5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹رهبرانقلاب: در همان اوقاتیکه عزاداری و شعرخوانی برای #امام_حسین(ع) ممنوع بود؛ شهريار ميگويد:
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجایب
كه علم كند به عالم شهدای كربلا را
🌹ويژه بزرگداشت شهريار
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#کتاب_اسم_تو_مصطفاست
#زندگی_شهید_مدافع_حرم
#مصطفی_صدرزاده
#نویسنده_راضیه_نجار
#راوی_همسر_شهید
#مقدمه
روایت داستان زندگی افراد به ظاهر کم نام و نشان مانند گشت و گذار در لابلای فرش های دست بافت قدیمی پستوی خانه مادربزرگ است. هر یک که به چشم می آید زیبایی خاصی را نمایان می کند که لحظه ای سکوت و حیرت را به همراه دارد. سکوتی شگفت انگیز. تجربه ای خاص و دلنشین.
کتاب حاضر روایتی است داستانی از زندگی پهلوان شهید مصطفی صدرزاده، به روایت همسر ایشان خانم سمیه ابراهیم پور.
مصطفی صدرزاده، شهید مدافع حرم، در تاریخ 1 آبان سال 1394 در حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمد.
#اسمتومصطفاست #قسمت_اول
یک گُل آفتاب افتاده داخل چشمانت و اخم هایت را درهم کرده ای،اما من خنده ات را دوست دارم،آن خنده های صاف و زلال بچه گانه را.
آن اوایل که با تو آشنا شده بودم با خودم میگفتم:چقدر شوخ و سرزنده و چقدر هم پررو! اما حالا دیگر نه! بعد از هشت سال که از آشنایی مان میگذرد ،دوست دارم هم لبت بخندد و هم چشم هایت.
به تو اخم کردن نمی آید آقا مصطفی!
اینجا بر لبه سنگ سرد نشسته ام و زیر چادر،تیک تیک میلرزم.
آن گل آفتابی که در چشمان تو افتاده،یک ذره هم گرما به تن من نمی بخشد.
انگار با موذی گری میخواهد دوخط ابروی تورا به هم نزدیک تر کند و دل مرا بیشتر بلرزاند.
میدانی که همیشه در برابر اخمت پای دلم لرزیده .تا اینجا پای پیاده آمدم.
ار خانه مان تا بهشت رضوان شهریار ده دقیقه راه است،اما برای همین مسافت کوتاه هم رو به باد ایستادم وداد زدم:《آقامصطفی!》نه یک بار که سه بار.
همان پیراهنی که جای جایش لکه های خون بود و شلوار سبز لجنی شش جیبه. آمدی و گفتی:《جانم سمیه!》
گفتم :مگه نه اینکه هر وقت میخواستم جایی برم،همراهیم میکردی؟حالا میخوام بیام سر مزارت،با من بیا
شانه به شانه ام آمدی...
⬅️ ادامه دارد.....
#اینجا_خیمه_گاه_شهداســت...👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🔰 #تلنگر | #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🔻 زن رفتگر محله ، مریض شده بود ؛
بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری ، نفر جایگزین نداریم
رفته بود پیش شهردار !!
آقای شهردار بهش مرخصی داده بود و خودش رفته بود جاش....
#سردارشهیدمهدی_باکری🌷
💠 قرار شبانه
روایت است که :
هر زمان جوانی دعای فرج مهدی (عج) را زمزمه کند، همزمان امام زمان دستهای مبارکشان را به سوی آسمان بلند می کنند و برای آن جوان دعا می فرمایند .
پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام #شهدا
🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸
🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ
🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ
🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ
🌸وضاقَتِ الاْرْضُ
🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ
🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى
🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا
🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ
🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ
🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ
🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ