eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا آمدنِ صبـــــح ، به دیدن روی توست ؛ خورشید ڪه هر روزِ خُدا می‌آید .. #شهید_علیرضا_بریری🍃🌹 #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے🌷 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊🍃 🕊✨ 🍃 🌹🍃 💌 ✨[ ای خدای بزرگ اکنون که به سراغ تو می‌آیم از تو هیچ انتظاری ندارم... آنچه کردم فقط به خاطر عشق به تو بوده است]✨ ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ 🍃💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌼🌾✨ 🌾 ✨ #مناجاٺـــــ_شهیـــــد 🍃 یازهـــــرا (س) ●•\در بیابــان به سراغت گشتم زار و گریـان ز فراغت گشتم/•● ●•\دگر این خانــــه مرا تنگ بود ماندن اینجا به خدا تنگ بود‌‌/•● ✨خدایا گاهی از کثرت گناه، ناامید می‌شوم از استجابت دعایم؛ ولی از طرفی، دل به الطاف تو بسته‌ام که از گناه من بیشتر است.. ✨ما را نزد حضرت علی اکبر ‌(علیه السلام) روسیاه مگردان. °•{دلاوری گمنام و عارف #شھید_مجتبــی_باقــری‌زند🍃🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_از_سوریه_تا_منا ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ #قسمت_سی‌ام 🔹دل دردهای گاه و بی گاهم ه
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ 🔹دلم گرفته بود همه را به اصرار به مراسم تشیع فرستادم و خودم هم روی تخت نشسته بودم و تلویزیون را روشن کردم که پخش مستقیم مراسم را ببینم. 🔸هنوز خبری نبود و دل گرفته و بی‌حوصله شبکه‌ها را می‌گشتم. دل درد امانم را بریده بود و نمی‌توانستم درست و صاف سر پا بایستم. انگار کمرم خم خورده بود. کمی که صاف می‌شدم دردم صد چندان می‌شد. نزدیک به ۱۰ صبح بود که تلفن منزل☎️ زنگ خورد. "حتما صالح جونمه"😍 با اشتیاق خودم را به تلفن رساندم و دردم را فراموش کردم. 🔹ــ الو... بفرمایید ــ سلام خواهرم. صدای مردی جا افتاده و جدی توی گوشی پیچید. ــ سلام بفرمایید. ــ منزل آقای صبوری؟ با تردید گفتم: ــ بفرمایید. ــ ببخشید شما با آقای صبوری چه نسبتی دارید؟ ــ با کدومشون؟ ــ آقا صالح... دلم فرو ریخت. "چی شده که اینجوری میگه؟"😱 🔸باید احتیاط می‌کردم نمی‌خواستم خودم را لو دهم. من که نمی‌دانستم چه کسی پشت خط بود؟ ــ چطور مگه؟ ــ من مسئول قرارگاهشون هستم خواهرم. صالح الان اینجاست. یعنی... نگران نباشید یه چیز جزئیه. بیمارستان امام حسین...😰 🔹نمی فهمیدم چه می گفت؟ صالح من؟؟! زخمی شده بود؟ ایران بود و من اینجا گیج و سردرگم مانده بودم؟ تلفن از دستم افتاد. نمی‌دانم چطور...اما لباس پوشیدم و با حال خراب راهی شدم. گیج بودم انگار نمی‌دانستم بیمارستان امام حسین کجاست... طول کوچه را دویدم و چند بار سکندری خوردم. چادرم دور دست و پایم می‌پیچید و از درد خم و راست می‌شدم. 🔸یک لحظه تمام بدنم یخ زد و چیزی میان دلم فرو ریخت، توان حرکت نداشتم. روی پیشانی‌ام عرق سردی نشست و چشمم سیاهی رفت.😨 حس بدی داشتم و نا امید به شکمم چشم دوختم😔 به هر ترتیبی شد بلند شدم و دست به دیوار خودم را به سر خیابان رساندم. درد داشتم اما صالح... خدایا خودت رحم کن...🙏 🔸جلوی درب بیمارستان نمی‌دانستم باید کجا بروم. اورژانس یا بخش جراحی یا.. زهر مار و سردخونه😭 سرم را به طرفین تکان دادم و به همه بخش‌ها سر کشیدم اول اورژانس و شلوغی‌های آن. حالم بد بود و دیدن چند صحنه دلخراش بدترم کرد.😞 کودکی تصادف کرده بود و بی‌حال و با صورتی غرق خون روی برانکارد بود. حالم بهم خورد. بوی خون را حس کردم و دلم بهم پیچید. درد امانم را بریده بود و سرم به شدت سنگین شده بود و چشمم سیاهی می‌رفت می‌ترسیدم... 🔹از مواجه شدن با هر چیزی می‌ترسیدم. کاش سلما یا زهرا بانو را کنار خود داشتم😭تنها بودم و بی‌کس دنبال نفسم می‌گشتم. نفسی که نمی‌دانستم بند آمده بود یا بریده بریده و به شماره افتاده بود نوار راهنمای روی دیوار، سردخانه را نشان می‌داد. چشمم را بستم و به بخش جراحی رفتم. نزدیک سرپرستاری که شدم آقای میان سالی با پرستاران صحبت می‌کرد. به نظرم صدایش شبیه به همان مرد بود. جلوتر نرفتم از همان دور گوشهایم را تیز کردم... 🔸چقدر عملشون طول می‌کشه؟ ــ نمی‌دونم. این آقا دیروز صبح زخمی شدن. مطمئنا تا حالا خون زیادی از دست دادن. رگاشونم خیلی باز بوده و زخمش عمیق بود. فکر نکنم دوباره پیوند بخوره. ــ خدا بزرگه. عمه سادات خودش کمک می‌کنه. 🔹اسم عمه سادات را که شنیدم مطمئن شدم کمی روی صندلی نشستم و سرم را لحظه‌ای به دیوار تکیه دادم. بدنم می‌لرزید. " محکم باش مهدیه. حداقل خیالت راحته که هنوز هست. قوی باش" آرام خودم را به آن مرد رساندم و با صدایی که از ته چاه بلند می‌شد، گفتم: ــ آقا...😞 رویش را برگرداند و سرش را پایین انداخت. ــ امرتون...😐 🔸من همسر صالح هستم...😔 ــ سرش را بلند کرد و نگاهی آشنا به من انداخت... نمی‌دانست باید چه بگوید. نگاهش را به زمین دوخت و گفت: ــ نگران بودم خواهرم. هنوز حرفم تموم نشده بود که قطع کردید!!! ــ کی آوردینش؟😔 ــ امروز صبح. نگران نباش خواهر من. انشاء الله خیره. سرم گیج رفت و قدمی به عقب رفتم. ــ چی شد؟ بفرمایید بشینید رنگتون پریده.😳 چادرم را جمع کردم و نشستم. ــ نگران نباشید حالش خوب میشه. ــ چطور شد؟ 🔹این روزا کمی اوضاع بهم ریخته بود و بچه‌هامون فشار زیادی رو متحمل شدن فقط بدونید که از ناحیه‌ی دست مورد اصابت قرار گرفته. "فکر نکنم دوباره پیوند بخوره" صدای پرستار مثل مته مغزم را سوراخ می‌کرد. اصلا حالم خوش نبود. حتی موبایلم را نیاورده بودم. مطمئنم نگرانم می‌شدند. دکتر از اتاق عمل بیرون آمد و آن مرد همراه، به سراغش رفت. نای ایستادن نداشتم به زحمت بلند شدم و خودم را به آنها رساندم. ــ متاسفانه نتونستیم کاری براش بکنیم. مجبور شدیم دست رو قطع کنیم.😔 دیگر نفهمیدم چه شد. معلق میان زمین و آسمان با زجه گفتم: ــ یا قمر بنی هاشم...🍃✨ ✍ ادامه دارد ... ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ 👇👇 ➣ @MODAFEH14 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊🍃✨ 🕊✨ 🍃 ✨ °•{ســـردار دلیـــر کردستــان #شھیــد_حســـن_طاهــرنژاد🍃🌹}•° 🔻فرمانده اطلاعات و عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) که همرزمانش معتقدند او شهید بروجردی دوم بود. 🔘➼‌┅═🕊═┅┅───┄ 💌 #فــــرازےازوصیتنـــــامہ ⇩↯⇩ ✍سپاه اکنون مظلوم است، صدای مظلومیت سپاه از گوشه سنگرها در غرب و جنوب کشور و از داخل گلستان شهدا و از درون خانه شهدا و از گوشه بیمارستانها و مراکز توانبخشی و از رازو نیازهای شبانه عاشقان به گوش می‌رسد. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ🍃💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
💠🔷🔹 🔷💠 🔹 💢 #در_پناه_ایمان 🔻انهدام این پهپاد آمریکایی من و یاد جمله شهید آوینی میندازه که .... 《شیطان در پناه آهن است و ما در پناه ایمان》 °•{سید اهل قلـــــم #شهید_سیدمرتضی_آوینی🌹🍃}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
28.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍂 #ڪلیپ 🎥 "نماهنگ مذهبی بی‌قراری" #رفیق‌_شـ‌هیـــــد♥️ 🎙مداح⇦مصطفی #طاهری #پیـشنهاد_ویــژه_دانـــلود💯 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌼🍂🌾 🍂 🌾 #دلنوشتـــــہ شڪـــــ ندارم نگـــــاه به چهره‌هایشان عبـــــادتـــــ استـــــ ... 《عبادتـــــے از جنس "مقبول به درگاه الهـــــے"》 ڪاش شفاعتـــــے شامل حالمـــــان شود... °•{ #شهید_حسین_معزغلامی🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌼🌿🌾🍂 🌿🍂 🌾 🍂 💌 #فــــرازےازوصیتنـــــامہ ◽️صحبتم با حضرت #امام_خامنه‌ای؛ آقاجان اگر صدبار دگر متولد شدم برای اسلام و مسلمین جان می‌دهم و از رهبر انقلاب و بنیاد شهدا و سپاه پاسداران و همین طور بسیج خواهشمند هستم که بعد از به شهادت رسیدن من هوای خانواده‌ام را داشته باشید. °•{حُــــرّ مدافعــــان حــــرم #شھید_مجیــد_قربانخانـــی🍃🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
(عج) جاے مَرهَم، زَخم بودَم از شٌما شَرمَنده‌ام زنده‌ام با مٌرده‌ام آقا چہ فَرقے مے‌ڪٌند...😭 ⚘اگر تو را آزردم من ، حلالم کن ⚘ ⚘الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَجْ ⚘ 😔💔 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیـــــث_روز ⇧⇧ #شنبـــــہ ☀️ ۱ تیـــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۱۸ شــوال ۱۴۴۰ 🌲22 ژوئـــــن 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یار‌َبّ‌َالْعالَمیــــٖـن 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️پیامبـــــر اکرم (ﷺ) #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا ســپیده سفره گســـتردم، بفرما کمـــے آتــش به پا کــردم، بفرما اجاقِ چاق و دود و رقصِ شعله بــرایــــــت چــاے آوردم ، بفرما #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے🌷 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯