32.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍لحظات بسیار باشکوه راهپیمایی روز جهانی قدس در شهر نجف اشرف...
#قدس_باب_الشهداء
@shahidan_kerman
✍شهید حسین خورشیدی شهیدی که جا و منزل اخروی خود را بعد از هر نماز می دید و تاریخ دقیق شهادت خود را در وصیت نامه اش برای پدرش نوشته بود.
⭕️آری پدرجان من شهید میشوم و تاریخ آن را نیز میدانم که ۴۵ روز بعد از رحلت امام است.
🔹گفت: پدر من هر موقع که نماز می خوانم در پایان سلام نماز من جای و منزل خود ر ا می بینم سر به دنبال کار من نگیر من بعد از امام شهید می شوم.
♦️به سر خدمت زاهدان رفت و تلفن زد گفتیم که به مرخصی می آیی؟
🔸گفت: که من دیگر به مرخصی نمی آیم اگر بیایم مثل شکلات می آیم.
🔹مثل اینکه فهمیده بود شهید می شود و بعد از پنج روز خبر آوردند که حسین شهید شده است.
✅راوی پدر شهید حسین خورشیدی
@shahidan_kerman
✍مقلوبه سیاسی ترین غذای دنیا
⭕️روایت حضوری مقلوبه
🔹روز یکشنبه ۲۷ فروردین ماه رأس ساعت ۱۵ در گلزار شهدای کرمان به همراه ظرف غذای مقلوبه
⭕️روایت مجازی مقلوبه
🔸با ارسال فیلم و عکس های جذابتون از حرکت نمادین برگرداندن مقلوبه به همراه نمادهای قدس و استکبارستیزی
مهلت ارسال آثار: جمعه ۱ اردیبهشت
♦️به برگزیدگان این پویش هدایای نفیسی اهدا خواهد شد.
✅جهت ثبت نام برای حضور در این پویش و ارسال آثار به آیدی n_d7875@ و برای دریافت دستور پخت مقلوبه به لینک
https://b2n.ir/q98796
مراجعه کنید.
🟠ناحیه مقاومت بسیج دانشجویی استان کرمان
@shahidan_kerman
🌹سردار شهید عبدالمهدی مغفوری
🔹تکیه کلامش در خطاب کردن دیگران کلمه ی مؤمن بود.
🔸سلام مؤمن!
♦️چه خبر مؤمن...
@shahidan_kerman
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍اهمیت به بیت المال شهید عنایت الله طالبی زاده ؛ شهیدی که مزارش همجوار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هست.
🔹روی اموال بيت المال خيلی حساس بود زمانی كه در سپاه خدمت می كرد موتوری به او داده بودند كه كارهای سپاه را انجام دهد.
🔸روزی فرزندم به سختی بيمار شد از عنايت الله خواستم با همين موتور ما را تا بيمارستان برساند گفت: نمی توانم مال دولت است مسئوليت دارد.
♦️گفتم: باک موتور را پر از بنزين می كنم
🔸گفت: اصطهلاكش را چطور می دهی؟
⭕️تو اون موقعيت كه سخت نگران حال فرزندم بودم حرفهای عنايت الله را غيرمنطقی می دانستم از دستش خيلی ناراحت و دلخور شدم.
🔸وقتی ناراحتی من را ديد از خانه بيرون رفت روی سكو نشستم در اين فكرها بودم كه چطور انسانی است بچه ام داره می ميره و اون حاضر نشد او را به بيمارستان برساند.
🔹هنوز در همين فكر بودم ديدم يه ماشين درب خانه توقف كرد.
♦️عنايت سراسيمه وارد شد و از من خواست بچه را بياورم آن روز وقتی از بيمارستان بر می گشتيم خواست از دلم دربياورد.
🔸گفت: من را ببخش اگر ناراحتت كردم اين موتور پيش من امانت است فقط بايد برای كارهای سپاه از آن استفاده كنم نه كارهای شخصی من فردای قيامت پيش خدا مسئولم.
✅راوی برادر شهید طالبی زاده
@shahidan_kerman
2.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍سردار شهید حاج حسین بادپا شهیدی که به تعبیر زیبای شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید یوسف الهی پیشی گرفت.
🔹محاسن سپید کردهها که از نسل مجاهدان و در عطش دوستان شهید و در خوف پایان زندگی به سر میبرند.
🔸امیدواریم خداوند بر این خوف بیفزاید زیرا اگر خائف از عمرمان شویم همه چیز درست میشود.
⭕️مشکل جایی است که غافل از عمر می شویم اگر خائف شدیم غافل نمی شویم.
🔹حسین بادپا که با اصرار خودش را به قافله رساند چه بسا از قافله جلو زد.
🔸و نه تنها توانست کلام غیبی شهید یوسف الهی را در پیشگاه خداوند به اراده دیگری از خداوند تبدیل کند چه بسا از شهید یوسف الهی پیشی گرفت.
@shahidan_kerman
✍معجزه ی حقیقی دعای شهدا قسمت چهاردهم
✅هدیه ی شهید یاسینی و جعبه ی سفید
🔹حالا رنگ و بوی شهر برام عوض شده بود تمام خیابانها و کوچه ها بوی عطر شهدا رو می دادن.
🔸از در و دیوار شهر و انسانهایی که در خیابانها با خیال راحت و با آسایش و آرامش و بدون نگرانی در حال انجام امور روزمره ی زندگی خود بودند چیزی را نمی شد دید.
♦️جز ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی دلیر مردان بی ادعایی که حالا شاید روزهای زیادی حتی فراموش کنیم اسمشان را یاد کنیم.
🟢می خواستم در خیابان فریاد بزنم که شاید مردم به خود بیان.
🔴برای مسائل بی اهمیتی چون جای پارک و غیره با هم به بحث و جدال نپردازن و حرمت نگه دارن ولی ممکن نیست.
🔺قطعا مردم خواهند گفت این خانم...
🔹پس باید چه کنم؟
🟠حقایقی برام روشن شده و پرده ای از روی چشمانم کنار رفته که دوست دارم همه را در این واقعیت شیرین شریک کنم ولی باید چه کنم؟
🟤لحظات را بگونه ای سپری می کردم که تمام وجودم لبریز از یاد و نام شهدا بود مدل ذکرهایم عوض شده بود و فقط بر زبانم جاری نبود با تمام اعضاء و جوارح و با تمام وجودم گفته می شد.
🔹در حالیکه در پذیرایی نشسته بودم و کانال یک تلویزیون کلیپ یاد امام و شهدا پخش می شد و من حال و هوای غریبی داشتم ناگهان تصویر هدیه ی شهید یاسینی و جعبه ی سفیدی که به من اهدا کردن جلوی چشمانم عبور کرد.
🔻یکدفعه جا خوردم یاد سفارش لحظه ی آخر ایشون افتادم که فرموده بودن از این سوغاتی به سه نفری که نام بردن حتما بدم.
🔹ولی کدام سوغاتی؟ من که چیزی در دست نداشتم باید چه می کردم؟
💢ادامه دارد...
@shahidan_kerman
🌹فرازی از وصیت شهید محمود پور هدایتی
✅هیچ قطره خونی در نزد خدا از خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست و من میخواهم با این قطره خون به عشقم که خداست برسم.
@shahidan_kerman
✍روایت شهید مصطفی صدر زاده از سردار شهید حاج حسین بادپا
✅حسین غرق در أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ بود.
🔹وقتی حاج حسین در میدان جنگ نماز را اقامه می کرد بچه ها می گفتند: حاجی خطر داره
🔸ولی حاج حسین می گفت: وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ؛
♦️حاج حسین بادپا غرق در این آیه بود و تمام کارهایش را به خدا سپرده بود.
⭕️وقتی از او می پرسیدیم حاجی دوست داری شهید شوی؟
🟢می گفت: وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ،
🔹می گفتیم: دوست نداری شهید شوی؟ می گفت وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ.
🔸حاج حسین بادپا خود را کامل به خدا سپرده بود.
@shahidan_kerman
✍ تصویری از سردار شهید محمد نصراللهی و سردار شهید شهید حسین پورجعفری در کنار هم
🔹شهید حسین پورجعفری سال ۶۴ در هورالعظیم جانباز شد.
🔸خودش تعریف میکرد که روی یک پل با چند نفر دیگر سنگر داشتند.
♦️بعد از دوازده روز که روی آب بودهاند به سمت مقر راه میافتند.
⭕️دو قایق خودی به هم برخورد میکنند و حسین پورجعفری که جلوی یکی از قایقها بوده از ناحیهی سر آسیب میبیند و پرت میشود توی آب.
♦️بعد قایق از روی او رد میشود و کمرش میشکند.
🔹شهید قاسم میرحسینی و چند نفر دیگر فکر میکنند حسین پورجعفری شهید شده و جنازهاش را از آب بیرون میکشند.
🔸به خشکی که میرسند او را روی برانکارد میگذارند تا به سردخانه ببرند.
🔺حسین پورجعفری میشنیده که میگویند تمام کرده! ولی نمیتوانسته حرف بزند.
🔹با دست اشاره میکند که زنده است سه ماه تمام کمرش توی گچ بود و یک ماه استراحت مطلق داشت.
✅راوی خانم زهرا قاسمی همسر شهید حسین پور جعفری
@shahidan_kerman
4.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍معجزه ی حقیقی دعای شهدا قسمت پانزدهم
✅اولین هدیه
🔹نزدیک ظهر بود که متوجه شدم بی اختیار گوشی تلفن در دستم است و پشت خط اولین نفری که شهید یاسینی نام برده بودن الو الو می کرد و می گفت بفرمایید.
🔸نمی دونستم چی باید بگم شروع کردم به احوالپرسی کردن و به گونه ای وانمود کردم که برای احوالپرسی با ایشان تماس گرفته ام.
⭕️احساس کردم صداش خیلی گرفته و ناراحت هستن پرسیدم خوبید؟ چرا صداتون گرفته؟
♦️گفت مگه شما اطلاع ندارید؟ پس برای چی زنگ زدید؟ فکر کردم زنگ زدی که ابراز همدردی کنی.
🔸خیلی کنجکاو شده بودم پرسیدم مشکل چیه؟ قضیه ای پیش اومده؟
🔺گفت ماشین مون رو چند روزه که دزدیدن اینقدر حرص و جوش خوردیم که دیگه حالی برامون باقی نمونده این چه گرفتاری بود که برامون پیش اومد.
🔻در حالیکه کاملا جا خورده بودم گفتم به کلانتری پلیس اطلاع دادید؟گفت جایی نیست که اطلاع نداده باشیم ولی امروز دیگه آب پاکی رو ریختن روی دستمون و گفتن که دیگه منتظر ماشین تون نباشید اگر پیدا هم بشه فقط لاشه ی ماشین خواهد بود تا الان قطعا اوراقش کردن ما هم با کلی وام و بدهی اون ماشین رو خریده بودیم.
🟢هر نذری به ذهنم می رسید کردم و هر سوره و دعایی که بلد بودم یا دیگران گفتن خوندم ولی بدون اینکه فکر کرده باشم گفتم چله ی شهدا رو بگیرید و از شهدا بخواهید که براتون دعا کنن و ماشین تون بدون کوچکترین کم و کاستی به دستتون برسه.
🟠گفت من که این همه نذر کردم اینم روش ولی بلد نیستم چله ی شهدا چه جوریه؟ کامل براشون توضیح دادم.
🔹گفت الان فکرم کار نمی کنه لطف کن اسم چهل شهید رو بگو تا بنویسم.
💢ادامه دارد...
@shahidan_kerman
✍سیره سردار شهید عبدالمهدی مغفوری
🟢یكی از خصلت های این شهید والا مقام این بود که ابتدا سلام کند...
✅و هیچ گاه كسی نتوانست قبل از شهید به وی سلام كند.
@shahidan_kerman