🔅✨ 🌷 ✨🔅
#کلام_نور
🌺 وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْكُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ
🍃 دسته جمعی حركت نمیكنند كه كفار را به غیض در بیاورند مگر اینكه نوشته میشود برای آنها عمل صالح.
#سوره_توبه_آیه_120
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
#فرازےازوصیتــــــنامه🔻🔻
🔶در توصیه ای به جوانان از زبان شهید بهنام محمدی گفت: جسمم را به خاک، روحم را به خدا و راهم را به آیندگان می سپارم و از جوانان خواست پاسدار خوبی برای راه و #آرمان_شهدا باشند.🔶
مــدافــــع حــــرم🔻
#شهیدعبــاس_عبــداللهی🌹🍃
《ســــالــروزشهــادتــــ💔》
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹
⬅️ فرازی از #وصیت_نامه_شهید
✍ دلم میخواهد آن دنیا در کنار شهدای دفاع مقدس باشم
💠 وصیت کردند که مرا در امامزاده محمد کرج، بین شهدای دفاع مقدس به خاک بسپارید.
🔹یکبار از او پرسیدم چرا کنار بچههای دفاع مقدس؟ و آقامهدی با آن لبخند بهشتیاش گفت من که در این دنیا دایم کنار مدافعان حرم بودم، دلم میخواهد آن دنیا درکنار شهدا باشم
#مدافـــع_حــــرم
#شهیـــد_مهدی_نعمایی_عالی🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 سخنرانی تند حسن عباسی، علیه
آقایان
🔻لاریجانی
🔻روحانی
🔻ظریف
#بیست_و_دوم_بهمن۹۷
#کــــرج
#سیاست_ما_عین_دیانت_ماست🌺
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹
#سیــــــره_شهــــــدا
🔶 حاج عماد در مسئله زهد و پرهيزكاری فوق العاده استثنايی بود به گونه ای كه تا آخرين روز حياتش خانه شخصی در اختيار نداشت. اين در حالی است كه برای خانه دار شدن بسياری از برادران جنبش مقاومت تلاش به عمل می آورد، و می كوشيد مشكلات و نيازهای اجتماعی آنان را برطرف كند.
🔸با وجودی كه همه گونه امكاناتی در اختيار او گذاشته بودند، ولی فوق العاده زاهد و قانع بود.
🔸زمانی كه در جنبش مقاومت فلسطين حضور داشت و امكانات مالی فراوانی در اختيار او بود ولی به اين امكانات هيچ گونه چشم داشتی نداشت.
#مدافـــع_حــــرم
#شهیـــد_عمـــاد_مغنیـــــه🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_شصـــت_و_نهم ۶۹ 👈این داستان⇦《 مثل کف دست 》 ــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_هفتاد ۷۰
👈این داستان⇦《 دشتی پر از جواهر 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎اونقدر آروم حرکت می کرد ... که هیچ وقت صدای پاش رو نمی شنیدم ... حتی با اون گوش های تیزم ...👂👂
چشم هاش پر از اشک شد 😢... معلوم بود خیلی دردش گرفته ... سریع خم شدم کنارش ...
خوبی؟ ...
با چشم های پر اشکش بهم نگاه کرد ...😭
آره چیزیم نشد ...
دستش رو گرفتم و بلندش کردم ...
خواهر گلم ... تو پاهات صدا نداره ... بقیه نمی فهمن پشت سرشونی ... هر دفعه یه بلایی سرت میاد ... اون دفعه هم مامان ندیدت ... ماهی تابه خورد توی سرت ... چاره ای نیست ... باید خودت مراقب باشی ... از پشت سر به بقیه نزدیک نشو ...😳😊
همون طور که با بغض بهم نگاه می کرد ... گفت ...
می دونم ... اما وقتی بسم الله گفتی ✨... موندم چرا ... اومدم جلو ببینم توی کابینت دعا می خونی؟ ...
ناخودآگاه زدم زیر خنده ...😂
آخه توی کابینت که جای دعا خوندن نیست ...
به زحمت خنده ام رو کنترل کردم ... و با محبت بهش نگاه کردم ...☺️
🍃هر کار خوبی رو که با اسم و یاد خدا و برای خدا شروع کنی... میشه عبادت ... حتی کاری که وظیفه ات باشه ... مثل این می مونه که وسط یه دشت پر جواهر ... ولت کنن بگن اینقدر فرصت داری ... هر چی دلت می خواد جمع کنی ...💎👑💍
❣اشک هاش رو پاک کرد ... و تند تر از من دست به کار شد ... هر چیزی رو که برمی داشت ... بسم الله می گفت ... حتی قاشق ها رو که می چید ...🍴
دیگه نمی تونستم جلوی خنده ام رو بگیرم ... خم شدم پیشونیش رو بوسیدم ...😘
🍃✨فدای خواهر گلم ... یه بسم الله بگی به نیت انداختن کل سفره ... کفایت می کنه ... ملائک بقیه اش رو خودشون برات می نویسن ...
مامان برگشت توی آشپزخونه ... و متحیر که چه اتفاق خنده داری افتاده 😳😄... پشت سرش هم ...
چشمم که به پدر افتاد خنده ام کور شد ... و سرم رو انداختم پایین ...😐
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ ✨💎✨
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹
#دلنوشتـــــه
🔸مردان حقیقت
ڪہ به حق پیوستند
از دام تعلقات دنیا رستنـد ....🕊
🔸چشمی به تماشای جهــــان بگشودند
دیدند، ڪہ دیدنی نـــدارد، بستـــند! 🌷
🔻#شهادت ۱۳۹۵ #خانطومان_سوریه
🔻لشکر آسمانی ۲۵ کربلای مازندران
#مدافـــع_حــــرم
#شهید_حسین_مشتاقی🌺
#شهید_علی_عابدینی🌺
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹
⬅️ #فرازهایی_از _مقاله_شهید
✍ #مهجوریت_قرآن
💠 قرآن! من شرمنده توأم اگر به یک فستیوال مبدل شدهای. حفظ کردن تو با شماره صفحه ، خواندن تو از آخر به اول ، یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کردهاند، حفظ کنی، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند.
🔹قرآن! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزهنشین مبدل کردهام. یکی ذوق میکند که ترا بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده، یکی ذوق می کند که ترا با طلا نوشته، یکی به خود میبالد که ترا در کوچکترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعاً خدا ترا فرستاده تا موزهسازی کنیم؟
🔹خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو… آنان که وقتی ترا میخوانند چنان حظ میکنند، گویی که قرآن همین الآن به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کردهایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم...
#شهیـــد_حسن_شاطری🌺
#معروف_به_حسام_خوشنویس
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#شهــــداےمــــــداح👆 #شمــــــاره(0⃣2⃣) 👇 💠 بچههاى همرزمش نقل میکردند که داوود دنبال "کانال" بو
#شهــــداےمــــــداح👆
#شمــــــاره(1⃣2⃣)
#فرازےازوصیتنــــامه👇
💠 بدانید که نه تنها من بلکه تمام شهدا از کسانی که به هر نحوی و در هر لباسی با این انقلاب و امام مخالفت کنند و یا بی تفاوت باشند و امام امت را در این گرفتاری ها و مشکلات تنها بگذارند، نخواهیم گذشت.
👈 مداح باصفا و دلسوخته
و به یاد شیر #گردان_میثم
#شهیـــد_داوود_عابــــدی🌺
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🔅✨ ﷽ ✨🔅
#کلام_نور
🌺 و جيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّی لَهُ الذِّكْری
🍃 و آن روز جهنم آورده شود؛ آن روز است که انسان متذکر شود، ولی برای او دیگر چه جای تذکر است
#سوره_فجر_آیه_23
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹
#برگی_از_خاطرات...
♻️ يك روز ديدم شهيد مهرزادی در ستاد لشكر از فرط خستگی و بی خوابی، خوابش برد. تا آن موقع نمی دانستم كه زن و بچه های ايشان در پايگاه شهيد بهشتی اهوازند.
🔸يكی از برادرها به من گفت: «ايشان مدتی است زن و بچه هايش را آورده اهواز.»
🔹وقتی بيدار شد، پرسيدم:
«حاجی! چرا اينجا؟ چرا نمی روی خانه پيش زن و بچه ات؟»
🔸گفت: «خجالت می كشم.»
گفتم: «از كي؟»
جواب داد: «از نگهبان پايگاه كه زن و بچه اش اين جا نيستند و فرسنگ ها از او فاصله دارند.»
#سردار_رشید_اسلام
#شهیـــد_حسینعلی_مهرزادی🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹
#دلنوشتـــــه
شهیدان سخت دلتنگ و غریبم...
خمــــار جرعه ای امـــن یجیبم...
شهیــــدانِ خدایی بیقرارم...
خدایا طاقت ماندن ندارم...
چه تنها مانده ام افسرده بر خاک...
شمــا رفتید تا افــــلاک چـــــالاک...
مـرا تنهـــا رهـــا کردید و رفتید...
به حسرت مبتلا کردید و رفتید...
شما رفتید و من اینجا غریبم....
زفیض سرخ مردن بی نصیبم....
#شهادت!!! ای شهادت ناز شصتت!!!
تأسی کن مـــرا قربــــان دستــــت....
#اللهــــمارزقنــــاشهــــادتـــــ💔🕊
#شهیـــد_حسن_رضا_یوسف_زاده🌺
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_هفتاد ۷۰ 👈این داستان⇦《 دشتی پر از جواهر 》 ــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_هفتاد_و_یکم۷۱
👈این داستان⇦《 نگاه عبوس 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎با همون نگاه عبوس همیشه بهم زل زد و نشست سر میز... صداش رو بلند کرد ...👀🗣
سعید بابا ... بیا سر میز ... می خوایم غذا رو بکشیم پسرم ...
و سعید با ژست خاصی از اتاق اومد بیرون ...🚶
خیلی دلم سوخت ❤️🔥... سوزوندن دل من ... برنامه هر روز بود ... چیزی که بهش عادت نمی کردم ... نفس عمیقی کشیدم ...
- خدایا ... به امید تو ...✨
هنوز غذا رو نکشیده بودیم که تلفن☎️ زنگ زد ... الهام یه بسم الله بلند گفت و دوید سمت تلفن ... وسط اون حال جگر سوزم ... ناخودآگاه خنده ام گرفت ... و باز نگاه تلخ پدرم ...😒
بابا ... یه آقایی زنگ زده☎️ با شما کار داره ... گفت اسمش صمدیه ...
🔸با شنیدن فامیلیه آقا محمد مهدی ... اخم های پدر دوباره رفت توی هم ... اومدم پاشم که با همون غیض بهم نگاه کرد...😖😳
لازم نکرده تو پاشی ... بتمرگ سر جات ...
و رفت پای تلفن☎️ ... دیگه دل توی دلم نبود ... نه فقط اینکه با همه وجود دلم می خواست باهاشون برم ...
▫️از این بهم ریخته بودم که حالا با این شر جدید چی کار کنم؟... یه شر تازه به همه مشکلاتم اضافه شده بود ... و حالا...
- خدایا ... به دادم برس ...🍀
دلم می لرزید💔 ... و با چشم های ملتهب ... منتظر عواقب بعد از تلفن بودم ... هر ثانیه به چشمم ... هزار سال می اومد ... به حدی حالم منقلب شده بود که مادرم هم از دیدن من نگران شد ...😳
گوشی رو که قطع کرد ... دلم ریخت ...
یا حسین ...😲😱
دیگه نفسم در نمی اومد ...😑
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ 🔸🔸🔸
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🌹🍃
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
🔸 #میترسم_از_خودم ...
•زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم،
ولی به دیوار دلم نه!
🔹 #میترسم_از_خودم ...
•زمانی که اتیکت خادم الشهدا و...رو به سینه ام میچسبونم،
اما خادم پدر و مادر خودم نیستم!
🔸 #میترسم_از_خودم ...
•زمانی که اسمم توی لیست تمام اردو های جهادی هست،
ولی توی خونه خودمون هیچ کاری انجام نمیدم!
🔹 #میترسم_از_خودم ...
•زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم،
اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم!
🔸 #میترسم_از_خودم ...
•زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم،
ولی شهیدانه زیستنشون رو نه!
♦️شهدا شرمندهایم که مدام شرمنده ایم😔😔
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖