eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ #تلنگری_برای_مسئولین 💢شهردار ڪه بود به ڪارگزینے گفته بود از #حقوقش بگذارند روے پول کارگرهاے دفتر بے سر و صدا طورے ڪه خودشان هم نفهمند! #سردار_بی‌نشان #شهید_مهدی_باکری🌹🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
❣﷽❣ #فرازی از #وصیتنامـــــہ ✍ هادی وصیت کرده بود پیکرش را در سامرا، کاظمین، کربلا و نجف طواف دهند. 🔻اين وصيت بعيد بود اجرا شود؛ چرا كه عراقی‌ها شهدای خود را فقط به یکی از حرمين می‌برند و بعد دفن می‌كنند. 💢 اما در مورد هادی شرایط تغییر کرد، ابتدا پيكر او را به #سامرا و بعد به #کاظمین بردند. سپس در #کربلا و بین الحرمین پیکر او تشییع شد. بعد هم به #نجف بردند و مراسم اصلی برگزار شد. #هادی_دلهـــــا #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌹🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
4_5931478281067954497.mp3
زمان: حجم: 9.09M
🌸🍃 ⇧ 《ثارالله اباعبدالله》 🎤سیدرضا نریــــمانــــے ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈ســرداررشیــــــداســلام🔻 #شهیــد_حسیــــن_اسکندرلـــو🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ 🍃 ﺑﮕﻮ (ﺍﻯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ) ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﮕﺮﺩﻳﺪ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺑﻨﮕﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺳﺨﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ. #سوره_الانعام_آیه_۱۱ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #اول_هر_سپیده #سلام_امام_زمانم💗 جمعه با نام تو زیبا می‌شود نام تــو نقش دل ما می‌شود جمعه‌ای که با ظهـــــورت سر رسد چون قیامت شور و غوغا می‌شود ✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔆﷽🔆 #سݪام_بر_شھـــــدا 🔆آفتـاب از سمتِ لبخنـد شما می‌تابــد هنـــــوز زندگے با طرح لبخنــدتان پرُ از آرامش است ... #ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے🌼 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
💚﷽💚 🔻 ✍ 《کمال هر شب فرزندان‌مان را به مسجد می‌برد و در منزل نیز دست‌کم یک صفحه از قرآن را همراه هم می‌خواندیم. تمام اوقات فراغت کمال با گوش دادن به قرآن کریم پر می‌شد و با اینکه صوت زیبایی داشت، حسرت می‌خورد که چرا در زمره قاریان بین‌المللی قرار ندارد...》 راوے⇦همسرشهید ـ………………………………… مدافــــــع‌حــــــرمـ🔻 ❤️🍃 ⇦ســالروزولادتــــــــــــ♡ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #پیـــــام_شهیـــــد 💢 همیشه می‌گفت: چرا بچه‌ها سکوت کردن؟ چرا هیچی نمیگن ؟ کجان پس؟ این همه آدما میان تشییع پیکر شهدای گمنام … اونوقت موقع عمل، همه ساکتن! چرا در برابر این همه فساد، این همه بی‌حجابی ، این همه بی‌عدالتی … هیچی نمیگن؟! 🔹می‌گفت: فقط نذارید خون بچه‌ها پایمال بشه … (دوستان شهیدش رو می‌گفت … خودش هم وقتی ۱۴ ساله بود در عملیات والفجر ۸ شرکت کرد و درصدی هم شیمیایی شد …) 🔸خودش هر وقت بیرون می‌رفت، تذکر می‌داد … مهربان و نرم … همیشه هم تاثیر داشت … ━━━━━💠🌸💠━━━━━ 🔻جانبـــــاز و شهیـــــد امر به‌ معروف و نهی از منکر🔻 #شهیـد_مسعــــود_مددخانی🌹🍃 《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ 💢 شھادت ذره ذره رقم مےخورد ●آن زمان که دلت برای هموطنت مےتپـــ💓ــد ●آن هنگـام که نتوانستی رنج آنہا را ببینی و سڪوت کنی ●آن وقتی که خود را به آب و آتش مےزنی و خودت مےشوی سـپر.. ●مےشوی طبیب آلام ●مےشوی مرهم... 👈آن وقت تو هم ...🌷 🔻و مگـر نه اینست که باید زندگے کرد تا شهادت شد؟!! 🔹 جاویدالاثـــــر 🔹 🌹🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیست‌ویک 👈این داستان⇦《 ژست یک قهرمان 》 ــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 جاده کربلا 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎مسجد ... با بچه‌ها مشغول بودیم که گوشیم زنگ زد📱 ... ابالفضل بود ... مهران می‌خوایم اردوی راهیان ... کاروان ببریم غرب ... پایه‌ای بیای؟ ... 🍀منم از خدا خواسته ... - چرا که نه ... با سر میام ... هزینه‌اش چقدر میشه؟ ... - ای بابا ... هزینه رو مهمون ما باش ... 🔻جان ما اذیت نکن ... من بار اولمه میرم غرب ... بزار توی حال و هوای خودم باشم ... خندید ...😁 - از خدات هم باشه اسمت رو واسه نوکری شهـــ🌹ــدا نوشتیم ... 🔹ناخودآگاه خندیدم ... حرف حق، جواب نداره ... شدم مسئول فرهنگی و هماهنگی اتوبوس‌ها ... و چند روز بعد، کاروان حرکت کرد ... 🔸تمام راه مشغول و درگیر ... ناهار ... شام ... هماهنگ کردن اتوبوس‌ها ... به موقع رسیدن به نقاط توقف و نماز ... ▫️اتوبوس شماره فلان عقب افتاد ... اینجا یه مورد پیش اومده ... توی اتوبوس شماره ۲ ... حال یکی بهم خورده ... و ...🤕🤒 🔹مشهد تا ایلام ... هیچی از مسیر نفهمیدم ... بقیه پای صحبت راوی ... توی حال خودشون یا ... 🍃من تا فرصت استراحت پیدا می‌کردم ... یا گوشیم زنگ می‌زد📱 ... یا یکی دیگه صدام می‌کرد ... اونقدر که هر دفعه می‌خواستم بخوابم ... علی خنده‌اش می‌گرفت ... جون ما نخواب ... الان دوباره یه اتفاقی می‌افته ... 🔹حرکت سمت مهران بود و راوی مشغول صحبت ... و من بالاخره در آرامش ... غرق خواب ... که اتوبوس ایستاد ... کمی هشیار شدم ... اما دلم نمی‌خواست چشمم رو باز کنم ... که یهو علی تکانم داد ... - مهران پاشو ... جاده کربلاست ...🍃✨ 💢 پ.ن: علت انتخاب نام مستعار مهران، برای شخصیت اول داستان ... براساس حضور در منطقه عملیاتی مهران ... و وقایع پس از آن است ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #شهیـــــدانہ 🍀با هر بار نــگاه کردن بـــــه لبخنـــــــــدش 🍀ته دلت قند آب می‌شه و کلی ذوق می‌کنـــــی... 🍀لبخندش انگار آب است روی آتش دلـــــ❤️ـــــم #نگاهشان_زیباست #شهدا_همیشه_نگاهی ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1