eitaa logo
امام زادگان عشق
93 دنبال‌کننده
15هزار عکس
4هزار ویدیو
334 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت🌹 داستان ماندگار آنانی است که فهمیدند.. دنیا جای ماندن نیست! سلام✋ ‍🌹دایی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
2.ogg
309.3K
🎙حجت الاسلام نعمتی با موضوع جایگاه شب قدر در نظام معرفت دینی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه؛ روستاي سر سبز «رمنت» از توابع شهر شهيدپرور بابل، زادگاه دريادلي از مردان كارزار بود كه موج صلابتش در روزگاراني بعد، ويرانة مرداب بعثيان پليد را به ارمغان آورد؛ مرداني كه نيمه‌شب، ناز نياز مستانه‌شان را در حريم دوست به نظاره مي‌نشست و روز، بر شكوه پيكار علي‌گونه ايشان فخر و مباهات مي كرد. شهيد «سيدقاسم فضلي» مردي از تبار خطة مردانگي و غيرت مازندران است كه زندگاني سراسر نورش را به نظاره مي نشينيم: او به سال 1349 ديده به جهان گشود و در طبيعت پاك آن ديار زندگاني را آغاز كرد. 7ساله بودوشوق دبستان داشت كه فريادغريوملتي از جان گذشته، زيباترين شكوفه‌هاي عشق را با نام خميني -رحمه‌الله‌عليه- در دلش شكوفا كرد و چشم بر وصال و دل بر مرامش بست. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را به مدد هوش سرشار خداوندي به پايان برد و موفق به اخذ مدرك سيكل گشت. با اتمام دورة راهنمايي، روح تشنه و حقيقت‌جوي قاسم عزيز به ساحل زيباي حوزه رسيد و او با شور و شوق، دل به درياي عاشقي زد و در حوزة «حاج آقا فاضل» بابل مشغول به تحصيل گشت. حوزه، تقدس‌گاه عشق الهي بود و هر كسي را غوص در درياي عنايتش نشايد. پس از چندي توفيق حضور در فيضية بابل را پيدا كرد و در حجره‌هاي ملكوتي آن مدرسه، سجادة نياز پهن كرد. در آدينه‌هاي مدرسه، زمزمه‌هاي «يابن‌الحسن» اين نوجوان عارف، شكوه مناجات حور را واگويه مي‌كرد.
غم ديدار يار در دلش خانه كرده بود و هر دم به آه نيازي اين چنين مي‌سرود: اي كه يك گوشة چشمت غم عالم بخرد حيف باشد كه تو باشي و مرا غم ببرد آري؛ سيد عزيز، روز و شب خويش را به درس و بحث و تهذيب و تهجد مي‌پرداخت و مدارج ترقي را طي مي‌كرد. سيدقاسم، در روزهاي تحصيل با وجود سن كم، همواره آمادگي خود را براي حضور در ميادين آتش و خون اعلام مي داشت. او قاسم بود و هم‌نام قاسم‌بن‌الحسن – عليه‌السلام- مرگ را نيز همچون او «احلي من العسل» مي‌دانست. مي‌ديد كه همسالان و همكلاسي‌هايش لباس رزم مي‌پوشند و در جبهه، زيباترين غزل حضور را مي‌سرايند. در حسرت اعزام مي‌سوخت و لحظه‌شماري مي‌كرد. سرانجام موافقت پدر و مادر و اساتيد خود را كسب كرد و پاي در ميدان عمل نهاد. دلش به پاكي شبنم صبحگاهي بود و چند صباحي بيش، ميهمان ما زمينيان نبود. در دومين اعزام و آن گاه كه سه ماه بيشتر از حضورش در جبهه نمي‌گذشت، در هشتم بهمن 1365، در خاك شلمچه آرام گرفت و به شهادت رسيد. پيكر پاكش ساليان سال در خاك نيلگون آن ديار به رسم امانت باقي ماند و همانند يوسف -علیه السلام- چشمان پدر را در باران اشك حسرت ديدار نگاه داشت و سپس در 1377/4//14 پس از دوازده سال، پيكري سبك همچون بيرقي استوار به زادگاه بازگشت و روستاي «رمنت» را بار ديگر در شكوه روزهاي جنگ نهاد. پس از عمري غريبي بي‌نشاني از آن سرو سرافراز تو هر چند خدا مي‌خواست در غربت نماني پلاكي بازگشت و استخواني -شاد -با-ذکر  🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷