خدا باید راضی باشه نه من در خدمتم

دوست عزیز نمیتونم پیامتون بزارم کانال خب پیام بدین خودم در مورد هدیه هم بگم

اتفاقا الان دارم آماده میشم برا خرید مغازه رفیقم چند وقت درحال تعمیر بود امروز زنگ زد بیا

چه کادوی تولدیییی ♥️♥️

|🌷🤍| ابراهیم را دیدم که با عصای زیر بغل در کوچه راه می رفت چند دفعه به آسمان نگاه کرد و سرش را پایین انداخت رفتم جلو و پرسیدم آقا ابراهیم چی شده؟! اول جواب نمی داد اما با اصرار من گفت : هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگان خدا به ما مراجعه می کرد و هر طور شده مشکلش را حل می کردیم اما امروز از صبح تا حالا کسی به من مراجعه نکرده! می ترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت را از من گرفته باشد...!🍃 @shahidanbabak_mostafa🕊

روضـہ‌خـون‌مـیـگـفـت: وقـتـے‌حرومـیـا‌دیـدن‌عـبـاس‌شـہـیـد‌شــده‌، میومـدن‌سـمـت‌خـیـمـہ‌هـا.... حـاجـے‌حـقـیقـتش‌از‌وقــتـۍ‌‌ رفــتـے‌حـرومـیا‌اومدن‌تـو‌حـرم...💔/ #حاجی_مونـھ🔗🌿' @shahidanbabak_mostafa

#تلنگر‼️ دستش‌رومحڪم‌گرفتم.. گفتم‌بحثُ‌عوض‌نکن! این‌سوختگۍروۍ‌دستت‌چیہ‌هادۍ خندید... سرشُ‌پایین‌انداخت‌گفت: یہ‌شب‌شیطون‌اومدسراغم‌ منم‌اینجورۍ‌ازش‌پذیرایۍ‌کردم:) آره؛اینجورۍ‌شهیدشدن..🙂🌱 #شهیدمحمدهادۍذوالفقارۍ #شهیدانه @shahidanbabak_mostafa🕊

سلام عرض ادب و احترام خدمت دوستان دوستانی که پک شهدایی برنده شده بودن بهم پیام بدن ۶ نفر بودن و ۲ نفر هم برای استغفار که خانم یا رب انتخاب کردن .. خرید رو انجام دادم کتاب واقعیتش نیست هر چقدم صبر کردم نرسید ببخشید دیگه 🌸

یه نکته دیگه بگم خدمت همه دوستان که لطفا نیازمند معرفی نکنید و آیدی منو به کسی معرفی نکنید خودتون میدونید کمک های ما محدود هست .. از همین کانال ۷ هزار نفری شاید ۷۰ تا ۸۰ نفر کمک کنند و واقعا اجرشون با شهدا خودشون نمیدونن چه ثوابی میکنند و چه گره هایی باز میکنن از کار مردم .. اگه هر کدوم از شما یه نفر به من معرفی کنید میفهمید چقد میشه؟؟ ما شرمندشون میشیم !! طرف به من پیام داده میگم عضو کانالی میگه کدوم کانال ؟؟ خب اول شما دعوتش کنید کانال بعد بگید درخواست کمک کنند .. همین یکی دو ماه نزدیک به بالای ۳۰ میلیون کمک کردیم .. چندین نفر مشکلشون حل شد اونم با کمک ۸۰ نفر .. اگه قراره کمک اساسی بشه من عرض کردم همه کمک کنند با مبلغ پایین ۲۰ هزار تومان مثلا ولی خب به قول یکی از علما گفت اونی که کمک میکنه خدا میخواد و اونی هم که کمک نمیکنه همون نکنه بهتره چون اون پول رو خدا قبول نمیکنه برای کمک به نیازمند حواسمون باشه پولمون حلال اگه بود دست کمک پیدا میکنیم 🌸

جدید اومدن بعضی ها یه برنامه گربه هست نمیدونم چیه مسجد و بیرون هر جا میرم تا میزنن رو صفحه و سکه جمع میکنن میگن که پول میدن میخرن !! واقعا مغزهای پوسیده رو نمیشه درست کرد خب بردار من خواهر من شما میدونید این پول از کجا میاد آیا حلاله تا اسم پول میاد همه دست و پاشون گم میکنن و همه این چند روز افتادن تو همین کار از مذهبی تا غیر مذهبی .. پولی که با زحمت بدست نیاد و نفهمی از کجا میاد حلال نیست هر پولی نباید بیاد تو زندگی مگه دینی سوم راهنمایی نخوندین سوال شماست اون دنیا پول رو از چه راهی به دست آوردی و در چه راهی خرج کردی اونوقت میخوای بگی زدم رو برنامه گربه و سکه جمع شد و به پول تبدیل شد این از نظر عقلی حلاله !؟ #کمی_تفکر

همون بی پول باشید بهتره تا از این راه پول در بیارید اینجوری خدا رزق و روزی بهتون میده با پول حرام همون رزق و روزی هم از خودتون دور میکنید تلاش کنید و توکل کنید به خدا و دنبال پول باشید با ارز دیجیتال و سکه جمع کردن تو یه برنامه اگه پولی هم در بیاد ماندنی نیست و خرج دوا و دکتر خواهد شد تو راه درست شک نکنید خرج نمیشه إن شاء الله که موفق باشید 🌸♥️

شما مطالب رو دنبال کنید یهو نیاین آخرین پیام ظهر توضیح دادم همراه با کلیپ و برید بالاتر ببینید 🌿

این پیام هست 🌸

کانال های غیر مجاز ریز به ریز طرف میخونه میاد پایین ولی کانال شهدایی مظلوم همه میزنن آخرین پیام 😅💔

یچیزی خیلی راحتر بگم من یه دوست صمیمی دارم و حرفش خیلی برام اهمیت داره و هر کی کارم داره از طریق اون به من نزدیک میشه و من نه نمیگم !! امامان ما هم همینن عزیز خدا هستن و بی گناه هستن معصوم هستن از دره امامان و شهدا که پاک هستن وارد میشیم و توکلمون اول به خداست . سنی ها فکر میکنن ما توکل به خدا نداریم به امامان رو میزنیم نه ما رو میزنیم که واسطه شن 🌸

امروز که رفتم خرید برا پک شهدایی یه دختر خانم ۱۳ ساله با حجاب اومد با مادرش همچی رو قیمت میگرفت همش میگفت مامان گیره و دسته کلید غدیری خوبه ولی پول نداریم کسی هم کمک نمیکنه همش دیدم آشفته هست .. دیگه گفت من برمیدارم امام علی علیه السلام جورش میکنه من مال خودم حساب کردم اونم آورد حساب کرد رفت برا خودش هم چیزی بگیره من به دوستم گفتم مال این دختر خانم هم من میدم ولی تا من برم بعد بهش بگو !! حساب کردمو رفتم بعد دوستم پیام داده بابا بیا ببینه تو رو همش گریه میکنه این از سمت امام زمان عج بوده ..😅 رفیقمم گفته بود نمیشناسم چون بهش سپردم هیچی نگه

الان میام خدمتتون چندتا سوال هست پاسخ میدم ببخشید

سلام .. اول خودت باید به خدا نزدیک شی و درک کنی و بخاطر خدا کاراتو انجام بدی اینکه یکی کنارت باشه که بهش نمیگن قوی شدن یهو دوباره تنها شدی باز میشی مث اول .. شما اول خودت باید خیلی چیزا رو بپذیری مثلا بپذیری که به خدا نزدیکی و مثلا گناه نمیکنی محکم هستی برات بی معنی هست گناه !! اینکه شما وابسته به کسی باشی برای خوب شدن خوب نیست اول شما خوب باش و خودسازی داشته باش بعد با آدما های خوب ادامه بده شما باید از ریشه قوی باشی .. چند بار به گناه نه گفتی !؟ چندبار برای خدا کار کردی ؟؟ چندبار اینقد خودت برای خودت مهم بودی که با وجود گناه به سمتت بی فکر ازش گذشتی ؟؟ همه ی اینها مهمه باید قوی باشی خیلی 🌸

من معتقدم آدم ها با اخلاص بیشتر گناه میاد سمتشون چون برای خدا زندگی میکنن ولی آدم های گناهکار نیاز نیست گناه بیاد سمتشون خودشون میرن سمت گناه چجوری !؟ نگاه حرام ذهنیت گناه کردن فکر به گناه ظاهره بد که بیشتر برای به نمایش گذاشتن خود هست .. وقتی دنبال گناه نیستی چرا پس نگاه میکنی ؟؟ خب دنبالشی دیگه همون ذهنیت و فکر به نامحرم چیه !؟ برا سرگرمی هست ! خب نه برای گناهه تیپ و ظاهر هم برای جلب توجه هست که برسه به گناه دیگه وقتی نخوای گناه نکنی هیچکدوم رو انجام نمیدی اگه انجام دادی دیگه خودت بهتر میدونی که دنبال گناه هستی !

‏یا مهدی! شوق دیدار تو سر رفت ز پیمانه‌ی ما..♥️

رنجی‌ست‌فراقت‌که‌کمش‌بسیارست...

‹‏اَلااِۍصاحِب‌دُنیاڪجایۍ...؟› #العجل‌

‏الهی؛تو نظر کن به دلم، حال دلم خوب شود...💔

خرابم دعایم کن؛آقای من...♥️

الهم عجل الولیک الفرج🌸

‏امامِ هر روز را جمعه ها یاد کردن جفاست ... #یاصاحب_الزمان 🌿💗

🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب🍄 قسمت ۳۸ سرمم رو از دستم جدا ڪردم و از روے تخت پایین آمدم. پاهایم سست بود و سرم گیج میرفت. پرستارے درهمان لحظہ داخل آمد و وقتے مرا دید پرسید: _بهترے؟ 🍃🌹🍃 در اینطور مواقع چے باید گفت؟ گفت نزدیڪ یکڪ ساعتہ ڪہ رو این تخت زیر سرم هستم با این حساب نباید احساس سرگیجہ و سستے ڪنم پس چرا خوب نیستم؟! ولے اگر اینو میگفتم مجبور بودم رو این تخت بنشینم و بیشتر از این نمیتوانستم آن بیرون فاطمہ یا احتمالا حاج مهدوے را منتظر بگذارم. راستے حاج مهدوے! ! من باید برم از این اتاق بیرون و او راببینم.یڪ ساعتے میشود ڪه بخاطر این سرم لعنتے از دیدار او محروم شدم.! بنابراین با تایید سر گفتم: _خوبم. هرچند،گویا رنگ رخساره خبر داد ڪہ خوب نیستم!! او پرسید: _مطمئنے؟ یڪ ڪم دیگہ دراز بڪش.هنوز قوات احیا نشده. 🍃🌹🍃 چادرم را از روے تخت برداشتم وبے اعتنا بہ تشخیص مصلحت آمیز او، با پاهایے ڪہ روے زمین قدرت ایستادن نداشت بہ سمت در ورودے رفتم. این فاطمہ ڪجا رفتہ بود؟ مگر تلفن من چقدر طول میڪشید ڪہ اینهمہ مدت تنهام گذاشتہ؟ وقتے در راهروے درمانگاه ندیدمش رو به پرستار با حالے نزار پرسیدم _شما همراه منو ندیدید؟ او در حالیڪہ سرمم رو از جایگاهش خارج میڪرد بدون اینڪہ نگاهم کنہ گفت: -فڪ ڪنم دم  بخش دیدمش با اون حاج آقایے ڪه همراهتون بود داشت حرف میزد. ناخوداگاه چینے بہ پیشانے انداختم. اصلا خوشم نیامد.فاطمہ بهترین دوستم هست باشد.چرا حاج مهدوے با او حرف میزند ولے من نمیتوانم؟!!!! چقدر حلال زاده است.صدام ڪرد.: _عههہ عسل..بلند شدے؟؟ بعد اومد مقابلم و شانہ هام رو گرفت.با دلخورے گفتم: _ڪجا رفتہ بودے اینهمہ مدت؟ او با لبخندے پاسخ داد _رفتم بیرون تا راحت حرف بزنے. بعد با نگاهے گذرا بہ روے تخت پرسید _چیزے جا نذاشتے؟؟ بریم؟؟ 🍃🌹🍃 بدون اینڪہ پاسخش رو بدم بہ سمت در راه افتادم. چرا اینطورے رفتار میڪردم؟! چرا نمیتونستم با این مسالہ، منطقی ڪنار بیام؟ اصلا چرا فاطمہ بهم نگفت ڪہ با حاج مهدوے بوده..؟؟!! خدایا من چم شده بود؟ با درماندگے بہ دیوار تڪیہ دادم واز دور قد وقامت حاج مهدوے رو مثل یڪ رویاے دوراز دسترس با حسرت ونالہ نگاه ڪردم. فاطمہ سد نگاهم شد و اجازه نداد این تابلوے مقدس و زیبا رو ڪه بہ خاطرش قید همہ چیز را زده بودم نگاه ڪم.بانگرانے پرسید: _عسل…؟؟؟ خوبے؟؟؟ او را ڪنار ڪشیدم تا جلوے دیدم را نگیرد و نجواڪنان گفتم: _خوبم…یڪ ڪم صبر کن فقط.. او پهلویم را گرفت و باز با نگرانے گفت: _عسل جان اینطورے نمیشہ ڪہ.بیا بریم اونور تر رو اون صندلے بشین. 🍃🌹🍃 ولے من همونجا راحت بودم. در همان نقطہ بهترین چشم انداز دنیا رو میتونستم ببینم. ناخوداگاه اشڪهایم سرازیر شدند.. در طول زندگیم فقط حسرت خوردم.حسرت داشتن چیزهایے ڪه میتوانستم داشتہ باشم ونداشتم. حسرت داشتن مادر ڪه در بدترین شرایط سنیم از داشتنش محروم شدم وحسرت حمایت پدر ڪہ با ناباورے ترڪم ڪرد.. سهم من در این زندگے فقط از دورنگاه کردن بہ آرزوهایم بود!! حتے در این چندسالے ڪہ #ظاهرا پر رفت وآمد بودم و با #پولدارترین_ها میگشتم باز هم #خوشبختے را لمس نڪردم واز دور بہ خوشبختے آنها نگاه میڪردم. حالا هم ڪہ توبہ ڪردم باز هم با حسرت بہ آرزویے دور ودراز ڪہ آن گوشہ ے سالن ایستاده و دارد با گوشے اش صحبت میڪند نگاه میڪنم!!! وحتے شهامت ندارم بہ او یا بہ هرڪس دیگرے بگویم ڪہ دوستش دارم… 🌻🍁ادامہ دارد… نویسنده؛ #فــــ_مــقیـمــے #ڪپے_بدون_ذڪر_نام_نویسنده_اشڪال_شرعے_دارد.