidan_kerman
✍شهید محمد گرامی سوار نمودن مادر بر دوش هنگامی که مادرش بیمار بود.
🔹وقتی فرمانده سپاه بود، مادرش بیمار شده بود و نیاز به مراقبت های پزشکی داشت مادر را روی دوش خود سوار می کرد و از این اتاق به آن اتاق در بیمارستان می رفت.
🔸پرستارها باور نمی کردند که این جوانی که این طور مادرش را از این به اتاق می برد فرمانده سپاه است.
🔹شهید محمد گرامی آزمونی داشت که برایش سرنوشت ساز بود.
🔸به همین خاطر یک هفته مرخصی گرفت تا خوب بخواند.
🔹اتفاقا این ایام مصادف شد با عود بیماری قبلی مادرش که نیاز به بستری داشت.
🔸محمد همه اولویت هایش را کنار گذاشت.
🔹مرخصی دوباره گرفت و مادرش را مرتب تا یک ماه و نیم به بیمارستان می برد.
🔸وقتی هم بستری شد خودش پیشش می ماند و کارهایش را انجام می داد.
🔹وقتی هم مرخص شد ویلچری گرفت و مدام او را به فضای سبز می برد.
🔸می گفت: اگر قرار باشد مادرم بستری باشد تا هستم اجازه نمی دهم شما کارهایش را انجام دهید.
🔹صندلی می گرفت و مادر را روی آن می نشاند و از پله های بیمارستان بالا می برد.
🔸گاهی با حسرت می گفتم: یعنی می شود فرزندم نیز مثل تو به من رسیدگی کند.
🔹محمد می گفت: اگر فرزندت را مؤمن تربیت کنی بقیه مسائل حل است.
@shahidan_kerman
🌹فرازی از وصیت شهید علی شفیعی
🔹خدایا! در این ساعت آخر که تا شهادتم چیزی نمانده اینطور عرض می کنم
شهادت می دهم که خدا یکی است محمد صل الله رسول و بنده خداست و علی علیه السلام ولی و رهبر تمام شیعیان.
🔸خدایا! شاهد باش به ظاهر در تنهایی زیستم و تو را بهترین دوستها و عشقها و اعمالها یافتم پس مرا به سوی خودت فرا خوان و بدان که از تمامی مظاهر جاری بردیم تا به تو بپیوندم.
🔹خدایا! من خواهان شهادت هستم ولی نه به این معنا که از زندگی فرار کنم خدایا عمریست پیشانی را بر در گاهت بر روی خاک گذارده ام پس در حقم لطفی بفرما خدایا این دستها عمری در خانه تو را زده است.
🔸خدایا! این چشمها بهانه تو را میگیرد و بی اختیار اشک می ریزد.
🔹خدایا! این خون که در رگهای من می چرخد همه اش به شوق توست،
🔸خدایا این زبان همچون لایه های ترک خورده زلالی باران تو را له له می زند.
🔹پس خدایا! با من آن کن که مرحمت و لطف وجود توست ای مهربانترین مهربان
@shahidan_kerman