✍سیره زندگی باب الحوائج گلزار شهدای کرمان سردار شهید عبدالمهدی مغفوری...
🔸آسایش را با خدا بودن می دانست می گفت نمی توانم بدون وضو باشم پیش از غذا خوردن و حتی قبل از خوابیدن وضو می گرفت و می خوابید...
💢کتاب به رنگ خدا خاطرات سیره زندگی سردار شهید عبدالمهدی مغفوری می باشد.
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری
@shahidan_kerman
13.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍در دم مردن بیا اندر کنارم یا حسین به حق زهرا مادرت چشم انتظارم یا حسین...
🔸شب جمعه هدیه به ارواح قدسی مطهر و ملکوتی جمیع شهدا و اموات صلوات...
@shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️آجرک الله یا صاحب الزمان...
تنت می سوخت روی بام
زیرِ آفتاب آقا
دلم آتش گرفت و
یاد شاهِ بی کفن افتاد
☑️فرا رسیدن سالروز شهادت جوانترین شمع هدایت حضرت امام جواد الائمه علیه السلام بر همگی محبان و شیعیان آل الله تسلیت و تعزیت.
@shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری وَلا اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوی...
🔸برای من اینکه مردم را ببینم و تو را نبینم و از تو صدایی و نجوایی نشنوم سخت است...
💢اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
#امام_زمان
#مسجد_صاحب_الزمان_کرمان
@shahidan_kerman
✍سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم بهر ولای عشق او به کربلا می رویم...
💢روایت سردار حاج محمد میرزایی فرمانده گردان ۴۱۲ فاطمه الزهرا سلام الله لشکر ۴۱ ثارالله در مورد چگونگی شهادت شهید علی عرب در جریان عملیات کربلای ۱ قسمت اول...
🔹قبل از عملیات کربلای ۱ ساعت چهار بعد از ظهر بود برای استراحت به طور فشرده در یک سنگر خوابیده بودیم باد میآمد و داخل سنگرها پر از گرد و خاک شده بود حتی دندانها و چشمانمان خاکی بود از بس خسته بودم سریع خوابم برد خواب دیدم برادرم شهید علی میرزایی شهید احمد امینی شهید محسن باقریان و شهید احمد قنبری در سنگر ما هستند و مثل همیشه چای میخوریم و با لحن همیشگی که مرا دایی محمد صدا میزدند با یکدیگر شوخی میکردیم.
🔸حاج احمد پرسید چرا ناراحتی گفتم همه بچههای کادر زخمی شدهاند و رفتهاند و من دست تنها هستم حاج احمد گفت ناراحت نباش ما امشب همه به تو کمک میدهیم جناح راست را به ما بسپار اگر نتوانستید عمل کنید کانال را باز میکنیم و از معبر ما بروید گفتم شما که شهید شدید ادامه داد تو به ما شک داری؟
🔹گفتم نه سمت راست ما لشکر ۲۵ کربلاست جواب داد ما بین شما و ۲۵ کربلا هستیم تو ناراحت نباش با من دست دادند و خداحافظی کردند و رفتند آخرین نفر برادرم علی که قبل از شهادتش معاون گردان ۴۱۰ بود دست مرا آنقدر تاب داد که جدا شد درد داشتم و در خواب ناله میکردم از خواب پریدم.
🔸دسته ویژه را فرستادیم من با دسته اول گروهان اول رفتم و محمودی با گروهان بعدی سینه خیز از خاکریز رفتیم پایین نزدیک میدان مین...
💢ادامه دارد...
#شهید_علی_عرب
@shahidan_kerman
✍سیره زندگی باب الحوائج گلزار شهدای کرمان سردار شهید عبدالمهدی مغفوری...
🔸وقت کار من متعلق به بیت المال هستم و حق استفاده شخصی ندارم...
🔹همکارانش می گفتند در محل کار زودتر از همه می آمد و دیرتر از همه می رفت و در هفته چند ساعت برای خود کسر کار می زد.
🔸وقتی از او سؤال می شد شما از همه زودتر می آیید و از همه دیرتر می روید چرا کسر کار؟
🔹در جواب می گفت در حین کار احتمال می رود یک لحظه ذهنم به سمت خانه همسر و یا فرزندم رفته باشد...
🔸وقت کار من متعلق به بیت المال هستم و حق استفاده شخصی ندارم.
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری
@shahidan_kerman
✍شام شهادت باب المراد امام جواد علیه السلام و اولین شب ماه ذی الحجه جمعه هجدهم خرداد ۱۴۰۳ کربلای معلی...
@shahidan_kerman
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍با امامِمون عهد ببندیم که میخوایم نوکر تو باشیم با همین تصمیم ورقِ زندگیت عوض میشه...
🔸بسمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.
💢اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...
#امام_زمان
@shahidan_kerman
شهدای کرمان
✍سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم بهر ولای عشق او به کربلا می رویم... 💢روایت سردار حاج محمد میرزای
✍ققنوس دفاع مقدس نوجوان شانزده ساله شهید علی عرب که آرام آرام در آتش سوخت چفیه در دهانش گذاشت تا صدایش در نیاید که مبادا عملیات لو برود.
💢روایت سردار حاج محمد میرزایی فرمانده گردان ۴۱۲ فاطمه الزهرا سلام الله لشکر ۴۱ ثارالله در مورد چگونگی شهادت شهید علی عرب در جریان عملیات کربلای ۱ قسمت دوم...
🔹نزدیک میدان مین بودیم که شعله آتشی بلند شد بچههای دسته ویژه جلو بودند از فداکار پرسیدم معبر ماست گفت بله همه زمینگیر شده بودند فداکار گفت نرو ولی من رفتم پنج یا شش متر مانده به میدان مین دیدم معبری با نیم متر فاصله قرار دارد.
🔸یک نفر را دیدم که افتاده بود سه تا موشک آ.ر پی. جی درون کوله پشتیاش قرار داشت موشکها منفجر شده و به هوا میپریدند رسیدم بالای جنازه دستم را روی شکمش گذاشتم دستم فرو رفت به صورتش دست زدم سوخته بود او را شناختم علی عرب بود گفتم علی تویی در حین سوختن جواب داد حاجی تو برو فقط یک چفیه در دهان من بگذار که صدایم در نیاید و گرنه عملیات لو میرود.
🔹تشنه بود گفت اگر آب داری به من بده اما من هیچوقت قمقمهای برنمیداشتم لباسهایش کامل سوخته بود و قمقمه خودش هم داغ شده بود چفیه را از گردنم باز کردم با آب قمقمه آن را خیس کردم و در دهانش گذاشتم.
🔸صورتش را بوسیدم آتش خاموش شده بود التماسم میکرد که بروم میگفت معبر لو میرود اینجا تیر میخوری برو گفتم ده دقیقه تحمل کن به امدادگرها میگویم تو را ببرند به عقب رفتم بعد از عرب یک ترکش هم به پهلوی حسین شمسی خورد.
💢ادامه دارد...
#شهید_علی_عرب
@shahidan_kerman
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشق...
تا قبل همین واقعه
مصداق نداشت...
#نذر_سلامتی_و_فرج_امام_زمان_عجل_الله_صلوات
@shahidan_kerman
✍شاهد عقدش شهدا بودند شهید علی ماهانی شهید مغفوری و شهید یوسف الهی اما او هم اکنون در جمع شهداست و شاهد عقد زوج های عاشق یک عمر با شهدا زیست تا در جمع شهدا قرار گرفت...
🔸سفره عقد ساده و قابل تأمل مداح شهید حاج عادل رضایی در کنار مزار مطهر سردار شهید علی آقا ماهانی...
💢آیت الله سید یحیی جعفری امام جمعه فقید کرمان و سردار محمدرضا حسنی سعدی نیز در عکس حضور دارند...
#شهید_حاج_عادل_رضایی
@shahidan_kerman