#افزایش_ظرفیت_روحی 58
عوامل شکست
🔶 یکی از نکات بسیار مهم در بحث امتحانات الهی اینه که اگه آدم در امتحانی شکست خورد بهش فکر کنه ولی از ادامه مسیر نا امید نشه.
البته یه مقدار فکر کردن در مورد ریشه های گناه کار خیلی خوبیه.
❇️ اصلا این چیزی که شما به نام "مراقبه" از عرفا میشنوید همینه که آدم بگرده و دلایل گناه کردن های خودش رو پیدا کنه و دیگه تکرارشون نکنه.
به این کار میگن مراقبه.
✅ خوبه که آدم بگرده توی زندگیش و تک تک مراحلی که منجر به شکستش شده رو پیدا کنه. مثلا ممکنه آدم 10 مرحله رو طی کنه و مثل یک دومینو کارش به گناه کشیده بشه.
🔶 باید از همون مرحله اولش نگاه کنه ببینه کدوم قدم ها رو اشتباه برداشته که اینجوری شده. خیلی وقتا با درست کردن پله اول کلا دیگه آدم به گناه نمیرسه.
☢️ مثلا پدری که توی خونه "آرامش" نیاره طبیعتا باید منتظر درگیری های داخل خونه باشه! پس اگه امتحانی پیش اومد و شکست خورد دیگه مقصر خودشه نه خانوادش.
🌺 کافیه اون پدر هر موقع میاد خونه سعی کنه به همه آرامش بده، این باعث میشه که درامتحانات بعدی پیروز بشه...
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
💠 حدیث 💠
⁉️ مرکّب علما یا خون شهدا؟
🔻 پيامبر اکرم صلياللهعليهوآلهوسلم:
يوزَنُ مِدادُ العُلَماءِ و دَمُ الشُّهَداءِ ، يَرجَحُ مِدادُ العُلَماءِ عَلى دَمِ الشُّهَداءِ
💎 مركّب علما و خون شهدا با هم وزن میشود و كفه مركّب علما بر خون شهدا سنگينى میكند.
📚 نهج الفصاحه، ح ۳۲۲۲
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
76.Insan.01-02.mp3
3.62M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌺 #درسهایی_از_قرآن 🌺
🌸 تفسیر قطره ای🌸
💐 #قرآن_کریم 💐
استاد گرانقدر
حجت الاسلام و المسلمین
#حاج_محسن_قرائتی
🌸#سوره- انسان🌸
💐#آیات-1-2💐
💐 #التماس_دعای_فرج 💐
🌿ثواب این تفسیر هدیه به ارواح طیبه شهداء بویژه سردار حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش - امام شهداء و اموات🌿
هر روز با تفسیر یکی از سوره های قرآن کریم
توسط استاد حجه الاسلام والمسلمین قرائتی در
👇👇👇👇👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab🇮🇷〰〰〰〰🌷
هـــــم خودشان خاڪے بودند
و هم لباس هـــــایشان
ڪافے بـــــود بـــــاران ببارد
تا عطـــــرشان در ســـــنگرها بپیچد
سلام ✋
#صبحتان_شهدایی🌸
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
" بسم رب الشهداء والصدیقین "
#سلام_بر_شهدا
#سلام_بر_مردان_بی_ادعا
خوشا آنانڪ جان را میشناسند
طریق عشق و ایمان را میشناسند
بسے گفتند و گفتیم از #شهیدان
#شهیدان را #شهیدان مے شناسند
✍️ امروز #بیست_و_چهارم_ اسفندماه
سالروز عروج ✨🕊
🌷 #شهدای والامقام
🌷 #محله زینبیه، مسجد حضرت زینب "علیها السلام" است،
🌷 ڪہ در چنین روز ی
🌷 #آسمانی شدند
#شهید داود یزدانیان
#شهید محمدجعفر ربانی نژاد
#شهید نجم الدین آزادی
#شهیدبهرام نارنج جعفری
🌷 سالروز
🌷 آسمانی شدنتان
🌷 مبارڪ باد ...
همچنین یادی می کنیم از
#شهیدابوالفضل یزدانیان و
#شهیدمحمدحسین ربانی نژاد
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی با ذکر #صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
17.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#بیست و چهارم_اسفندماه
#سالروز_شهادت
#شهید_محمد_جعفر_ربانی_نژاد
بدینوسیله از #خواهر_بزرگوار
شهیدان #محمدحسین و #محمدجعفر ربانی نژاد
بابت ارسال #کلیپ سپاسگزاریم .
یاد شهداء ذکر#صلوات
🔹#باز_نشر_کلیپ-با-لینک-کانال#بلامانع می باشد.
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
از سمت چپ
۱- شهید محمد جعفر ربانی نژاد
۲-شهید محمد حسین ربانی نژاد
#روحشان شاد
#یادشان گرامی با ذکر #صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
#تلنگر ⚠️
طوری #تَلاش کنید کِه اگر روزی
#امام زمان عج فرمودند:
" یه سرباز #متخصص میخام☝️
بفرمایند ؛ فلانی بیاید "
سربازی کِه هیچ #کارایـی
نداشته باشه بدردِ اقا نمیخوره..
برید #آمادگیِ جسمانیِ
خودتون رو ببرید بالا✅
مومن باشید..
همراه با آمادگیِ جسمانی...♥️✨
#شهیدحسینمعزغلامے
#روحش شاد
#یادش گرامی با ذکر#صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به یاد همه شهداء .....🕊🌷🕊
⬅️ از خانواده های معزز شهدای محل درخواست داریم با ارسال کلیپ، خاطره ، زندگی نامه ،عکس های با کیفیت و..ـ جهت آشنایی بیشتر محله با شهیدشان ، خادمان خود را همراهی نمایند .
ضمن اینکه گروه رسانه مسجد آمادگی دارد تا با خانواده های معظم شهدای محل بصورت حضوری مصاحبه داشته باشد، لطفا با اعلام آمادگی خود، گروه رسانه را همراهی نمائید.
🆔 @ya110s
"اجرتان با سرور و سالار شهیدان"
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
#کتاب
#رؤیای_بیداری
#خاطرات_همسر_شهید_مدافع_حرم
#مصطفی_عارفی
#فصل_چهارم
#قسمت ۲۸
با خوشحالی گفتم: «عمهجون شمایین؟ از کجا فهمیدین؟ کی بهتون خبر داد؟»
عمهام باشتاب خودش را به من رساند. بغلم کرد و گفت: «خوبی عمهجون؟ الهی عمه به قربونت بشه. آقامصطفی زنگ زد گفت بچه به دنیا اومده و شما بیمارستانی، آدرس بیمارستان رو پرسیدم و سریع خودم رو رسوندم پیشت.»
با دیدن عمهام بغضم ترکید و در بغلش هایهای گریه کردم.
گفتم:« عمه غریبی سخته! توی زابل اگه کسی سر و کارش به بیمارستان بیفته، خیلیها برای تبریک یا ابراز همدردی میان ملاقات. مخصوصاً وقتی بخواد بچهای به دنیا بیاد. اگه الان زابل بودم خواهرام و خانمداداشام به نوبت بالای سرم بودن.»
عمهام گفت: «غصه نخور عمه، مبادا شیر جوش بدی به بچهات، من رو هم با هزار التماس و درخواست راه دادن، بیمارستانِ خصوصی که نیست.»
عمهام یک جعبه شیرینی آورده بود. باز کرد و به همتختیها و پرستارها تعارف کرد، بعد بچه را بغل کرد و گفت: «ماشاءالله ماشاءالله خدا ببخشه برات. اسمش رو چی گذاشتی؟»
گفتم: «چندتا اسم انتخاب کردیم. هنوز قطعی نشده.»
گفت: «بدت نیاد ها، بچهات کپی باباشه!»
گفتم: «اتفاقا یکی از خوششانسیهای مرد اینه که بچهاش شبیه خودش بشه.»
ساعت نزدیک یازده بود که مادر آقامصطفی آمد. پرسیدم: «آقامصطفی کجاست؟»
گفت: «داره کارهای ترخیصت رو انجام میده.»
لباسهایم را پوشیدم. بچهام را بغل کردم. سری به علامت خداحافظی تکان دادم و از زایشگاه بیرون آمدم. آقامصطفی پایین پلهها ایستاده بود. با دیدن من بهسرعت بالا آمد، دستانش را باز کرد و بچه را در آغوش کشید. در پایین آمدن از پلهها کمکم کرد و از بیمارستان آمدیم بیرون. سوز سردی میوزید. مادرش بچه را گرفت و چادرش را کشید روی صورت بچه. نشستیم داخل ماشین و رسیدیم خانه. پدرشوهر و خواهرشوهرهایم به نوبت بچه را بغل میکردند و دربارۀ اینکه شبیه کیست نظر میدادند و قربانصدقهاش میرفتند. سارا گفت: «چشای خُمارش به داداشم رفته!»
سعیده گفت: «ابروهای مشکیِ پرپشتش به عمهاش رفته!»
مادر آقامصطفی گفت: «صورت کشیده و بینی بلندش به پدربزرگش رفته!»
آقامصطفی گفت: «از قدیم گفتن حلالزاده به داییاش میره.»
همه خندیدند. بعد با دقت به نوزاد نگاه کرد و ادامه داد: «اشتباه نکنم وقار و خانمنشیاش به جد مادریاش رفته.»
آقامصطفی بچه را بهآرامی در بغلم گذاشت و پرسید: «خانم! اسم آقازاده رو چی گذاشتی؟»
من سکوت کردم. در عوض افراد خانواده هر کدام اسمی انتخاب کرده بودند. قرار شد اسمها را بگذارند لای قرآن. پدر آقامصطفی قرآن را آورد و اسمها را گذاشت لابهلای صفحات آن و آقامصطفی باز کرد. «طاها» درآمد. انتخاب سعیده بود، خواهرشوهر کوچکم. آقامصطفی زنگ زده بود به مادرم. شب نشده مادرم با کلی بار و بندیل از راه رسید. گفته بودم جا نداریم. غیر از تخت و کمد همه چیز خریده بود. کالسکه، نینیلایلای، لباس، کفش، شیشه و پستانک. فقط ناراحت بود که چرا زودتر خبرش نکرده بودیم. مدام میپرسید: «همراه داشتی؟ کسی بود بالای سرت؟ بلد بودی بچه رو شیر بدی؟»
گفتم: «مادرجان تنها نبودم نگران نباش.»
آقامصطفی که متوجه شد دلخورم، گفت: «زنعمو دیشب که بهتون زنگ زدم زینبخانم رو تازه برده بودم بیمارستان. گفتند تا زایمانش خیلی مونده.
میدونید که بیمارستانهای دولتی فقط دو ساعت در روز ملاقات دارن. اونجا جایی برای من نبود. توی بخش همه خانم بودند. شب هم بود. برای همین رفتم حرم و برای زینب دعا کردم. ساعت سه برگشتم از اطلاعات سؤال
کردم، اما گفتند که هنوز وقتش نرسیده. باز رفتم حرم. ساعت شش دوباره اومدم بیمارستان. این بار مژدگانی خواستند. پرسیدم میشه ببینمشون؟ پرستار رفت و برگشت و گفت که خانمتون خوابه. بیدارش کنم؟ گفتم نه دوباره برمیگردم. اومدم خونه. خسته بودم. خوابم برد.»
مادرم گفت: «آقامصطفی درست میگه بیمارستانهای دولتی جایی برای همراه ندارن، بهخصوص همراه مرد.
اگه من بودم یک ملحفه میانداختم پای تختت تا صبح همونجا مینشستم.
به قول پرستارها همراه اگه میخواست بخوابه خونهاش میخوابید. وقتی میاد بیمارستان باید بیدار باشه. حالا عیب نداره. انشاءالله برای بچه بعدیات خودم میام.»
بااینکه از توضیحات آقامصطفی قانع شده بودم ولی احساس میکردم در قلبم خلأیی ایجاد شده است. آنقدر ضعیف و بیحوصله شده بودم که از دیدن مادرم و هدایایی که آورده بود، شاد نشدم.
⬅️ ادامه دارد .....
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#یاد_یاران
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_هفتاد_و_هشتم
💠همت فقط اسوه ی بچه های تهران نیست
اگر بخواهیم فرق حاج احمد متوسلیان، حاج همت، فرماندهان گردان شهید را با یک فرمانده ی کلاسیک ارتش دنیا، علاوه بر موضوعات معنوی و رفتاری بدانیم، کلمه ی"بیا وبرو"بود. فرمانده ی ما در صحنه ی جنگ می ایستادجلو و می گفت : "بیا!"... اما فرمانده ی کلاسیک می ایستاد عقب و می گفت: "برو!"
💢خاطره ی شهید سردار سلیمانی
این خاطره ی سردار از آن اسناد و تاریخ شفاهی های ارزشمند دفاع مقدس است که می تواندبهترین پاسخ به شبهه ی برخی باشدکه خواسته یا ناخواسته هدفشان بدبین کردن مردم به فرماندهان جنگ است: از 12لشکر تأسیسی زمان جنگ،7 فرمانده ی لشـکر شـهید شدند.از لشکر 27 محمد رسول الله (ص) چهار فرمانده لشکر پشت سرهم به شهادت رسیدند.این همان معنای بیا؛ جان برکفی فرماندهان جنگ ماست . همان رازی که تصاویر موجود از جبهه ی سوریه و عراق و موقعیت های حاج قاسم هم از همین سر نترس داشتن و "بیا" گفتن ها روایت می کند.
📚من#قاسم_سلیمانی هستم
#ناصر_کاوه
#ادامه_دارد ...
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
#افزایش_ظرفیت_روحی 59
❇️ بررسی ریشه ها
🔹 یا مثلا پدر یا مادری که میبینه فرزند جوانش بی حجابی یا بی نمازی میکنه. این پدر و مادر نباید با جنگ و دعوا و ناراحتی با فرزندشون برخورد کنند.
✔️ باید یه نگاهی به تربیت فرزندشون در این چند سال بندازن تا بتونن تصمیم درست بگیرند.
👈🏼 مهم ترین دلیل بی حجابی و بی نمازی جوانان رابطه نادرست پدر و مادر در خانه هست.
💢 در خانه ای که مادر به پدر احترام نذاره و "اقتدار پدر" رو حفظ نکنه، اون دختر اصلا درست تربیت نخواهد شد و حتما به سمت بی حجابی خواهد رفت.
💢 در خانه ای که مادر "محبوب همه" نباشه و پدر به مادر ابراز محبت نکنه حتما تربیت بچه ها خراب خواهد شد. پس فردا که بچه ها ازدواج هم بکنند در زندگیشون دچار شکست خواهند شد. چون توی خونه یاد نگرفتن که چطور با همسرشون رفتار کنند...
✅ در هر مشکلی سعی کنید ساعت ها ریشه یابی کنید تا بتونید اون مشکل رو حل کنید. زود سراغ سرشاخه ها و نتایج نهایی نرید. ببینید ریشه اون مشکل کجا بوده و از اونجا حلش کنید.
👌🏻 این کارمهم ترین و بهترین راه افزایش امکان موفقیت در امتحانات الهی خواهد بود.
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
76.Insan.03-04.mp3
2.36M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌺 #درسهایی_از_قرآن 🌺
🌸 تفسیر قطره ای🌸
💐 #قرآن_کریم 💐
استاد گرانقدر
حجت الاسلام و المسلمین
#حاج_محسن_قرائتی
🌸#سوره- انسان🌸
💐#آیات-3-4💐
💐 #التماس_دعای_فرج 💐
🌿ثواب این تفسیر هدیه به ارواح طیبه شهداء بویژه سردار حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش - امام شهداء و اموات🌿
هر روز با تفسیر یکی از سوره های قرآن کریم
توسط استاد حجه الاسلام والمسلمین قرائتی در
👇👇👇👇👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab🇮🇷〰〰〰〰🌷