این باختن یعنی دهن بسته ها باختند
و این دو گل یعنی شهدا مظهر قدرت هستند
شیر مادرت حلالت طارمی
حالا دیدین با شهدا باشین
چطور پیروز میدان می شوید
🤲🌸🤲🌸🌸🤲🌸🌸🤲
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌺 ۳۰ آبان ، سالروز متلاشی شدن حکومت خودخوانده ی امویِ داعش و پایان سیطره این گروه جهنمی، به دست رزمندگان سرافراز محور مقاومت و به فرماندهی سردار پر افتخار اسلام ، شهید حاج قاسم سلیمانی در سال ۱۳۹۶ مبارک باد.
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : پنجاه و نهم
پس از ۴۰ روز حسین با مو و ریش بلند و لباسهای خاکی آمد و تا رسید مرابه بیمارستان برد. دکتربه او گفته بود که«متأسفانه کمی دیرشده یا مادر فوت میکنه یا بچه.»
وقتی دیدم حسین دور از
چشم من با خواهرم ایران پچ پچ میکند و در گوشی حرف میزند مضطرب شدم هر چقدر پرسیدم جوابی ندادند واز آنجا به بیمارستان بوعلی رفتیم پیش یک
خانم دکتر متخصص.بیمارستان از حسینهزینه زیادی گرفت. وهب سالم به دنیا آمد و به خانه برگشتیم.
به یمن به دنیا آمدن وهب و بازگشت حسین از کردستان دوروبرمان
شلوغ شد فامیل به ویژه مادر حسین با این اسم ناآشنا اخت نمیشدند.
عمه میگفت: «علی اسم بهتریه» و حسین با خنده جواب میدادمامان این یکی وهب باشه تا بعدی هم خدا بزرگه» و دور از چشم عمه گفت: «حالا می شدى أم وهب»
می دانستم که میخواهدبرای روزهای سخت آماده ام کند. بودن حسین در کنارم همان اندازه نشاط آور بودکه به دنیا آمدن وهب، خواستم حسین را هم شریک شادی درونیام کنم.
قنداقه وهب را گرفتم و گفتم: «خدا روشکر که بچه مون سالم به دنیا اومد تو به سلامت برگشتی، محاصره سنندج هم.شکسته شد.
آهی از ته دل کشید و :گفت ولی گل سرسبد سپاه همدان رو از ما گرفت.»
👇👇👇
با توصیفی که قبلاً از
حسین شاه حسینی کرده بود فهمیدم که منظور از گل سر سبد، شهیدحسین شاه حسینی ست.بدون اینکه از سخنان خانم دباغ در مراسم تشییع حرفی بزنم گفتم از نحوه شهادت آقای شاه حسینی بگو گفت: «پایگاه اصلی حزب کومله قبل از سنندج توی گردنه صلوات آباد بود.
تک تیراندازهاشون لابه لای صخره ها کمین کرده بودند من و شاه حسینی سر ستون و بچه ها پشت سر مامی اومدن که شاه حسینی تیر به سرش خورد و افتاد فکر کردم درجا شهید شده اما باوجود تیری که پیشانی و سرش رو شکافته بود هنوز جان داشت. آوردمش یه جایی که امن تر بود.گذاشتمش رو زمین یه دفعه لبهاش جنبید و آية الكرسی رو خوند و بعد دست برد جیب بغلش قرآن جیبی رو به زحمت درآورد و گذاشت
رو سینه ش و با حس وحال یه آدم هوشیار اسم چهارده معصوم رو آورد.
دستش به علامت ادب واحترام رو سینه بود انگار حضور یکایک چهارده معصوم رو احساس میکرد من مات و متحیر نگاهش میکردم لحظه آخر دستش رو آورد بالا مشتش رو گره کرد الله اکبر گفت و خاموش شد قرآن رو از سینه ا ش برداشتم و باز کردم وصیت نامه ش رو توی صفحه اول قرآن نوشته بود.
:پرسیدم: «زن و بچه داره؟»
گفت: «آره سه تا پسر
⬅️ ادامه دارد....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌹پنج توصیه حاج قاسم خطاب به بسیجیان
✍️شهید حاج قاسم سلیمانی: برادران و عزیزان بسیجیم سلام علیکم؛ خداوند شما را برای خدمت به اسلام حفظ بفرماید. عزیزانم اولا بزرگترین امانت سپرده شده به ما، جمهوری اسلامی است که امام عارفمان فرمود: حفظ آن از اوجب واجبات است. در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمایید. ثانیا؛ به حلال خداوند و حرام آن توجه خاص بفرمایید. ثالثا؛ پدر و مادرتان را آنچنان بزرگ بشمارید که شایسته آن باشد که خداوند و ائمه معصومین توصیه فرمودهاند. رابعا؛ دوستی و رفاقت ارزش بزرگی است. اما مهم این است که با چه کسی رفاقت و برای چه همراهی میکنید. خامساً؛ نماز شب؛ نماز شب؛ نماز شب کلید تمام عزتهاست؛ برادرتان قاسم.
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از
امام زادگان عشق
در این شلـــــــوغے دنیـــــــا
فراموشتــــــــان نڪردیم
در شلوغـــــــــــے قیامتـــــ
فراموشمــــــــان نڪنید
آے شہــــــــــداء ...
.
🌠☫﷽☫🌠
🕊زیارتنامه ی _شهدا🕊
🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ🌷
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ🌷
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ🌷
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ🌷
بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا🌷
فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱
🌟شادے ارواح مطهر #شـهدا #امام_شهدا #اموات #صلوات
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_351
🌹 آیات54و55سوره آل عمران
📚 #موضوع:
- تدابیر الهی
- معراج حضرت عیسی علیه السلام
🌸 و مکروا و مکر الله و الله خیر الماكرين(54) إذْ قَالَ اللَّهُ يا َعِيسى إِنِّى مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَىَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى يَوْمِ الْقِياَمَةِ ثُمَّ إِلَىَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيَما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ(55)
🍀 ترجمه: و آنها تدبیر خود را به کار بردند و خداوند نیز تدبیر خود را به کار برد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است. (54) هنگامى كه خداوند فرمود: اى عیسى! من تو را (از زمین) برگرفته و به سوى خود بالا مى برم و تو را از كسانى كه كافر شده اند، پاک مى كنم و تا روز قیامت پیروان تو را بر کسانی که کافر شدند برترى خواهم داد. سپس بازگشت شما به سوى من است، پس در آنچه اختلاف مى كردید، میان شما داورى خواهم کرد. (55)
🌷 #مکر: مکر در فرهنگ لغت عربی با آنچه که در فرهنگ فارسی امروزی می فهمیم تفاوت بسیار دارد در فارسی امروزی به نقشه های شیطانی و زیان بخش مکر گفته می شود در حالی که در فرهنگ لغت عربی به هر نوع تدبیر و چاره اندیشی مکر می گویند گاهی خوب و گاهی زیان آور است.
🌷 #خیر_الماکرین: بهترین تدبیر کنندگان
🌷 #متوفیک: از توفی می آید توفی به معنای دریافت کامل می باشد.
🌷 #رافعک: تو را بالا می برم
🌷 #مطهرک: تو را پاک می نمایم
🌷 #جاعل: قرار می دهم
🌷 #اتبعوک: از تو پیروی کردند
🌷 #یوم_القیامة: روز قيامت
🌷 #مرجعكم: بازگشت شما
🌷 #احکم: داوری می کنم
🌷 #تختلفون: اختلاف می کردید
🌸 این آیات در ادامه ماجرای حضرت عیسی علیه السلام می باشد. دشمنان حضرت عیسی علیه السلام که یهودیان بودند می خواستند جلوی دعوت الهی او را بگیرند پس توطئه ی قتل حضرت عیسی علیه السلام را کشیدند حتی برای زندانی کردن و معرفی او جایزه تعیین کردند و مقدمات اعدام او را فراهم کردند اما #خداوند توطئه آنها را نقش بر آب کرد و او را به بهترین شکل نجات داد. و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین: و آنها تدبیر خود را به کار بردند و خداوند نیز تدبیر خود را به کار برد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است.
🌸 #مسیحیان می گویند:مسیح کشته شد و دفن گردید و سپس از میان مردگان برخاست، مدت کوتاهی در زمین بود و بعد به آسمان صعود کرد. اما ما مسلمانان بر اساس #قرآن می گوییم مسیح علیه السلام هرگز کشته نشد با استناد به آیه 157 سوره نساء اين است كه مسيح عليه السلام هرگز کشته نشد و خداوند او را به آسمان بالا برد. و با توجه به همین آیه54 سوره آل عمران که #خداوند تدبیر خود را به کار برد تا جان حضرت عیسی علیه السلام حفظ شود و خداوند بهترین تدبیر کننده هاست.
🌸 #تدبير_خداوند چه بود؟ إذ قال الله يا عيسى إنى متوفيك و رافعک إلى: هنگامی که خداوند فرمود: ای عیسی من تو را به طور کامل گرفته و به سوی خود بالا می برم. امام باقرعلیه السلام فرمود: #معراج حضرت عیسىعلیه السلام، در شب 21 ماه مبارک رمضان بوده است. واژه متوفیک از توفی می آید بعضی تصور می کنند توفی فقط به معنای مرگ است در حالی که معنای دقیق توفی دریافت کامل چیزی است. وقتی که روح بطور کامل از جسم گرفته می شود به این خاطر به آن توفی می گویند. هنگام معراج هم جسم و هم جان او به طور کامل از زمین گرفته شد پس هرگز او کشته نشد. زیرا مردگان فقط روح آنها به طور کامل گرفته می شود و جسم آنها در زمین می ماند در حالی که عیسی هر دو جسم و روحش با هم و به طور کامل یعنی به صورت زنده به آسمان رفت.
🌸 و سپس می فرماید: و مطهرک من الذین کفرو: و تو را از کسانی که کفر ورزیده اند پاک می کنم. شاید منظور از پاک کردن او یعنی بیرون بردن از آن محیط آلوده باشد. و جاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا إلى يوم القيامة ثم إلى مرجعكم فأحكم بينكم فيما کنتم فیه تختلفون: و تا روز #قیامت پیروان تو را بر کسانی که کافر شدند برتری خواهم داد. سپس بازگشت شما به سوی من است، پس در آنچه اختلاف می کردید، میان شما داوری خواهم کرد.
🔹 پيام های آیات54و55سوره آل عمران
✅ #خداوند پشتیبان پیامبران و اولیای خود است.
✅ #تدبیر_خداوند بر تدبیر دیگران پیروز است.
✅ براى سایر پیامبران نیز #معراج بوده است.
✅ زندگى در میان كفّار، مایهى آلودگى، و دورى از آنها، مایه ی #طهارت است.
✅ پیشگویى غیبى غلبه ى مسیحیّت بر یهود، از معجزات قرآن است. «جاعل الّذین اتّبعوك فوق الّذین كفروا»
✅ پیروى از #پیامبران رمز پیروزى است.
✅ بازگشت همه به سوى خداست.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
سنگـــر تـخــریـب
محل خودسازی و پروازشان بود
سنـگـــری که فرش را به عرش پیوند می داد.....
ســــلام✋
#صبحتان_شهــــ🌹ــدایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#خاطرات_بسیجی🌹
دیدم حاج اسکندر با سر و روی شلی و گلی و خاکی در چهار چوب سنگر ایستاده. :گفت آقا رسول با اجازه من برای تهیه امکانات برم تهران تازه از خط جزیره برگشته بود. بادگیر به تن داشت و پوتینش گل گرفته بود گفتم این جور؟
گفت آره همین جور
:گفتم ،زشته، اول برو حمام لباست را عوض کن بعد برو :گفت نه من باید همین جور
برم.
حریفش نشدم. حکم گرفت ماشین هم گرفت و رفت به
سمت تهران چند روز بعد
حاج اسکندر با چند کامیون امکانات برگشت. آن زمان کشور در تحریم شدید بود و ما در تهیه کوچکترین تجهیزات مثل یک سوزن ته گرد هم مشکل داشتیم چه رسد به تجهیزات سنگین و آمدن چند کامیون اجناس مختلف و کم یاب به لشکر که یک چیز غیرقابل باور بود. با ذوق زدگی از این همه جنس گفتم حاج اسکندر مگه کجا رفتی، چی کار کردی؟ گفت از اینجا مستقیم رفتم،تهران وزارت صنایع در گیت بازرسی :گفتند با چه کسی کار داری؟
گفتم: آقای عبدالله دستغیب،
معاون وزیرگفتند: نمیشه باید وقت قبلی بگیری، هماهنگ کنی،
گفتم: آقا من الان از جبهه آمدم باید معاون وزیر را ببینم وقتی دیدند، هیچ جوره بر نمی گردم با آقای دستغیب تماس گرفتند که فلان شخص با این شکل و شمایل آمده است. ایشان هم گفتبگید بیاد بالا با احترام من را بردند طبقه شش ساختمان اتاق معاون وزیر آقای دستغیب وقتی من را با این سر و وضع خاکی دید :گفت حاج اسکندر مگه کجا بودی؟
گفتم: آقا من مستقیم ازجزیره مجنون آمدم. گفت: چند لحظه بشین. سریع زنگ زد به سایر معاونان وزیر و چند مدیرکل و همه را توی اتاق خودش جمع کرد. من را به آنها نشان داد وگفت: ببینید این رزمندهمستقیم از جبهه آمده و خاک و گل جبهه روی تنش است،
بوی جبهه می دهد. هرچه امکانات
می توانید برایش جور کنید تا ببرد
حاج اسکندر بعد از اینکه این جریان را تعریف کرد با خنده گفت:«دیدی این لباس خاکی من چه کرد!»
تولد: ۱۳۲۶/۱۰/۱۷- روستای قلعه فرنگی ولیعصر)، کوار
شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۱۹- شلمچه
منبع: « بابا «اسکندر
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
چرا #حاج_همت در پوتین #بسیجی آب خورد؟ ( از خاطرات شهید همت )
راوي كه خود يك بسيجي است، ميگويد: محو سخنان حاج همت بودم که در صبحگاه لشگر با شور و هیجان و حرکات خاص سر و دستش مشغول سخنرانی بود. مثل همیشه آنقدر صحبتهای حاجی گیرا بود که کسی به کار دیگری نپردازد. سکوت همه جا را فرا گرفته بود و صدا فقط طنین صدای حاج همت بود و صلوات گاه به گاه بچهها. تو همین اوضاع پچ پچی توجهها را به خود جلب کرد. صدای یکی از بسیجیهای کم سن و سال لشگر بود که داشت با یکی از دوستاش صحبت میکرد.فرمانده دسته هرچی به این بسیجی تذکر میداد که ساکت شود و به صحبتهای فرمانده لشگر گوش کند، توجهی نمیکرد. شیطنتش گل کرده بود و مثلاً میخواست نشان بدهد که بچه بسیجی از فرمانده لشگرش نمیترسد. خلاصه فرمانده دسته یک، برخوردی با این بسیجی کرد و همهمهای اطراف آنها ایجاد شد.
سرو صداها که بالا گرفت، بالاخره حاج همت متوجه شد و صحبتهایش را قطع کرد و پرسید: «برادر! اون جا چه خبره؟ یک کم تحمل کنید زحمت رو کم میکنیم».
کسی از میان صفوف به طرف حاجی رفت و چیزی در گوشش گفت. حاجی سری تکان داد و رو به جمعیت کرد و خیلی محکم و قاطع گفت: «آن برادری که باهاش برخورد شده بیاد جلو.»
سکوتی سنگین همه میدان صبحگاه را فرا گرفت و لحظاتی بعد بسیجی کم سن و سال شروع کرد سلانه سلانه به سمت جایگاه حرکت کردن.
حاجی صدایش را بلندتر کرد: «بدو برادر! بجنب»
بسیجی جلوی جایگاه که رسید، حاجی محکم گفت: «بشمار سه پوتین هات را دربیار» و بعد شروع کرد به شمردن.
بسیجی کمی جا خورد و سرش را به علامت تعجب به پهلو چرخاند.
حاجی کمی تن صدایش را بلندتر کرد و گفت: «بجنب برادر! پوتین هات»
بسیجی خیلی آرام به باز کردن بند پوتین هایش [مشغول شد]، همه شاهد صحنه بودند. بسیجی پوتین پای راستش را که از پا بیرون کشید، حاجی خم شد و دستش را دراز کرد و گفت: «بده به من برادر!» بسیجی یکهای خورد و بی اختیار پوتین را به دست حاجی سپرد. حاجی لنگه پوتین را روی تریبون گذاشت و دست به کمرش برد و قمقمهاش را درآورد. در آن را باز کرد و آب آن را درون پوتین خالی کرد. همه هاج و واج مانده بودند که این دیگر چه جور تنبیهی است؟
حاجی انگار که حواسش به هیچ کجا نباشد، مشغول کار خودش بود و یکدفعه پوتین را بلند کرد و لبه آن را به دهان گذاشت و آب داخلش را نوشید و آن را دراز کرد به طرف بسیجی و خیلی آرام گفت: «برو سرجایت برادر!» بسیجی که مثل آدم آهنی سرجایش خشکش زد بود پوتین را گرفت و حاجی هم بلند و طوری که همه بشنوند گفت: «ابراهیم همت! خاک پای همه شما بسیجیهاست. ابراهیم همت توی پوتین شما بسیجیها آب میخوره».
جوان بسیجی یکدفعه مثل برق گرفتهها دستش را بالا برد و فریاد زد: برای سلامتی فرمانده لشگر حق صلوات و انفجار صلوات، محوطه صبحگاه را لرزاند.
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیجی ها دلباخته حقند و ما دلباخته بسیجی ها هستیم...
آنها سربازان امام زمان(عج) و پیوستگان به او هستند ، و تو اگر در جست وجوی موعود خویش هستی او را در میان سربازانش بجوی
شهید آوینی
هفته بسیج گرامی باد
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : شصتم
کار حسین تا چند روز سرکشی به خانواده های اولین شهدای سپاه مثل شاه حسینی، رضوی پور، محمود جعفری و....
بود تا مأموریت جدیدی برای سپاه پیش آمد این مأموریت مقابله با کودتاچیان در سه راهی همدان به پایگاه شهیدحساس از جمله محل استقرار حضرت امام در حسینیه جماران را بمباران کنند این توطئه با درگیری بچه های سپاه همدان در
نطفه خفه شد. این اندازه از خبر کودتا و نافرجامی آن را از تلویزیون شنیدم تا حسین آمد و در حالی که شکست کودتا را فقط از ناحیه لطف خدا میدانست تعریف کرد که توی ساختمون سپاه بودیم که دو نفر با
عینک دودی و کیف سامسونت وارد سپاه شدن و اصرار کردن که پیام خیلی مهمی از سوی اطلاعات ستاد مرکزی سپاه دارن و حتماً باید شخص فرمانده سپاه همدان رو ببینن رفتن و نقشه دقیق حرکت کودتا رو روی میز حاج حمید نوروزی که به جای خانم
دباغ اومده بود گذاشتن سریع سازماندهی شدیم و مثل برق و باد حرکت کردیم خلبانا داشتن از پله جنگنده فانتوم بالامی رفتن که رسیدیم سر وقتشون اونا از دیدن ما
شوکه شدن. فکر می کردن ظرف دو روز با بمباران چند نقطه حیاتی، مملکت میآد تو مشتشون.
👇👇👇
اما خدا نخواست سرنوشت این
مردم مظلوم باز به دست
طاغوت بیفته.» با تولد وهب دیگرفرصت رفتن به سپاه را نداشتم با تجربه تلخی که از بچه اولم زینب داشتم روی سلامت وهب حساس بودم و تا احساس میکردم که حالش خوب نیستمی بردمش دکتر ایران به شوخی میگفت: «پروانه تو با دکتر ترابی قرارداد بستی و از سر دلسوزی میگفت چقدر از ایندره چاله قام دین بالا و پایین میری؟!»
می گفتم «چه کنم، حسین که شبانه روزمی بردمش دکتر ایران به شوخی می گفت «پروانه تو با دکتر ترابی قرارداد بستی و از سر دلسوزی میگفت: «چقدر از این دره، چاله قام دین، بالا و پایین میری؟!»
میگفتم چه کنم حسین که شبانه روزدرگیر کاره اگه به وهب ،نرسم قصه ،زینب تکرار میشه.»
با مریضی وهب و نبودن حسین میساختم، بدن نحیف وهب به آمپولهای پنی سیلین و سرم عادت کرده بود و دکتر ترابی میگفت بچه ضعیفه کمک شیر میخواد، خیلی از بچه ها تا ده سالگی این جوری هستن. من و عمه برای اینکه بفهمیم حسین کجاست گوشمان به رادیو بود که ناگهان خبر حمله سراسری عراق از مرزهای جنوبی و غربی را اعلام کرد. یک جنگ تمام عیار از هوا و زمین و دریا که با بمباران چند فرودگاه از جمله فرودگاه همدان آغاز شد.
⬅️ ادامه دارد....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#حاج_حسین_یکتا
رزمندهای که در فضای سایبر و مجازی میجنگی! برای فشردن کلیدها و دکمههای کامپیوتر و موبایلت وضو بگیر و با نیت قربةً إلی الله مطلب بنویس. بدان که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت هستی.
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیجی با همین #بلاها بسیجی شده
از کرخه تا راین..
هفته بسیج گرامی باد