حاجتهایبزرگخودتانرا
ازآقازادههایکوچکامامحسین
حضرتعلیاصغروحضرترقیهبگیرید🚶🏻♂.
#حاجآقامجتبیتهرانی
‹حضرتفاطمةزهراسـلاماللهعلیها
برایتشکراززائرحسـینحاضرمیشوند،
وازخدامیخواهندکهگناهانشانراببخشد❤️🩹›
#امامصادقعلیهالسلام
آنقدرگریهمیکنمکهبگویندعاقبت
نوکرزِ؛اشکخودسفرکربلاگرفت .
#اقایاباعبدالله
‹بِسـمِاللّٰھالرَّحمٰـنِْالرَّحیـٓم›
#اَلسَـلآمُعَلَیڪَیـٰآحُـسیٖنبنعَـلۍ🤍✋🏻!"
انشاءاللّٰھظھورآقامون🌿^.^!
#بخونیمبرـاےظھورهرچہزودتر . .( :🕊
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قَاصِمَ شَوْکَهِ الْمُعْتَدِینَ...
🌱سلام بر تو و بر اعجاز دستهایت آن گاه که گَرد ستم را از روی شانه های زمین می تکانی و تاج و تخت فرعونیان را سرنگون می سازی...
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص۶۱۰
🌹🍃🌹🍃
حالا که به عینه دیدید،شما را به خدا عاجزانه التماس و استدعا می کنم، بیائید و به خاکش بیفتید وزار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید. وبا او آشتی کنید،زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است.فقط کافی است یکبار از ته دل صدایش کنید،دیگر مال خودتان نیستید و مال او می شوید و دیگرهر چه میکند او می کند وهر کجا می برد،او می برد.
#شهید_امیر_حاج_امینی
عباس دوران در طول 22 ماه حضور در جنگ 120 پرواز عملیاتی داشتند. آنهایی که اهل پرواز هستند می دانند که غیرممکن است. شاید هیچ خلبانی پیدا نشود که توانسته باشد از عهده این کار برآید و این در آن زمان یک رکورد در نیروی هوایی محسوب می شد. در بین نیروی های دشمن نیز دوران خیلی معروف بود و زهرچشمی از عراقی ها گرفته بود که عراقی ها آرزوداشتند او را اسیر کنند.
#شهید_عباس_دوران
🌹🍃🌹🍃
8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دِلــــــتَنگیِ صَـــــــحنِ تو ، زِ مَـــن تاب گِــــــرِفتِه
چِـــــشمانِ مَن و صَـــــحنِ تو را آب گِــــــرِفتِه..؛)
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
🖤🥀:)#خاطره_شهید
روز ۲۷ ام صفر بود. استاد پیراهن مشکی پوشیده بود. با همان شور و حرارت همیشگی درس می داد. یک ساعت و نیم درس داد و پایان درس را اعلام آماده رفتن بودم که استاد نشست پشت میز، گویا هنوز کلاس ادامه داشته باشد.
گفت: «کلاس درس تمام شده و من اصراری برای ماندن تان ندارم. این نیم ساعت را می خواهم درباره مسئله ای حرف بزنم که برای همه ما مهم است».
یکی دو تا کتاب قطور که روی میز گذاشته بود، را جلو کشید و شروع کردن به خواندن. کتاب های مرجع شیعه و سنی درباره رحلت پیامبر اکرم (ص) بودند؛ اسم کتاب صحیح بخاری را توانستم تشخیص دهم. می خواند و ترجمه می کرد؛ انگار سال هاست که در این مباحث ورود داشته.
اتفاقات منتهی به رحلت پیامبر خدا (ص) و خیانت ها و بدعت های آن روزها را می خواند. صدایش بغض خاصی داشت.
وقتی به لحظات وفات رسید، صدایش می لرزید. ما هم سرمان را پایین انداخته بود و گریه می کردم. وقتی نگاهش می کردم، تمام وجودش غرق اندوه بود.
دیگر استاد نبود؛ روضه خوان بود.
#شهید_مجید_شهریاری