🌗✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌗
🌗سلام علیکم 🌗
......... 🇮🇷مناسبتهای هفته🇮🇷 ..........
☀️مرداد ماه☀️
۱۷ مرداد روز خبرنگار.
🌗۱۹مرداد آغاز محرم الحرام و عزای حسینی
۲۲مرداد روز جهانی چپ دست ها
۲۶مرداد سالروز ورود آزادگانِ سرافراز به وطن
🕋السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین🕋
😔🥀۲۷مرداد تاسوعای حسینی [ ٩ محرم ]
😔🥀۲۸مرداد عاشورای حسینی [ ١٠ محرم ]
۲۸مرداد سالروز وقایع 28 مرداد و برکناری دکتر محمد مصدق
۲۸مرداد سالروز فاجعه آتش زدن سینما رکس آبادان
۲۸ مرداد روز جهانی عکاسی
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
✨مهدی جان✨
💫تو بیا تا گره از کار دلم وا گردد
🌼سبب وصل به دلدار مهیا گردد
💫دمد از خاک، گل و سبزه به یُمن قدمت
🌼آسمان آبی و خوشرنگ چو دریا گردد
💫چشمها منزل خورشید جمال تو شود
🌼عالمی خیره به تو ، غرق تماشا گردد
💫یوسف خویش به نسیان بسپارد یعقوب
🌼غرق در حسن رخ یوسف زهرا گردد
............ ☀️حدیث هفته☀️ ............
امام باقر علیه السلام می فرماید:
از دشمنی بپرهیزید زیرا فکر را مشغول کرده و مایه نفاق می شود.بحار الانوار
•┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈•
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌷
فرازهایی از وصیت نامه شهید عباس بابائی .تولد: 4 آذر 1329 شهادت:15 مرداد 1366
«بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت میکشم وصيتنامه بنويسم. حال سخنانم را برای خدا در چند جمله ان شاءالله خلاصه میکنم.
خدايا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده.
خدايا، همسر و فرزندانم را به تو میسپارم.
خدايا، در اين دنيا چيزی ندارم، هرچه هست از آن توست.
پدر و مادر عزيزم، ما خيلی به اين انقلاب بدهکاريم
❥◎🌺•❥•═┅•❥•🌸◎❥•
سوره انعام
☀️بسم الله الرحمن الرحیم ☀️
بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شاءَ وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ «41»
بلكه (در هنگامههاى خطر) فقط او را مىخوانيد، پس اگر بخواهد آن رنجى كه خدا را به خاطر آن مىخوانيد بر طرف مىكند، و آنچه را براى خداوند شريك مىپنداشتيد (در روز قيامت) فراموش مىكنيد.
- يأس از غير خدا، سبب سرعت در استجابت دعاست.
- استجابت دعا، در اراده و مشيّت حكيمانهى خداوند است.
🌸تعجیل درامرفرجش✨۱۰ ✨صلوات
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید-علی-ماهانی
به روایت سردار دلها
احترام ژنرال آمریکائی به
#سرلشگر_خلبان
#شهید_والامقام
#عباس_بابایی
#قسمت_اول
#شهید_بابایی در بخشی از #خاطرات خود در مورد تحصیلات #خلبانی_اش گفته بود: دوره #خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر #گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم #روشن نبود و به من #گواهینامه نمیدادند، تا این که روزی به دفتر #مسئول_دانشکده، که یک #ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم.
به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم.
پرونده من در جلو او، روی میز بود، #ژنرال آخرین فردی بود که میبایستی نسبت به #قبول و یا #رد شدنم اظهار نظر میکرد.
او پرسشهایی کرد که من پاسخش را دادم.
از سؤال های #ژنرال بر میآمد که نظر #خوشی نسبت به من ندارد.
این ملاقات ارتباط مستقیمی با #آبرو و #حیثیت من داشت، زیرا احساس میکردم که #رنج_دو_سال دوری از #خانواده و #شوق برنامههایی که برای زندگی آیندهام در دل داشتم، همه در یک لحظه در حال #محو_و_نابودی است و باید #دست_خالی و بدون دریافت #گواهینامه_خلبانی به ایران برگردم.
در همین فکر بودم که در #اتاق به صدا در آمد و شخصی #اجازه خواست تا داخل شود.
او ضمن #احترام، از #ژنرال خواست تا برای کار #مهمی به خارج از #اتاق برود با رفتن #ژنرال، من لحظاتی را در #اتاق تنها ماندم.
#ادامه_دارد
#قسمت_دوم
به ساعتم نگاه کردم، وقت #نماز_ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و میتوانستم #نماز را #اول_وقت بخوانم.
انتظارم برای آمدن #ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از #نماز نیست، همین جا #نماز را میخوانم. #انشاءالله تا #نمازم تمام شود، او نخواهد آمد.
به گوشهای از #اتاق رفتم و #روزنامهای را که همراه داشتم به #زمین انداختم و مشغول #نماز شدم.
در حال خواندن #نماز بودم که متوجه شدم #ژنرال وارد اتاق شده است.
با خود گفتم چه کنم؟ #نماز را ادامه بدهم یا #بشکنم؟ بالاخره گفتم، #نمازم را ادامه میدهم، هر چه #خدا بخواهد همان خواهد شد.
سرانجام #نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی مینشستم از #ژنرال معذرت خواهی کردم.
#ژنرال پس از چند لحظه #سکوت نگاه #معناداری به من کرد و گفت:
چه میکردی؟
گفتم: #عبادت میکردم.
گفت: بیشتر توضیح بده.
گفتم: در دین ما #دستور بر این است که در ساعتهای #معین از #شبانه_روز باید با #خداوند به #نیایش بپردازیم و در این ساعات #زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در #اتاق استفاده کردم و این #واجب_دینی را انجام دادم.
#ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در #پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست. این طور نیست؟
پاسخ دادم: آری همینطور است.
او لبخندی زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از #صداقت و #پای_بندی من به #سنت و فرهنگ و #رنگ نباختنم در برابر #تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهرهای #بشاش خود نویس را از جیبش بیرون آورد و #پروندهام را #امضا کرد.
سپس با حالتی #احترام_آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما #تبریک میگویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی #موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او #تشکر کردم. احترام گذاشتم و از #اتاق خارج شدم.
آن روز به اولین محل #خلوتی که رسیدم به پاس این #نعمت بزرگی که #خداوند به من #عطا کرده بود، دو رکعت #نماز_شکر خواندم .
🌹 #سالروز_شهادت🌹
#روحش_شاد
#یادش_گرامی با ذکر#صلوات
☘مسئولیت سنگینی گرفته بودم.
🌷یک روز شهید تهرانی مقدم پیش من آمد و گفت دوست داری کارت خوب پیش برود؟ گفتم: بله.
💠گفت : به تمام نیروهای تحت امرت بگو بگویند خدایا ما این کار را برای تو انجام می دهیم اگر ثواب دارد آن را تقدیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می کنیم.
🌸 بعد از آن به صورت عجیبی کارهای ما درست می شد...
💥خوبه ما هم نیت کنیم بگوییم : خدایا ما کار خوبی نداریم همین اندک کارهای خوبمان را هم تقدیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می کنیم.
🌹ان شاء الله کارهای ما هم وسط کارهای خیر ائمه قرار می گیرد و اجر و قرب و برکت پیدا میکند..
🌹🌹🌹🌹
یادش گرامی چقدرشهدارنگ خدایی داشتند
🌸شادی روح شهدا ، امام شهداء و اموات #صلوات🌸
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم