eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_دختر_شینا #زندگے_نامه همسر شهید ابراهیمی هژبر •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ ا
همسر شهید ابراهیمی هژبر •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 اون شب وقتی مهمونا رفتن، پدرم به مادرم گفت بخدا هنوزم راضی نیستم قدم رو شوهربدم. نمیدونم چطور شد قضیه تا اینجا کشیده شد. 🙄 تقصیر پسر عموم بود😐 با گریه اش کاری کرد توی رو دربایستی بمونم، با بغض و آه گف اگه پسرم زنده بود، قدم رو به اون میدادی؟! حالا فکر کن صمد پسر منه 😞 پسر عموی پدرم سالها پیش در نوجوانی مریض شده و از دنیا رفته بود. بعد از گذشت این همه سال، هر وقت پدرش به یاد اون می افته، گریه میکنه تاثر او باعث ناراحتی دیگران می شد. حالا هم از این مسأله سواستفاده کرده بود و اینطوری رضایت پدرم رو بدست آورده بود✅ در قایش رسمه قبل از مراسم نامزدی، مردها و ریش سفید ها میشینند و باهم به توافق میرسند. 💞 مهریه رو مشخص میکنند خرج عروسی و خرید های دیگه رو براورد میکنند و روی کاغذی مینویسند 📝 🌀 این کاغذ رو یک نفر به خونواده داماد میده، اگه خونواده داماد موافق باشند زیر کاغذ رو امضا میکنند و همراه یک هدیه اون رو به خونواده عروس پس میفرستند👌🎁 اون شب تا صبح دعا می کردم پدرم مهریه رو دست بالا بگیره و خونواده داماد اون رو قبول نکنند.😕 فردا صبح یک نفر از مهمونا کاغذ و برد خونه داماد که فهمیدم مهریه رو پنج هزار تومان تعیین کرده اند😍 پدر و مادر صمد با هزینه هایی که پدرم تعیین کرده بود موافق نبودند😎 اما صمد همینکه رقم مهریه رو دیده بود ناراحت شده و گفته بود چقدر کم😳؟! مهریه رو بیشتر کنید😬 اطرافیان مخالفت کرده بودند👊 صمد پاش رو تو یه کفش کرده بود ... پنج تومن دیگه به مهریه اضافه کرده بود و زیر کاغذ رو هم خودش امضا کرده بود عصر اونروز یه نفر کاغذ امضا شده رو به همراه پارچه پیراهنی زنونه برامون فرستاد. 🛍 دیگه امیدم ناامید شد. به همین سادگی پدرم به اولین خواستگارم جواب مثبت داد و ته تغاریش رو به خونه بخت فرستاد.😒 ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🍃🌹↬ @shahidane1
🍃🌹 👈 دری از درهای #بهشـــت ✨از این قبر مطهر، دری به بهشت باز می‌شه !!! 🎆تصویر باز شود👆👆 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
🍃🌹 👈 دری از درهای #بهشـــت ✨از این قبر مطهر، دری به بهشت باز می‌شه !!! 🎆تصویر باز شود👆👆 🍃🌹↬ @sha
🍃🌹 ❤️ ▫️همراه سردار رفته بودیم اصفهان، مأموریت. موقع برگشتن بردمان تخت فولاد، به گلزار که رسیدیم، گفت : ▫️بچه‌ها، دوست دارین، دری از درهای بهشت رو به شما نشون بدم؟! ▫️گفتیم : چی از این بهتر، سردار! ▫️کفش‌هایش را درآورد، وارد گلزار شد، یک راست بردمان سر مزار [شهید ]، با یقین گفت : ▫️از این قبر مطهر، دری به بهشت باز می‌شه.  ▫️نشستیم، موقع فاتحه خواندن، حال و هوای سردار تماشایی بود. توی آن لحظه‌ها، هیچ کدام از ما نمی دانستیم که این حال و هوا، حال و هوای پرواز است؛ به ده روز نکشید که خبر آسمانی شدن خودش را هم شنیدیم. 🔻وصیت کرده بود که حتماً کنار شهید خرازی دفنش کنند. دفنش هم کردند. تازه آن روز فهمیدیم که بنا بوده از اینجا در دیگری هم به بهشت باز بشود! 🌹 🍃🌹↬ @shahidane1
🍃🌹 #دلنوشتـــــه 💠 نگاه هاے شما چیزے از جنس نجات است! چشمتان ڪه به گوشه این شهر مے خورد یادتان باشد سخت محتاج گوشه چشمتان هستیم! ڪمی نور مهمانمان ڪنید!✨ #مدافـــع_حــــرم #شهیـــد_محسن_حججی🌹 #یـادش_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🔻مــــــدافــــع.حــــــرم🔻 #شهیـــد_محمـــــد_ظھیـــــرے🌹 《ســــالــــروزولادتــــــــ》 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
🔻مــــــدافــــع.حــــــرم🔻 #شهیـــد_محمـــــد_ظھیـــــرے🌹 《ســــالــــروزولادتــــــــ》 🍃🌹↬ @sha
🍃🌹 🔻 🔷 تکاور پاسدارستوان سوم شهید محمد ظهیری درخانواده مذهبی در روز 10 بهمن ماه سال 68در محله منبع اب اهواز چشم به جهان گشود ،پدر وی جانباز ورزمنده 8 سال دفاع مقدس پاسدار رمضان ظهیری است. 🔻 شهید فرزند سوم خانواده بودند که دوران دبیرستان خود را در هنرستان شوراب در رشته ی کامپیوتر تحصیل نمودند وعضو کانون پرورشی هنری مسجد سیدالشهدا ع بودند که در سال 87 به عضویت سپاه پاسداران یگان تکاور صابرین تهران در امدند که چند سالی در تهران به انجام وظیفه مشغول بودند سپس به یگان صابرین تیپ زرهی حضرت حجت کلانشهر اهواز منتقل و انجام خدمت میکردند. 🔻 شهید محمد ظهیری در عملیات های نبرد با پژاک در شمال غرب (قلعه های جاسوسان) همچنین اشرار شرق در سیستان وبلوچستان حضور فعال داشتند و در این عملیات ها بسیاری از همرزمان خود را که به فیض شهادت نایل امدند از دست دادن، شهید محمد ظهیری از قافله شهادت ودوستان شهید خود جا نماندن ودر ظهر اول ابان سال 94 مصادف با ظهر تاسوعای حسینی در شهر حلب سوریه ودر نبرد با جبهه ی تروریستی وتکفیری داعش و جبهه النصره وبرای دفاع از حرم عقیله اهل البیت حضرت زینب س از ناحیه سر وگردن مورد اصابت تیر قرار میگیرند وبه درجه رفیع شهادت نایل آمد پیکرپاک ومقدس شهید مدافع حرم ستوان سوم محمد ظهیری در روز جمعه 8 ابان در حرم علی بن مهزیار اهوازی و در جوار 8 شهید گمنام دفاع مقدس به خاک سپرده وزیارتگاه عاشقان ودلدادگان به ابا عبدالله ع می باشد. (محمد جان روحت شاد و راهت پر رهرو) 🍃🌹↬ @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 1⃣1⃣ ⇦ #نمــــــــاز 🔸سر تا پایش خاکی بود. چشمهایش سرخ شده بود؛ از سو
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 2⃣1⃣ ⇦ #عشـــق_به_جبهــــه 🔸می خواست برگرده جبهه. بهش گفتم : پسرم، تو به اندازه سنت خدمت کردی، بزار اونایی برن جبهه که نرفته اند 🔸چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست 🔸وقت نماز که شد، جانمازم و انداختم که نماز بخونم. دیدم اومد و جانمازم و جمع کرد 🔻گفت : این همه بی نماز! اجازه بدین کمی هم اونا نماز بخونند.. چیزی برا گفتن نداشتم. 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🍃🌹 💢 #جنگ_نرم 💢 ✅ خودتان بگردید نقش را پیدا ڪنید...(2) ☀️ #مقام_معظم_رهبری 📸 #عڪس_باز_شود 🍃🌹↬ @s
🍃🌹 💢 #جنگ_نرم 💢 ✅ من نگاهم بہ آینده ، خوشبینانہ است ؛ نہ از روی تَوَهُّم ، بلڪه از روی بصیرت ...(3) ☀️ #مقام_معظم_رهبری 📸 #عڪس_باز_شود 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 #دلنوشتـــــه 🔸بُرد_بُرد فقط بازی شهدا با دنیا بود . 🔸هنوز ڪه هنوز است... گل می روید از گامهای استوارشان 🔸دروازهای استقامت را ... در دقایق اول بازی فتح ڪردند و حملات مقابل را ... با وحدت و تدبیر خنثی نمودند #جام_شهادت_گوارای_وجودتان #مدافـــع_حــــرم #شهیـــد_جــــواد_محمـــدی🌹 #یـادش_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_پنجــــاه و نهم ۵۹ 👈این داستان⇦《 بزرگترین مصائب 》 ـــــــ
🔻 ۶۰ 👈این داستان⇦《 جایی برای مردها 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎پرونده ام رو گرفتیم ... مدیر مدرسه، یه نامه بلند بالا برای مدیر جدید نوشت ... هر چند دلش نمی خواست پرونده ام رو بده ... و این رو هم به زبان آورد ... ولی کاری بود که باید انجام می شد ... نگران بود جا به جایی وسط سال تحصیلی... اونم با شرایطی که من پشت سر گذاشتم ... به درسم حسابی لطمه بزنه ...⚡️ روز برگشت ... بدجور دلم گرفته بود ... چند بار توی خونه مادربزرگ چرخیدم ... دلم می خواست همون جا بمونم ... ولی ... دیگه زمان برگشت بود ...😭 💠 روزهای اول، توی مدرسه جدید ... دل و دماغ هیچ کاری رو نداشتم ... توی دو هفته اول ... با همه وجود تلاش کردم تا عقب موندگی هام رو جبران کنم ... از مدرسه که برمی گشتم سرم رو از توی کتاب در نمی آوردم ...📚 یه بهانه ای هم شده بود که ذهن و حواسم رو پرت کنم ... اما حقیقت این بود ... توی این چند ماه ... من خیلی فرق کرده بودم ... روحیه ام ... اخلاقم ... حالتم ... تا حدی که رفقای قدیم که بهم رسیدن ... اولش حسابی جا خوردن ...😳 سعید هم که این مدت ... یکه تاز بود و اتاق دربست در اختیارش ... با برگشت من به شدت مشکل داشت ... اما این همه علت غربت من نبود ... اون خونه، خونه همه بود ... پدرم، مادرم، برادرم، خواهرم ... همه ... جز من ... این رو رفتار پدرم بهم ثابت کرده بود ... تنها عنصر اضافی خونه ... که هیچ سهمی از اون زندگی نداشت ...🍃 شب که برگشت ... براش چای☕️ آوردم و خسته نباشید گفتم... نشستم کنارش ... یکم زل زل بهم نگاه کرد ... کاری داری❓... دفعه قبلی گفتید اینجا خونه شماست ... و حق ندارم زیر سن تکلیف روزه بگیرم ... الان که به تکلیف رسیدم ... روزه مستحبی رو هم راضی نیستید؟ ... توی دفتر پدربزرگ دیدم📖... 💠 از قول امام خمینی نوشته بود ... برای برنامه عبادی ... روزه گرفتن روزهای دوشنبه و پنجشنبه رو پیشنهاد داده بودن ...✨ خیلی جدی ولی با احترام ... بدون اینکه مستقیم بهش زل بزنم ... حرفم رو زدم ... یکم بهم نگاه کرد👀 ... خم شد قند برداشت ... پس بالاخره اون ساک🎒 رو دادن به تو ... و سکوت عمیقی بین ما حاکم شد ... فقط صدای تلویزیون📺 بلند بود ... و چشم های منتظر من ... نمی دونستم به چی داره فکر می کنه؟ ... یا ... - هر کار دلت می خواد بکن ...😊 و زیر چشمی بهم نگاه کرد ...😒 - تو دیگه بچه نیستی ... 🌸 باورم نمی شد ... حس پیروزی تمام وجودم رو فرا گرفته بود... فکرش رو هم نمی کردم ... روزی برسه که مثل یه مرد باهام برخورد کنه ... و شخصیت و رفتار من رو بپذیره ... این یه پیروزی بزرگ بود ...✌️ ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ✌️✌️✌️ 🍃🌹↬ @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 #سلام_امام_زمانم💗 💫عالم بہ عشق روے تو بیدار می شود هـر روز عا‌شقان تو بسیار می شود 💫وقتے سلام می دهمت در نگاہ من تصویر مهربانی تو تڪرار می شود #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 سلام برشہـدا✋ 🌸 چہ مشتاقانہ ندا سر مےدادید: سوے دیار عاشقان سوے خدا مےرویم بہ‌ ڪربلا مےرویم... 🌸 و چہ عاشقانہ در مسیر ڪربلا، سر دادید! سفرتان بخیر زیارتتان قبول! 🌼ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 #کلام_شهیـــــد ❤️عشق به خانواده 💖جواد به خانواده #عشــق میورزید و شماره همسـرش را در گوشی به ۷۲۱ ذخیره ڪرده بود، می گفت فلسـفه این شماره اینه ڪه در هفت آســمان و دو عـالم یڪ نفر همسـر من نمیشه.. #مدافـــع_حــــرم #شهیـــد_جــــواد_محمـــدی🌹 #یـادش_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
‌ 🍃🌹 🔴 ... 🔲 شهید ، گنگ ترین کلمه در تاریخ انسانیت است ! گنگ ترین کلمه در دایره لغات من ... کلمه ای که هیچگاه مفهومش رانفهیمدم ... ▫️نفهمیدم دل کندن ، قید دنیاو لذت هایش را زدن یعنی چه ؟؟ ▫️نفهیمدم سیزده ساله بودن و زیر تانک رفتن یعنی چه ؟ ▫️نفهیمدم قمقه ی خالی ، زبان تشنه و جنگیدن یعنی چه ؟ ▫️نفهمیدم ریش های خضاب شده به خون یعنی چه ؟ ▫️نفهمیدم آب سرده شَطّ ، لباس نازک غواصی ، شب تاری، تیر در قلب و غرق شدن یعنی چه ؟ ▫️نفهمیدم خمپاره سر را بردن یعنی چه ؟ ▫️نفهمیدم بدن دوخته شده به سیم خاردار یعنی چه ؟ ▫️نفهمیدم مفقودالاثر یعنی چه ؟ ▫️نفهمیدم استخوان های جوان رعنا در آغوش مادر یعنی چه ؟ 🔻اصلا میدانی ... ما هنوز خیلی چیزها را نفهمیدیم ؛⁉️ 🍃🌹↬ @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 #کلام_شهیـــــد 💠 باید بدانید نماز‌ها و روزه‌ها بدون حب مهدی (عج) و امام خمینی ذره‌ای اثر ندارد چرا که حب علی (ع) در وجود مهدی (عج) و خمینی است. 🔹دولت، مجلس، رئیس جمهور، حوزه ها، نمایندگان و وکلای مردم و خلاصه دولت جمهوری اسلامی ایران، حاصل [خون] شهیدانی، چون مطهری و بهشتی و مفتح و رجایی و باهنر و دستغیب و مدنی و قاضی طباطبایی و چمران و دیگر سرداران غیور جبهه‌های حق علیه باطل است. #شهیـــد_محمد_صالح_قاسملو🌹 《ســــالــــروزولادتــــــــ》 #یـادش_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 ⬅️ فرازی از #وصیت_نامه_شهید ✍ خداوندا از تو می خواهم شهادت را نصيبم كنی تا شايد در خيل پر بركت شهيدان و صفای روح آنان عفو بهره‌‌ام گردد و يا از بدرقه خالصانه هزاران مسلمانی كه در تشييع شهيدان مشاركت می كنند و آثار پر بركتی كه اين خون‌‌ها دارد ذره‌‌ای هم هديه من باشد و موجب نجات اين روح آلوده و اين جان وابسته گردد. #شهید_سیدحسن_شاهچراغی🌹 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》 #یـادش_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 #شهیـــــدانه ⚡️ای کاش بیدار شویم همچون #شهدا ، که در خواب هم دنیا را بیدار کردند ... 💢 #شهید_علی_رضا_محمودی پارسا بچه ی کرج بود ، سال ۴۸ به دنیا آمد ، سال ۶۱ رفت جبهه یعنی سیزده سالش بود ، کمتر از یک سال بعد در عملیات والفجر مقدماتی به #شهادت رسید . 👈 عکاسی به اسم حاجی محمدی وقتی علیرضا زیر سایه ی یک تانک داشت استراحت می کرد بی هوا ، عکسی از او گرفت که بعد از شهادتش معروف شد . #شهید_علی_رضا_محمودی🌹 #یـادشون_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 2⃣1⃣ ⇦ #عشـــق_به_جبهــــه 🔸می خواست برگرده جبهه. بهش گفتم : پسرم، تو
🌹 🌹 3⃣1⃣ ⇦ 🔸شایعه شد، نماز نمی خونه! گفتن : «تو بهش تذکر بده!» 🔹باور نکردم و گفتم : «لابد میخواد ریا نشه، پنهانی میخونه.» کمین کردم و با چشم خودم دیدم که نماز نمی خواند! 🔸گفتم تو که برای خدا می جنگی... 🔹لبخندی زد و گفت : «یادم میدین نماز خوندن رو!» 🔸گفتم حتما و زیر آتش دشمن، نماز خواندن را یادش دادم. 🔻در عملیات زخمی شد. بالای سرش که رسیدم با انگشت روی سینه اش صلیبی کشید و چشمش را بست. 🍃🌹↬ @shahidane1 ↖‌‌
🍃🌹 #دلنوشتـــــه 🌸 تو را باید بلند دوست داشت مثل ڪوه ؛ ڪوه هایی ڪہ برفِ نوک قله شان را هیچ آفتابی آب نمی‌کند ... #شهیـــد_سجاد_مرادی🌹 #یـادش_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
🍃🌹 💢 #جنگ_نرم 💢 ✅ من نگاهم بہ آینده ، خوشبینانہ است ؛ نہ از روی تَوَهُّم ، بلڪه از روی بصیرت ...(3)
🍃🌹 💢 #جنگ_نرم 💢 ✅ جنگ نرم ؛ راست است . من از بعد از جنگ _از سال ۶۷ _ همیشہ این را گفتہ ام ؛ چہ بڪنم اگر ڪسی نمی بیند ؟! ...(4) ☀️ #مقام_معظم_رهبری 📸 #عڪس_باز_شود 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖