KayhanNews759797104121505649136410.pdf
13.02M
تمام صفحات
#روزنامه_کیهان
امروز یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲
🇮🇷 #وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷
◀️ قسمت ۱۲۶م
فصل دهم
نبرد فاو ۱۷.
محو بمباران بودم که آقای کیانی گفت برویم
به قرارگاه رفتیم و ساعتی بعد به همان سنگر در نزدیکی جاده فاو امالقصر برگشتیم
تا ما برویم و برگردیم گردان حضرت علی اکبر به فرماندهی حاج رضا شکری پور خودشان را به لبه درگیری منطقه نبرد رسانده بودند
داخل سنگر چشم گرداندم
خبری از ناصر فتحی نبود
پدرش پس از شهادت نادر خیلی سفارش او را به من میکرد
بیشتر اوقات همراه خودم بود
اما این بار از دستم گریخته و با حاج رضا به خط رفته بود
شب رسید
زمین مثل طبل زیر پایمان میلرزید
صدای درگیری از جلو تا عقبه جاده میآمد
داخل سنگر فرماندهی همه گوشها متوجه پیامهای بیسیمی بود که روی فرکانس فرمانده گردان در خط میرفت و اخبار را می گرفت
تا نزدیک صبح خواب به چشم هیچکس نیامد
مشخص بود که جنگی به مراتب شدیدتر از شب قبل روی جاده امالقصر در گرفته است
پیکهای موتوری گاه و بیگاه از خط میآمدند
تمام تنشان بوی باروت میداد
وضعیت را گزارش میکردند
دستور میگرفتند
و برمیگشتند
مسئولان "اطلاعات" و "طرح و عملیات" هم آرام و قرار نداشتند
هرکدامشان از فرمانده لشکر اجازه میخواستند که به جلو بروند
اما فرمانده همچنان اصرار به ماندن آنها در سنگر فرماندهی داشت
نزدیک صبح بود
یکباره دیدم حاج مهدی از حسن ترک و علیآقا خواست که با هم به خط بروند
این تصمیم غیرمنتظره برای چند نفر داخل سنگر سوال برانگیز بود
عدهای از ماجرا باخبر بودند
میگفتند در خط، حاجرضا شکریپور به شدت از ناحیه شکم مجروح شده
کسی در خط نیست که فرماندهی کند
حسن ترک و علی چیتساز به همین منظور به آنجا میروند
از علی آقا اجازه گرفتم که من هم با او همراه شوم
گفت:
"بیا! اما جداگانه"
منتظر حسن بود و حسن با آرامش تمام کنار تانکر آب نشسته و وضو میگرفت
علیآقا چند تکه کلوخ به سمت او پرتاب کرد و گفت: "یالا بجنب!"
حسن میخندید و با طمانینه کار خودش را میکرد
دو موتور آماده کردیم که حمید ملکی رسید
میخواست به خط برود
حسن ترک مانع شد
علی باز گفت: "حسن! بجنب"
دو برادر حمید؛ "سعید و ارسلان" طی دو شب گذشته شهید شده بودند
بالاخره حسن ترک حمید ملکی را برگرداند و خودش با علیآقا سوار موتور شد
با هم عازم خط شدند و من هم با یک موتور به سمت خط جاده امالقصر روانه شدم
در مسیر خمپاره و توپ چپ و راست جاده را میزد
هلیکوپتر هم از بالا شلیک میکرد
ناوچههای دشمن هم از سمت خدیج فارس و خورعبدالله جاده ساحلی فاو امالقصر را زیر آتش گرفته بودند
🔗 ادامه دارد ...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#سیره_شهداء
آنقدر پاک و صادق بود که پیش از آن که طلبه شود، طبق حدیث قدسی همیشه با وضو بود. مادرش که از سادات جلیله حسینی است، همیشه می گفت:
محمد مهدی آن قدر خوب است که آخر شهید می شود.
شهید خود نیز عاشق جهاد و شهادت بود و پیش از ازدواج، برای جنگ با اسرائیل عازم لبنان شده بود ، ولی در نیمه راه مجبور به بازگشت شد.
شهید محمد مهدی مالامیری🌹
16.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ_مهدوی
🔹 سرمایه ای که خرج امام زمان(علیه السلام) نشود، قطعا خرج شیطان و ولایت او می شود.
🎙استاد#عالی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷