نام و نام خانوادگی: محمد هادی ذوالفقاری
نام پدر : رجبعلی
محل تولد : تهران
تاریخ ولادت: ۱۳۶۷/۱۱/۱۳
تاریخ شهادت : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶
محل شهادت: سامراء
مدت عمر: ۲۶ سال
محل مزار : وادی السلام شهر نجف اشرف/یادبودشهید درگلزار شهدای بهشت زهراتهران
قطعه و ردیف و شماره : ۲۶و۱و۲۵
کتاب مربوط به این شهید: پسرک فلافل فروش،خانه ای با عطر ریحان
19.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وَلاخَرَجَحُبُّڪمِنقَلبِی
وَنَࢪَوَدبیࢪونمِھࢪَتاَزدِݪــَ♥️ـم..(:
#شهیدمحمدهادیذوالفقاری
#شهیدانهـ
@shahidanbabak_mostafa🕊
شهید هادی ذوالفقاری واقعا شهید بزرگی هست با اخلاص و دوست داشتنی 🌸❤️
۱ . سلام
بگم کی هستن که شما بشناسین آخه
۲ . از همینجا استفاده کنید دیگه چه فرقی میکنه کجا باشه
۳. من چیکار دارم هر چی خودشون صلاح بدونن من که اجازه دار ایشون نیستم
۴ . نیاز نیست کاری که برا خدا هست معرفی بشه
۵ . خواهش میکنم. ان شاالله بتونیم که شهدای عزیز رو به همه معرفی کنیم و همه با شهدا هم مسیر باشند 🌸
۱ . سلام ممنونم الحمدالله شکر
۲ . سلام
جهاد تبیین خب میدونید چیه یعنی شما دروغ های دشمن رو با واقعیت به مردم برسونید و قبلا از اینکه دشمن بخواد کاری کنه شما باید کار کنید و پیش قدم باشید و مردم رو روشنگری کنی ...
۳ . اولین سوال انسان نماز هست . نماز که نخونی هیچ کدوم از اعمالت قبول نیست تمام دنیا هم سیر کنی ولی نماز نخونی قابل قبول نیست. مگه نماز چقد زمان میبره در روز ۱۵ دقیقه حتی کمتر
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دلتنگی
شهیدحاجقاسمسلیمانی🌿❤️
فردا ۲۷ رجب روز بعثت پیامبر حضرت محمد صل الله علیه و آله هست و روزه خیلی ثواب داره تعطیل هم هست ان شاالله فردا همه روزه بگیرند شاید سال دیگه زنده نباشیم..!
یادتون نررررره فردا همه باید روزه باشیم 🌸
هروقتمیریرختخوابٺ
یهسلامۍهمبه#امامزمانٺ بده
۵دقیقهباهاشحرفبزن
چهمیشودیهشبیبهیادکسیباشیمکه
هرشببهیادمانهست...🥲💔
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗بنده نفس تا بنده شهدا 💗
قسمت4
راهی ترکیه شدیم ب اصرار من بجای دو هفته یک هفته موندیم ترکیه ونیز هم که نرفتم
چون وسط مدارس بود
عاشق درس و تحصیل بودم
قرار بود دیپلم ک گرفتم برای ادامه تحصیل برم خارج از کشور بعداز یک هفته خوشگذرونی رفتم مدرسه زنگ آخر خانم مافی مدیر دبیرستانم احضارم کرد دفتر...
خانم مافی: خانم معروفی شما به دلیل بی حجابی و پرونده درخشان این دوره یک هفته اخراج موقت میشد از مدرسه اون رگ سرتقیم باز اوج کرد با پرروبازی تمام گفتم : برام مهم نیست من کلا دانش آموز شری بودم
یادمه یه بار سال اول دبیرستان بودم برای عید مارو تعطیل نمیکردن
منو یه اکیپ از بچه ها شیشه های مدرسه آوردیم پایین
بخاطر بی حجابیم از مدرسه اخراج شدم
منم ک غد و لجباز
لج کردم مدرسه نرفتم دیگه
🍁 نویسنده: بانو ش 🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸