eitaa logo
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
6.4هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
7.1هزار ویدیو
43 فایل
○•|﷽|•○ ❁کانال‌رسمی‌مصطفی‌بابک‌قلبها❁ بزرگترین‌کانال‌رسمی‌شهیدان!):-❤️ 🔹💌شهید مصطفی صدر زاده! 🔹💌شهید بابک نوری هریس! 🌸ڪانال‌ٺحٺ‌مدیریٺ‌مسٺقیم #خانواده‌شہیدان فعاݪیٺ‌دارد🌸 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋 تبادل @khoday_man8 تبلیغات هم پذیرفته میشه 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو به ما یاد دادی میشود جنگید برای عقیده ای که یک دنیا مخالف دارد.. جنگید و نترسید و به هدف رسید🖤 -امام‌خمینی-🌸
••🌱•• شہرِمن‌پُرشده ازخَنده‌هآیَت میدانم‌کہ‌نگآهت جواب‌دِلتَنگے‌های مارامیدهد (:"💔 +🖤کاش‌میشد‌کہ‌〖طُ〗 بامعجزه‌ای‌برگردي!
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
••🌱•• شہرِمن‌پُرشده ازخَنده‌هآیَت میدانم‌کہ‌نگآهت جواب‌دِلتَنگے‌های مارامیدهد (:"💔 +🖤کاش‌میشد‌کہ‌〖طُ
🌸 🦋 فرمانده‌سپاه‌گیلان: بابک‌نوری‌یک‌جوانی‌است‌تازه‌به‌دوران‌رسیده، هنوزدانشگاهش‌راتمام‌نکرده‌،هنوز‌مثل‌ همه‌ی‌جوان‌ها‌دوست‌داره‌که‌جوانی‌بکنه؛🙂 امادرلشگر۱۶قدس‌درمنطقه‌ی‌شمال‌غرب‌در آن‌شرایط‌سخت،برف‌سنگین‌❄️وگرماپشت‌سرگذاشت.☀️ درزمان‌سربازی‌چون‌مادرخارج‌از‌مرزهابودیم.‌🌹 بارهاوبارها‌ازآقای‌جمشیدی،جانشین‌لشگر‌‌ تقاضا‌می‌کرد‌که‌اجازه‌بدهدتا‌به‌سوریه‌بیاید🥺 ویک‌رزمنده‌واقعا‌درخط‌مقدم‌باشد.🌱
🌊!“••• ⋆. شفـا؎ِهَـردَردۍ‌ دَرتُربـَت‌قَبرحُ‌ـسِیـن‌‹؏› است‌وهَمـٰان‌اسـت‌ڪِه‌بُزرگتریـن‌داروسـت....❤️
یکی هست منو میبره گروه ها الکی هر چی ترک میکنم باز میبره ولی منم بلدم چیکار کنم 😅
؛ شھـید صـدرزادھ وقتـے فرمـٰاندھ نیروهـای‌ِ فاطمیون‌ تویِ ‌سوریہ ‌بود ، یِ شب ‌بھ ‌نیروهـٰاش‌ میگـھ : شجاع کسـے نیست‌ کھ ‌نترسہ ؛شجاع کسـے است کھ میترسہ و میگھ [ خدایا ببین‌من می‌ترسم ! ولـے با‌ همین‌ ترس‌ میرم جلـو‌ چون‌ تو‌رو ‌دوست‌ دارم‌ وبھـت ایمان‌ دارم . .(:🌻] ❤️
سلام .. لطفا مدیر این کانال بهم پیام بده تو کانال هستش 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه ها ان شاالله امشب مصاحبه داریم🌸 حوالی ساعت ۹:۰۰ منتظر باشید😍!):-
یه سوپرایز خفن هم دارم براتون ... ان شاالله تا چند روز آینده میگم بهتون!🌱 اجرکم عندالله التماس دعای ظهور...🤍
آیدی منو درخواست داده بودین!❤️ بفرمایید: @Khodayman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنان‌‌کارکنیدکه‌عالم مـهیابشـودبرای‌آمـدنِ حضرت‌مهدی‌عج' - خمینی‌کبیر(ره) .🌸
وسط جبهھ بھش گفتم: بچھ ! الـآن چھ وقت نمآز خوندنھ ؟! گفت: از کجآ معلوم دیگھ وقت کنم ! و شروع کرد بھ نمآز خوآندن . . . السلآم علیك و رحمة الله و برکآتھ ' رآ کھ گفت . . . یك خمپآرھ آمد -!- او رآ برد :)💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوری‌زندگۍ‌کن‌که‌وقتی صبح‌پاهات‌زمین‌رو‌حس‌میکنه، شیطـان‌بگه:اوه‌باز‌این‌پیداش‌شد! ❤️
سلام جانم عاقبتتون بخیر باشه❤️ بفرماییدبگین که درچه خانواده ای بزرگ شدین اسمتون چیه و چن سالتون هست ؟
چه چیزایی باعث تحول شماشد؟ داستان تحولتونو بگین...
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
چه چیزایی باعث تحول شماشد؟ داستان تحولتونو بگین...
پاسخ!):-💕 خب حقیقت من تو این مسیر نبودم ولی زمینه داشتم بچگیام علاقه خاصی به هیئت و حجاب و... نشون میدادم.. متاسفانه یه اشتباه باعث شد روز به روز غرق تو گناه شم... به جایی رسیده بودم دیگه خودمُ نمیشناختم هرروز بدتر از دیروز.. حالمم خراب بود چند باری تا مرز خودکشی رفته بودم.. ولی همش لطف خدا بوده که نگهم داشته! عذر میخوام اینو میگم.. من خدارو فراموش کرده بودم.. یادمه یه روزی رو به قبله وایسادم گفتم اصلا میبینه منو؟اصلا هست؟
یه روزی از ماه رمضان همین سال بود.. تنها توی خونه بیکار بودم کنترل تلویزیونُ دستم گرفتم از این شبکه به اون شبکه میزدم.. که یکی از شبکه‌ها برنامه زندگی پس از مرگ رو نشون میداد کنجکاو شدم خواستم ببینم... مهمان برنامه که مرگ رو تجربه کرده بود وقتی داشت حرف میزد گریم گرفت قشنگ یادمه با گریه میگفتم من اینطوری نبودم.....💔 چشام پر اشک بود نوری سفید به چشمم خورد که از رو فرش رد شد من نترسیدم اون لحظه ولی بعد زنگ زدم مادرم با گریه که میترسم نمیتونم بمونم😅👩‍🦯 راجب این نور مادرمم گفت که شاید خیال بوده و ندیدی.. از جاییم که من دخترکنجکاویم راجبش پرسیدم انگار غیر ازمن هستن این نورُ دیده باشن..
بعدِ اون دیگه ادم قبل نبودم... ولی بازم سمت گناه میرفتم.. خوابم بهم خورد ارومُ قرار نداشتم... به مادرم که خوابامو تعریف میکردم.. همیشه میگفتن نمیخوای نمازتو بخونی؟ که این شد تصمیم گرفتم نماز بخونم.. اولین قدمم تو این مسیر نماز بود.. موقع نماز خوندن خیلی وحشت داشتم تا تموم شه من جون میدادم از ترس ولی دیگه نمیخواستم ترکش کنم.. نماز خوندن شروع شد.. عضو چنلای مذهبی شدن.. از اولین چنلایی که عضو شده بودم دختران زهرایی یا چادری بود فکر کنم.. همه چیز داشت درست میشد ولی این وسط من ظاهرمم باید درست میشد... لباسایی که قبل تحول میپوشیدم دیگه مناسب نبودن.. این شد که خریدن چادر زد به سرم.. مادر پدرمم استقبال خوبی کردن نه نیاوردن مخصوصا پدرم که از خوشحالی بال درمیاورد.. دختری که باید هرروز بهش تذکر میدادی حجابتو درست کن چادر میخواست چی بهتر از این؟ بعدش پام به هیئتُ مزار... باز شد رفیقای مذهبی پیدا کردنُ....
بودن کسایی که از کارای(قبل از تحولِ من )باخبر باشن... تغییرمُ میدیدن با تمسخر رفتار میکردن... خیلی از رفیقامُ از دست دادم... تنها شده بودم... تنها رفیقم خدا بود و پدرمادری که تو همه شرایط پشتم بودن.. مادر من خیلی مذهبی هستن.. ازشون که میپرسیدم راجب این مسیرُ... میگفتن بچگیات هیچ جا نمیرفتی حتی خونه فامیل و.... ولی هر موقع جاهای مذهبی میخواستم برم بدو بدو میومدی که منم ببر.. هیئت و مراسم های عزاداری.. همش زمینه من بود که میتونم برگردم و زمانی که دلم شکست.. از بی‌کسی سمت خودکشی میرفتم.. خدا بغلم کرد:-)))))
خیلیم عالی با وجود اینکه خونوادتون مذهبی بودن چی شد که از دین دور شدین؟