✨﷽✨
فرازی از #وصیتنامـــــہ
🍀 بنام خدایی که در هم کوبنده ستمگران و ظالمان تاریخ است. بنام او که مالک هستی است، جان میدهد و جان میستاند. با سلام به حضرت بقیهالله و شهیدان راه حق و آزادی، با سلام به منجی عالم بشریت و نائب برحق ایشان، حضرت مهدی (عج).
🔹امروز ظلم بر جهان چیره گشته، ای مظلومان بپاخیزید و کاخ ظلم و ستم را فروریزید.
🔹این وصیت را با سرعت نوشتم و نتوانستم کلی بگویم، امیدوارم پدر و مادر مرا حلال کنند. برای آنها و برادرانم و خواهرانم آرزوی موفقیت میکنم اگر شهید شدم بدانید که گرچه دستم از این دنیا کوتاه است ولی از قفس تنگ دنیا خلاص شدم، رها گشتم و به ملکوت اعلا پیوستم برای من ناراحت نباشید، امیدوارم خداوند متعال یارتان باشد و خداوند را هرگز فراموش نکنید.
▫️سرلشگـــــر▫️
#شهیــد_عبدالحسیـــــن_عرفانی🌷
《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیستوچهار 👈این داستان⇦《 ریش سفیدها 》 ــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوبیستوپنج
👈این داستان⇦《 قسم به رحمت تو 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎طول کشید تا باور کنم ... اما چطور میشد این همه همخوانی و نشانه اتفاقی باشه؟ ... به حدی سریع، تاوان دل سوخته یا ناراحت کردنم رو میدادند ... که از دل خودم ترسیدم ... کافی بود فراموش کنم بگم ...😔
🍃✨خدایا ... به رحمت و بخشش تو بخشیدم ... یا به دلم سنگین بیاد و نتونم این جمله رو بگم ...
🔻خیلی زود ... شاهد بلایی میشدم که بر سرشون فرود میاومد ... بلایی که فقط کافی بود توی دلـــ❤️ــم بگم ...
خدایا ... اگه تاوان دل شکسته منه ... حلالش کردم ...✨ و همه چیز تمام میشد ...
🍀خدا به حدی حواسش به من بود ... که تمام دردی رو که از درون حس میکردم ... و جگرم رو آتش زده بود ... ناپدید شد ...
🌸وجود و حضورش ... سرپرستی و مراقبتش از من ... برام از همیشه قابل لمستر شده بود ... و بخشیدن به حدی برام راحت شده بود ... که بدون هیچ سختیای میبخشیدم ...
🍃✨خدایا ... من محبت و لطف رو از تو دیدم و یاد گرفتم ... حضرت علی گفته ... تو خدایی هستی که اگر عهد و قسمت نبود ... که ظالم و مظلوم در یک طبقه قرار نگیرن ... هرگز احدی رو عذاب و مجازات نمیکردی ... تو خدایی هستی که رحمت و لطفت ... بر خشم و غضبت غلبه داره...✨
نمیخوام به خاطر من، مخلوق و بندهات رو مجازات کنی ... من بخشیدم ... همه رو به خودت بخشیدم ... حتی پدرم رو... که تو و بودنت ... برای من کفایت میکنه ...❤️🍀
💠و بخشیدن به رسمی از زندگی تبدیل شد ... دلم رو با همه صاف کردم ... از دید من، این هم امتحان الهی بود ...
🍀امتحانی که تا امروز ادامه داره ... و نبرد با خودت ... سختترین لحظاته ... اون لحظاتی که شیطان با تمام قدرت به سراغت میاد ... و روی دل سوختهات💔 نمک میپاشه ...
💢ولش کن ... حقشه ... نبخش ... بزار طعم گناهش رو توی همین دنیا بچشه ... بزار به خاطر کاری که کرده زجر بکشه... تا حساب کار دستش بیاد ... حالا که خدا این قدرت رو بهت داده ... تو هم ازش انتقام بگیر ...😔
و هر بار ... با بزرگتر شدن مشکلات ... و له شدن زیر حق و ناحق کردن انسانها ... فشار شیطان هم چند برابر میشد ... فشاری که هرگز در برابرش تنها نبودم ...
🌿و خدایی استاد من بود ... که رحمتش بر غضبش ... غلبه داشت ...
خدایی که شرم توبه کننده رو میبخشه و چشمش رو روی همه ناسپاسیها و نامردمیها میبنده ...
☘خدایی که عاشقانه تک تک بنده هاش رو دوست داره ... حتی قبل از اینکه تو ... به محبتش فکر کنی ...🌱✨
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#خصوصیات_شهید
💠 ایشان فردی با اخلاق و مهربان و دلسوز نسبت به خانواده و مردم بود. فردی متدین و نمازخوان و باخدا بودند.
🔹همیشه خدا را شکر میکردند که باب شهادت را بر روی بندگانش گشوده است و میگفت: ای خدای حسین تو را سپاس میگویم که باب شهادت را بر روی بندگانت باز نمودی.
🔹من آزادی خود را به هیچ چیز حتی با حیات معامله نمیکنم. شهید آن قدر شهادت را دوست داشت که بامجروح شدن در عملیات بیت المقدس (۵) ، میدان جنگ را ترک نمیکند و آنقدر پیش میرود که در بالاترین ارتفاعات الحدید خود را به خدایش میرساند و از آنجا عروج میکند.
راوی 👈 خانواده و برادر شهید ابراهیم ایزدی
#شهیــد_اسماعیـــــل_ایـــــزدی🌷
《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
فرازےاز #وصیتـــــنامہ
✍ تا زمانی که جنگ ادامه دارد هرگز تسویه حساب نخواهم کرد یا شهید میشویم یا پیروز.
🔹تا زمانی که اسلام در خطر است، راحتی برای ما بچه مسلمانها معنی ندارد و هر کس برای خودش مسئله را توجیه کند از مرگ ترس دارد یا نه؟
🔸خدایا مرا در زره خودت قرار بده زیرا هر کس بر زره تو قرار گرفت آسیب نخواهد دید.
🔹ما در همه جا مرگ و کشته شدن داریم، پیر میمیرد، جوان میمیرد، نوعروس در خانه میمیرد، جوان در بستر میمیرد و آنچه بهتر که ما در این جهاد عظیم و این جهاد بزرگ شرکت کنیم و در راه خدا جان خودمان را بدهیم.
🔸در اسلام ما فرمانده و معاون و سرباز زیردست نداریم، امیدوارم که خداوند این ایمان و شهامت و شجاعت را در همه ما بیش از پیش بگرداند.
#شهیــد_خانعلـــــی_سیـــــرفر🌷
《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
فرازی از #وصیتنامـــــہ
💢 بارالها شهادت در راهت آنقدر زیباست که دوست دارم هزارها بار زنده شوم و باز جان ناقابل را تسلیم تو کنم، چرا که رسول تو حضرت خاتم النبیین محمد بن عبدا... فرمود: "بالاتر از همه خوبیها شهادت در راه خداست"
#شهیــد_حجـــــتالله_فرزانـــــه🌷
《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_چهلوپنجم
《 کارنامهات را بیاور 》
🖇تا شب، فقط گریه کرد … کارنامههاشون رو داده بودن … با یه نامه برای پدرها …
بچه یه مارکسیست … زینب رو مسخره کرده بود که پدرش شهیــ🌷ـــد شده و پدر نداره …
🌹مگه شما مدام شعر نمیخونید … شهیدان زندهاند الله اکبر … خوب ببر کارنامهات رو بده پدر زندهات امضا کنه …اون شب … زینب نهار نخورده … شام هم نخورد و خوابید …😔
🔹تا صبح خوابم نبرد … همهاش به اون فکر میکردم …خدایا… حالا با دل کوچیک و شکسته💔 این بچه چی کار کنم؟… هر چند توی این یه سال … مثل علی فقط خندید و به روی خودش نیاورد اما میدونم توی دلش غوغاست …
🔸کنار اتاق، تکیه داده بودم به دیوار و به چهره زینب نگاه میکردم که صدای اذان بلند شد …
🍃✨با اولین الله اکبر از جاش پرید و رفت وضو گرفت … نماز صبح رو که خوند، دوباره ایستاد به نماز … خیلی خوشحال بود … مات و مبهوت شده بودم … نه به حال دیشبش، نه به حال صبحش …دیگه دلم طاقت نیاورد … سر سفره آخر به روش آوردم … اول حاضر نبود چیزی بگه اما بالاخره مهر دهنش شکست …
🌺دیشب بابا اومد توی خوابم … کارنامهام رو برداشت و کلی تشویقم کرد … بعد هم بهم گفت … زینب بابا … کارنامهات رو امضا کنم؟ … یا برای کارنامه عملت از حضرت زهرا امضا بگیرم؟ … منم با خودم فکر کردم دیدم… این یکی رو که خودم بیست شده بودم … منم اون رو انتخاب کردم … بابا هم سرم رو بوسید و رفت …😘
💢مثل ماست وا رفته بودم … لقمه غذا توی دهنم … اشک توی چشمم … حتی نمیتونستم پلک بزنم …بلند شد، رفت کارنامهاش رو آورد براش امضا کنم … قلم توی دستم میلرزید …توان نگهداشتنش رو هم نداشتم …🖊
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال🔰
👉 @MODAFEH14
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
نجوا با امام زمان .mp3
4.81M
🎧🎧🎧
🎵فایــل صـــوتۍ
✅ نجوا با امام زمان(عج)😭😭
🎤با نوای حمید #علیمی
#پیـــشنهاد_ویژه_دانـــــلود💯
✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1