فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به حاج آقا قرائتی میگن اگه شهید رییسی زنده بود چی بهش میگفتی
جوابش شنیدنیه.
@shahidanbabak_mostafa🕊
بهشگفتم:
چندوقتیه به خاطراعتقاداتم
مسخرممےڪنن...
بهمگفت:
براےاونایـےڪه
اعتقاداتتونرومسخرهمیڪنن،
دعاڪنینخدابه عشق❤️
حسیندچارشونڪنه :)
#شهید_احمد_مشلب
#یادشان_با_صلوات
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
بهشگفتم: چندوقتیه به خاطراعتقاداتم مسخرممےڪنن... بهمگفت: براےاونایـےڪه اعتقاداتتونرومسخرهم
شهـیداحمـدمشلـبگفتهبودن🫀:
اگـهنگـاهبهنامحـرمروکنتـرلکنـی،
نگـاهِخـــــدا روزیـتمیشـه...!
#شهدایی
@shahidanbabak_mostafa🕊
15.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#میرزااسماعیلدولابی:
وهرجاییکهتنهابودی؛
خداراهمیکیحسابکن،اوباتوست♥️!
#خداےدِݪشڪستھھا(:
@shahidanbabak_mostafa🕊
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فضایی فکر نکنیم لطفاً!!
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
فضایی فکر نکنیم لطفاً!! @shahidanbabak_mostafa🕊
بگذارید از ازدواج بگوییم؛
زن و شوهر باید هم کفو باشند
اما کفویت در چه موضوعی؟!
اقتصادی، فرهنگی، علمی، اجتماعی و...
نه، هیچکدامِ اینها ملاک کفویت زن و شوهر نیست!
زن و شوهر فقط باید در مسئله ایمان، هم کفو باشند.💕🌿
@shahidanbabak_mostafa🕊
هروقتمیریرختخوابٺ
یهسلامۍهمبه#امامزمانٺ بده
۵دقیقهباهاشحرفبزن
چهمیشودیهشبیبهیادکسیباشیمکه
هرشببهیادمانهست...🥲💔
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗تلنگر شهید💗
قسمت25
یه لحظه رفتم تو شک...
گفت ببخشید اون به خاطر چیزی که اصلا در اون نقشی نداشت از من عذر خواهی کرد
خیلی آدم عجیبی بود...
تاحالا کسی اینجوری ازم معذرت خواهی نکرد.
-چرا شما انقد خوبید؟
با تعجب گفت
-من؟
آره شما،شماهایی که همیشه دم از خدا و پیغمبر میزنید چرا؟
همیشه فکر میکردم باید آدم های خشک و بداخلاقی باشید.
-خداوند متعال در بسیاری از آیات و امامان بزرگوار در بسیاری از احادیث نقل کردند که با یکدیگر مهربان و خوش رفتار باشیم.
-من که مثل شما نیستم تو حتی با من مهربونی
-خداوند با همه مهربانه و به ما هم سفارش کرده با همه مهربون باشیم فرقی نداره اون فرد چطور آدمی هست.
خدا حتی به اون کافر بی دین هم روزی میده.یعنی اون رو هم فراموش نکرده
*******
اون پسره راست میگفت.
همیشه وقتی برام مشکلی پیش میومد میگفتم خدایا کمکم کن.
هر وقت هم به اون چیزی که میخواستم نمیرسیدم سر خدا غر میزدم.
هر وقت گناهی میکردم
و نزدیک بود گندش در بیاد توبه میکردم
و بعد که خرم از پل میگذشت توبه میشکستم.
شاید اگه هر چیز یا هر کس دیگه ای بود تا حالا صد دفعه منو فراموش میکردولی...
ولی اون نه منو فراموش کرد
و نه ابروم رو برد.
اون خدا منو که یه کافر بودم اینجوری حمایت کرد.پس با اونایی که مومنن چجوری رفتار میکنه؟
دستمو توی جیب مانتوم فرو بردم و راه افتادم توی خیابون دلم گرفته بود.هوای ابری.
دلم گرفته بود به خاطر تنهایی خودم.
همین موقع صدای رعد و برق بلند شد.
نگاهم رو گرفتم سمت آسمون.
انگار خدا میخواست بهم بفهمونه اونم هست.
اولین قطره اشکم همراه شد
با اولین قطره بارون.
انگار خدا هم داشت گریه میکرد.
انگار اون هم تنها بود.مثل من!
خدایا تو هم تنهایی؟
میخوای با هم دوست بشیم؟
میشه قبول کنی من هم دوستت بشم؟آره؟ خدایا میگن تو خیلی مهربونی.
خدایا میگن هر کی توبه کنه
میبخشیش میشه منم ببخشی؟
درسته گناه کردم
ولی پشیمونم.
خدا خیلی پشیمونم.
خدایا قول میدم دیگه توبه کنم!
توبه واقعی ها!
نه مثل قبلیا ولی تو هم قول دادی ببخشیم
➖
➖
صدای اذان که بلند شد دویدم سمت آشپزخونه و با دقت شروع کردم وضو گرفتن.از وقتی اومدم خونه داشتم تمرین میکردم هم وضو هم نماز،کلا احساس خاصی داشتم.
رفتم از تو اتاق چادر سفیدی که توی کمد مامان بود رو برداشتم .
انداختم رو سرم و بعدم سجاده رو پهن کردم.
اذون که تموم شد نمازمو شروع کردم.
حس سبکی حس پرواز حس آرامش.
باورم نمیشد الان داشتم با خدایی حرف میزدم که خالق کل زیبایی های جهانه.خدایی که با اون همه ستاره و بزرگی و که اصلا مغرور نیست...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸