eitaa logo
امام زادگان عشق
93 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4هزار ویدیو
331 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️شهید «مرتضی جاویدی» معروف به «اشلو» تنها فرماندهی که امام خمینی پیشانی‌اش را بوسید، شهید «مرتضی جاویدی» متولد : 1337 محل تولد : روستای جلیان شهرستان فسا استان فارس سال ازدواج : 1360 تعداد فرزندان : دو دختر آخرین عملیات : کربلای 5 محل شهادت :شلمچه65/11/8 «مرتضی جاویدی» بین عراقی‌ها معروف شده بود به اشلو! از بس که خودش را به سنگرهایشان می‌رسانده و به عربی باهاشان صحبت می‌کرده و می‌گفته: «اشلونک؟» یعنی حالت چطوره؟! داخل کیفش یک دست لباس نظامی عراقی بود. پر از جای ترکش و خون خشک! «این به چه درد تو می خورد، نجس است.» گفت: «من با این لباس، کارهای بزرگ انجام می‌دهم.» عکسی را نشان داد که با لباس و کلاه عراقی در یک جیپ غنیمتی نشسته بود. تعریف می کرد: «من با همین لباس چند بار به داخل عراقی‌ها رفتم و با آنها نان و ماست خوردم! با این جیپ هم با بچه‌ها در منطقه گشت می‌زنیم. این جیپ را هم از خودشان گرفتم!» بعد که می‌رفته، می‌فهمیده‌اند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آن‌ها اطلاعات منطقه را بگیرد. از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشته بودند. آنها هر چند وقت یکبار در رادیوشان بلوف می‌زدند که «اشلو» را کشته‌ایم. اشلو مخفف «ان شی لونک» بود، به معنی حال و روزت چطور است؟ 400 نفر بودند که تپه «بردزرد» را فتح کردند. کار سختی نبود، اسیر هم گرفتند اما سختی کار تازه بعد از مستقر شدن گردان فجر روی تپه شروع شد.
عراق نمی‌خواست تپه را از دست بدهد، اما بچه‌های گردان فجر مقاومت کردند، آن هم بدون آب و غذا. چهار الی پنج روز مقاومت کردند تا نیروی کمکی رسید و تپه حفظ شد. اما دیگر خبری از گردان فجر نبود؛ گردان شده بود گروهان و کم‌کم گروهان هم شده بود دسته؛ آخر از 400 نفر فقط 18نفر مانده بودند آنقدر شهید زیاد شده بود، که می‌گفتند تعداد اسرای عراقی از تعداد رزمنده‌های ایرانی بیشتر شده است! گردان رفته بود و دسته برگشته بود، بله باورش سخته اما مرتضی جاویدی درعملیاتی سخت و طاقت فرسا به نام والفجر2، در منطقه عملیاتی حاج عمران، به همراه نیروهایش در محاصره‌ی دشمن مقاومت جانانه‌ای کرد. در حالی که 4 شب و 3 روز در 40 کیلومتری خاک عراق با دشمن درگیر بودند، وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقب عقب نشینی می‌دهد، او پشت بیسیم می‌گوید که قصه احد در تاریخ برای بار دیگر تکرار نخواهد شد و ما تنگه را ترک نمی‌کنیم، به همین علت او را به عنوان سردار احد هم می شناسند. بعد از عملیات والفجر ۲ فرماندهان جنگ به محضر امام خمینی می‌روند. محسن رضایی و صیادشیرازی گزارشی از عملیات می‌دهند و به رشادت‌ و قابلیت مرتضی جاویدی و نیروهایش اشاره می‌کنند. امام خمینی با شنیدن سخنان صیاد از جا برمی‌خیزد و تمام قد می‌ایستد و شهید جاویدی را در بغل می‌گیرد. همه‌ نگاه‌ها به امام بود و لب‌هایی که بر پیشانی مرتضی می‌نشیند و مرتضی در حالی که اشک می‌ریخته است، شروع به بوسیدن دست و بازو و صورت امام می‌کند. در یک عملیات شهید مرتضی، شهید حاج قاسم سلیمانی و نیروهایش که در محاصره نیروی عراقی بودند نجات می دهد از فرماندهی کل دستور می رسد که گردان حاج قاسم سلیمانی در حال اسارت و محاصره شدید نیروهای عراقی هستند و دستور می رسد نیروی زبده و شجاع گردان فجر به فرماندهی جوان فسایی شهید مرتضی جاویدی عملیات نجات را انجام دهد که در ناباوری گردان فجر حاج قاسم و نیروهایش را از اسارت و محاصره عراقی ها آزاد می کند که فرماندهان جبهه از این عمل گردان تکاور فجر مبهوت می شوند حاج قاسم سلیمانی همیشه از شهید مرتضی جاویدی یاد می کرد و خوش فکری و شجاعت او را می ستود. به عنوان حسن ختام از دستنوشته های شهید جاویدی برای شما مینویسم: 🌹(( نمیدانم من چکار کرده‌ام که شهید نمیشوم شاید قلبم سیاه است. خدارحمت کند حاج مجیده ستوده را ، وقتی باهم صحبت میکردیم می‌گفتیم اگر جنگ تمام شود ما زنده باشیم چکار کنیم ؟ واقعا نمی شود زندگی کرد و به صورت خانواده های شهدا نگاه کرد... واین جاست که ما و جاماندگان از قافله نور باید بگوییم خوشابه حال آنان که با شهادت رفتنند.)) «ادای احترام شهید صیاد شیرازی* به اشلو» شهیدصیاد شیرازی* در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی* را می‌گیرد.  تا می‌رسد به شهر فسا* بعد روستای جلیان. همراهان صیاد می‌گویند از فاصله‌ی 50 متری مزار، از ماشین پیاده می‌شود.  لباسش را مرتب می‌کند و با احترام کامل نظامی با قدم آهسته به سمت مزار می‌رود و آنجا دست راست را به گوشه‌ی کلاه نظامی می‌چسباند و فاتحه می‌خواند و هرچه بچه‌های سپاه فسا که از حضورش خبردار شده بودند از او می‌خواهند ناهار را آنجا بماند، می‌گوید من در ماموریتم و فقط به احترام مردی که امام به پیشانی‌اش بوسه زد، به اینجا آمده‌ام و باید بروم. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️شهید مدافع حرمی که در تابوت خود، سینه زد و اشک ریخت! 🟣شهید 💚جانباز شهید سیدهادی هاشمی نقل می‌کند: توی بین‌الحرمین، یک گروه ایرانی مجلس عزاداری برای سیدالشهداء علیه‌السلام گرفته بودند و در کنار پیکر شهید مدافع‌حرم محمدرضا حسینی مقدم، خیلی خوب مراسمی شد. ما هم یک گوشه‌ای ایستاده بودیم که یهو یک نفر دوان‌دوان اومد و گفت شهیدتون داره سینه میزنه انگار! تکون میخوره! 💜نفهمیدم چی شد! فقط به سمت پیکر دویدم! پای تابوت شهید غُلغُله شده بود؛ عراقی‌ها داشتند به سر و سینه می‌زدند و با فریاد، ذکر می‌گفتند؛ یه عده میخواستند تابوت رو باز کنند! رو‌ی حساب عشقی که به حاجی داشتم، تصمیم گرفتیم دوباره حاجی رو به بیمارستان برگردونیم تا پزشک معاینه کند. 💚آخه با شناختی که از حاجی و‌ خاطراتی که از جبهه داشتم، اصلاً برای من بعید نبود اگر هم زنده شده باشه! دکتر معاینه کرد و‌ نتیجه رو گفت! وا رفتم! دلم ترکید! شکست! نمیدونم حالم چطور شد! فقط دلم خواست که کنار حاجی، دراز کشیده بودم. بهش غبطه می‌خوردم. 💜دکتر گفت: پیکر، بی‌جان هست اما گوشه‌ی چشمش نم‌شوره دارد؛ انگار تازگی گریه کرده بوده! رفتم کاور رو‌ باز کنم ببینم؛ نمِ اشکی که روی صورت حاجی در گوشه‌ی چشمش مونده بود رو دیدم. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سفارش اباعبدالله الحسین علیه السلام.:⬆️ برای کسانی که عکس شهدا را به در و دیوار می زنند، قبر شهدا را می شویند، قاب عکس کهنه شهدا را با قاب عکس جدید عوض می کنند، یادواره شهدا می گیرند، به خانواده های شهدا سر کشی می کنند، شهدا را یاد می کنند و راه شان را ادامه می دهند و ...🌹🌹💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این عکس از لحظه به اسارت در آمدن قهرمان چزابه است . شهید *ماشاءالله پیل افکن* ، در ادامه عملیات چزابه ، شش شبانه روز در مقابل و پشت جبهه دشمن بدون وقفه برای نجات تیپ ۷۷خراسان از محاصره، با دشمنان جنگید و آنقدر از مهمات ذخیره و دپو شده دشمن استفاده کرد تا مهمات آن محدوده به پایان رسید، آنگاه با لب تشنه و بدن خسته و گرسنه، و چشم ترکش خورده ایی که ۶ شبانه روز نخوابیده، در محاصره دشمن قرار گرفت و تنهایی به اسارت دشمن در آمد . اين قهرمان نا شناخته به تنهایی دو شبانه روز گردان‌های زرهی و پیاده دشمن را زمین گیر کرد تا تیپ مشهد از محاصره، رهایی یابد. دشمنان شکست خورده، خشم خود را، با شکنجه‌های متعدد، از جمله بریدن دو دست توان مندش از بازو، و بیرون آوردن دو چشم او، و شکستن دندان هایش، و پوست کندن سر و جمجمه اش و همچنین محاسن شریفش با پوست و گوشت صورتش، و با نشاندن صد‌ها گلوله در پیکر پاکش، اینگونه از او انتقام گرفتند  و چه عاشقانه به ديدار حق شتافت🌹🌹  از روستای اسپاهیکلاه دابو شهرستان آمل میباشد . یاد و نامش گرامی شادی روحش 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اثر قضا شدن نماز صبح 🎙دکتر رفیعی