اجرای مراسم طبخ مقلوبه در گلزارشهدا کرمان

گزارش طبخ مقلوبه بانوان ایرانی تهران _ میدان فلسطین

#مقبوله‌ی_مقاومت «قدس آزاد شد». خیلی‌ها در دنیا منتظر شنیدن این جمله‌ی سه کلمه‌ای هستند. جمع قابل توجهی از این خیلی‌ها در ایران زندگی می‌کنند. همان احرار آزادی‌خواهی که به آیه‌ی «الا ان حزب‌الله هم الغالبون» ایمان کامل دارند. این وسط، حساب ذوق و شوق ما نسل جوان که حسرت دیدن امام در یوم‌الله دوازده بهمن پنجاه و هفت و پخش شیرینی در فتح‌الفتوح سوم خرداد شصت و یک به دل‌مان مانده، از هر نسلی متفاوت است. جهان، یک شادی غلیظ بلکه یک نباء عظیم به نسل ما و به همه‌ی نسل‌های قبل و بعد از ما که دل در گرو مقاومت دارند بدهکار است. ان‌شاءالله تحقق آن حماسه‌ی بی‌همتا دیری نخواهد پایید و همگی به زودی وارد مسجدالاقصی خواهیم شد. روزی می‌رسد که سفره‌مان را در صحن بیت‌المقدس پهن می‌کنیم که ناهارمان مقبوله‌ی معروف است و خدا اگر بخواهد، دل‌بری با کنافه‌های زیبا در کوچه‌های کهن قدس نصیب ما هم می‌شود؛ هم‌چنان که اقامه‌ی نماز به امامت صاحب‌‌القدس در صحن قدس جایزه‌ی حسرت این ایام همه‌ی ما مسلمان‌هایی است که حتی برای یک لحظه، آرمان مقدس فلسطین را فراموش نکرده‌ایم. با لطف و عنایت الهی، مرحله‌ی آخر عملیات الی بیت‌المقدس می‌تواند نه فتح خرمشهر، بل‌که فتح وجب به وجب خاک زیبا و قدیمی فلسطین باشد. خاک پاکی که به شهادت همه‌ی کتب آسمانی و صدالبته کتاب روح‌فزا و رهایی‌بخش قرآن، هم سمبل تدین است و هم مظهر تمدن؛ تا آن‌جا که حضرت حق به این سرزمین نظرکرده، سوگند یاد کرده است: «والتین والزیتون» 🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷

#بفرمائید_روضه شوق دیدار😭 حاج محمود کریمی 🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷

#رمضانے ترین شهید علوے راز بیست و یڪ چہ بود سید...؟؟؟ در ۲۱ #رمضان آمد و در ۲۱ #رمضان رفت... #سردار_راز_21_چه کسی بود؟؟؟ سردار شهید سید علی دوامی که در 21 رمضان سال 1346 در گوشه اي از شهرستان ساري سيد پاكي در يك خانواده مذهبي چشم به جهان گشود كه نامش را خود به همراه آورده بود يعني علي.او زماني پا به اين جهان گشود كه  رژيم طاغوت و ظلم و ستم شاه حاكم بود.بعد از مدتي از شهر ساري به تهران مهاجرت نمود,دوره ابتدايي خود را در تهران گذراند و دوران راهنمايي را در شهر خودش ساري گذراند.در همين هنگام انقلاب اسلامي شروع گرديد كه اين خود جرقه ايي بود تا آتش درون علي شعله ور گشت.دوران انقلاب در تظاهرات شركت مي نمود عشق او هر لحظه به خدا و امام بيشتر مي شد تا اينكه جنگ تحميلي آغاز گشت از آنجايي كه علي عشق جبهه را در سر داشت درس را فراموش كرد و روانه جبهه ها گشت او عاشق جدش فاطمه الزهرا و پسرش حسين ابن علي بود. علي هيچگاه براي شهيد گريه و زاري وسياه نمي پوشيد حتي براي دايي خود محمود كه به شهادت رسيده بود.او آرزوي شهادت گمنامي وشهادت در روز تولدش را داشت و براي دوستانش ميگفت همان شبي كه بدنيا آمدم از دنيا خواهم رفت.سعي ميكرد روز تولدش در جبهه ها باشد تا اينكه طبق خواسته خود در 21 رمضان سال 1367 به فيض شهادت نايل گرديد.از سخنان دوستانش بود كه ميگفتند در شب شهادت حضرت علي(ع) او لباس سياه بر تن كرد و شال سبز بركمر بسته بود و خود را به انواع عطرها معطر ساخته بود بسيار خوشحال بود و مي گفت امشب شب شهادت من است.