eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂﷽🍂 #برگـــے_از_خاطراٺ 🔹می‌گفت ⇩⇩ دم سنگر بودیم خداحافظی کرد نشست ترکِ موتور #حاج_همت و رفت دو متر ازمون فاصله نگرفته بود که خمپاره زدن! #شهید شد، به همین راحتی... 🔸می‌گفت ⇩⇩ بیست ساله دارم میدوَم که به اون دو متری که فاصله بود بینمون، برسم... #اللهــــم‌ارزقنــــاشهــــادتـــــ💔🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌹﷽🌹 |°• زندگے بےشهادٺـــــ |°• ریاضٺـــــ تدریجـے |°• براے رسیدن به مرگـــــ اسٺـــــ ... 🔸بسیجی معلم🔸 #شهیــد_محمـــــد_عبـــــدی 🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
f31cc8b8505e1f0b855ce955b5f870f62b78b8d7.mp3
2.83M
🎧🎧🎧 💠 نوحه شور بسیار زیبا 《 آی شهدا دل ما تنگه براتون 》 🎤 🎤 حاج مجتبی #رمضانی #راهیان_نور #یاد_شهدا_صلوات ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈سردار‌ مــدافـــع حـــرم🔻 #شهیــد_حسنعلی_شمس‌آبادی 🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 إنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا 🍃 خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید! خداوند، اندرزهای خوبی به شما می‌دهد! خداوند، شنوا و بیناست. #سوره_نساء_آیه_۵۸ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #سلام_امام_زمانم 💗 ♻️ تو... تنہا حضور همیشہ حاضرے... ڪہ حتی لحظہ‌اے رهایماڹ نڪرده‌اے❗️ ⭕️ و ما...ساڸ‌هاست... ڪہ بہ غفلت از حضورت... خو گرفتہ‌ایم ✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔆﷽🔆 #سݪام_بر_شهـــــدا 🔹چـه خوب است بسم رب الشهداء گفت و روز را آغاز ڪرد 🔸و چه خوش است وقتی تمام روز را به یاد شهدا بود 🔹بی‌شڪ بودن در جمع خوبان، حاصلش آرامش است... #ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے🌼 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #دݪنوشتـــــہ دلـــ❤️ــم تا برایت تنگ می‌شود می‌نشینم اسمت را می‌نویسم می‌نویسم می‌نویسم بعد می‌گویم این همه او پس دلتنگی چرا ...؟ #ابوالفضل_جبهه‌ها #شهید_حسیـــن_خـــــرازی 🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖﷽💖 🔹⇦به پاس تمام دلیری‌هایش 🔸⇦به پاس تمام رشادتهایش 🔹⇦به پاس تمام ... 💖 در روز تولد ⇩⇩⇩ سردارترین سردار دلهــ♥ـــا اول #تولدشان را تبریک می‌گوییم و بعد #صلواتی هدیه می‌کنیم برای (سلامتی‌شان) تا خاری شود در چشم دشمنان..‌‌➣ ❤️سردار دلهـــــا❤️ #حـــاج_قاســـــم_سلیمانـــــی 🌺 《ســــالــــروزولادتــــــــ》 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌹﷽🌹 #شهیـــــدانــہ 💠 مجید در یک کلام مرد بود، او باغیرت به شهادت رسید، او حتی در سال 88 هم خودش را سپری برای حفظ جمهوری اسلامی کرد. 🔹ارادت خاصی به آقا داشت، اسم آقا که می‌آمد خودبه‌خود اشک در چشمانش جمع می‌شد. راوی 👈 همرزم شهید ▒ مدافـــع حــــرم ▒ #شهیــد_مجیـــــد_نـــــان‌آور 🌺 《ســالــــروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_نــود_و_ششــم۹۶ 👈این داستان⇦《 فقط تو را می‌خواهم 》 ـــــ
🔻 ۹۷ 👈این داستان⇦《 دنیای من 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎دنیای من فرق کرده بود ... از هیچ چیز و هیچ کس نمی‌ترسیدم ... اما کوچک‌ترین گمان ... به اینکه ممکنه این کارم خدا رو برنجونه ... یا حق الناسی به گردنم بشه ... من رو از خود بی خود می‌کرد ...😔 🔸و می‌بخشیدم ... راحت‌تر از هر چیزی ... هر بار که پدرم لهم می‌کرد ... یا سعید همه وجودم رو به آتش🔥 می‌کشید... چند دقیقه بعد آرام می‌شدم ... و بدون اینکه ذره‌ای پشیمان باشم ... 🍃✨خدایا ... بندگانت رو به خودت بخشیدم ... تو، هم من رو ببخش ... و آرامش وجودم رو فرا می‌گرفت ... تازه می‌فهمیدم معنای اون سخن عزیز رو ...✨👌 🍃- به بندگانم بگو ... اگر یک قدم به سمت من بردارید ... من ده قدم به سمت شما میام ... 🔹و من این قدم‌ها و نزدیک‌تر شدن‌ها رو به چشم می‌دیدم... رحمت ... برکت ... و لطف خدا ... به بنده‌ای که کوچک‌تر از بیکران بخشش خدا بود ...🍃 🔻حالا که دیگه حق سر کار رفتن هم نداشتم ... تمام وقتم رو گذاشتم روی مطالعه ... حرف‌هایی که از آقا محمدمهدی شنیده بودم ... و اینکه دلـــ❤️ــم می‌خواست خدا را با همه وجود ... و همون طور که دیده بودم به همه نشون بدم ... دلم می‌خواست همه مثل من ... این عشق و محبت رو درک کنن... و این همه زیبایی رو ببینن ...😍😍 🔹کمد من پر شده بود از کتاب 📚... در جستجوی سوال‌های مختلفی که ذهنم رو مشغول کرده بود ... چرا خدا از زندگی‌ها حذف شده؟ ... چه عواملی فاصله انداخته؟ ... چرا❓ ... چرا❓ ... 🔶من می‌خوندم و فکر می‌کردم ... و خدا هم راه رو برام باز می‌کرد ... درست و غلط رو بهم نشون می‌داد ... پدری که به همه چیز من گیر می‌داد ... حالا دیگه فقط در برابر کتاب خریدن هام غر می‌زد😵 ... و دایی محمد ... هر بار که می‌اومد دست پر بود ... هر بار یا چند جلد کتاب📚 می‌آورد ... یا پولش رو بهم می‌داد ... یا همراهم می‌اومد تا من کتاب بخرم ...😊 🔸بی‌جایی و سرگردانی کتاب‌هام رو هم که ... از این کارتون به اون کارتون دید ... دستم رو گرفت و برد ... پدرم که از در اومد تو ... با دیدن اون دو تا کتابخونه ... زبونش بند اومد ... دایی با خنده خاصی بهش نگاه کرد ...😁 حمید آقا ... خیلی پذیرایی تون شیک شد ها ... اول، می‌خواستیم ببریمشون توی اتاق ... سعید نگذاشت ...😳 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1