eitaa logo
امام زادگان عشق
93 دنبال‌کننده
15هزار عکس
4هزار ویدیو
333 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  امام زادگان عشق
👇 پنجشنبه ها 👈 بهترین فرصت احسان به والدین 👈هر کس این نماز را بخواند چنانچه پدر و مادر او زنده باشند مورد رحمت خداوند رحمان و رحیم قرار می گیرند این نماز رو همه وقت میشه خوند✅ وچنانچه پدر و مادر فوت کرده باشند این نماز💐 در شب های جمعه 💐خوانده شود آنان مورد آمرزش خداوند قرار می گیرند این نماز آن چنان موجب شادی پدر و مادر میشود که آرزو می کنند زنده شوند و زانوی فرزند خویش را ببوسند این نماز انسان را از افسردگیهای بسیار شدیدی که بر اثر مصیبت های سنگین بوجود می آید آرامش می بخشد.. 💐کیفیت نماز برای والدین این نماز، مانند نماز صبح دو رکعت است 💐نيت :نماز هدیه به پدر مادر 💐"و همین نماز رو در نظر بگیرید " 💐 👈رکعت اول: بعد از حمد، به جای خواندن سوره، 10 مرتبه آیه 41 سوره ابراهیم خوانده می شود: " ربَّنَا اغفِرلی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلمُؤمِنینَ یَومَ یَقُومُ الحِسابُ 👈رکعت دوم: بعد از خواندن سوره حمد، 10 مرتبه آیه 28 سوره نوح خوانده می شود: " رَبِّ اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِنات " بارالها! مرا، پدر و مادرم را و هر که با ایمان به خانه ی من داخل شود و همه مردان و زنان با ایمان عالم را ببخش و بیامرز 👈پس از سلام نماز: بدون تغییر حالت نماز، 10 مرتبه آیه 24 سوره اسرا خوانده می شود: " رَبَّ ارحَمهُما کَما رَبَّیانِی صَغیراً " پروردگارا! هم چنان که پدرم و مادرم مرا به مهربانی از کودکی پرورش دادند، تو نیز در حق آن ها مهربانی نموده و رحمت خود را شامل حالشان بفرما. 📚مفاتیح الجنان فاتحة مع الصلوات: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فرجهم 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آیه 121 سوره آل عمران 🌸 وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقاَعِدَ لِلْقِتَالِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‏ 🍀 ترجمه: و (به یاد آور) هنگامى كه بامدادان از نزد خانواده‏ات بیرون شدى تا مؤمنان را در سنگرهایی براى جنگ جاى دهى، و خداوند شنوا و داناست. 🌷 : از غدو به معنای خارج شدن در بامداد می باشد. پس غدوت یعنی در بامداد خارج شدی. 🌷 : خانواده ات 🌷 : انتخاب مکان و آماده کردن جا 🌷 : سنگر، مکانی برای نشستن 🌷 : جنگ 🌷 : شنوا 🌷 : دانا 📚 : 🦋 در مسلمانان 14 شهید دادند ولی مشرکان مکه با دادن هفتاد كشته و هفتاد اسیر در جنگ بدر شكست خورده و به مكّه بازگشتند و مسلمانان بر کافران پیروز شدند. مشرکان مکه که شکست سنگینی خورده بودند سال بعد یعنی سال سوم هجری قمری با سه هزار سوار و دو هزار پیاده و تجهیزات كامل به قصد جنگ با مسلمین به سوى حركت كردند تا مدینه را به تصرف در آورند عبّاس عموى پیامبر كه تا آن روز نیاورده بود و در مكّه زندگى مى‏ كرد، به خاطر محبّت زیادى كه به پیامبر داشت، ماجراى حركت مشرکان را در نامه‏ اى محرمانه برای پیامبر فرستاد. صلى الله علیه وآله، گروهى را براى كسب اطلاعات بیشتر به سوى مكّه فرستاد. مأموران در بازگشت، حركت قواى دشمن به سركردگى ابوسفیان را تأیید كردند. 🦋 پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله با مسلمانان در این مورد فرمودند. در این جلسه دو نظریّه مطرح شد: : در مدینه بمانیم و در كوچه‏ ها سنگر بگیریم تا همه بتوانند به ما كمک كنند. : از مدینه خارج شده و در بیرون شهر بجنگیم. در نتیجه تصمیم گرفته شد که در خارج از مدینه به مصاف دشمن بروند لذا پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله اول صبح براى آماده كردن اردوگاه و سنگر از شهر مدینه خارج شده و محلى را در دامنه كوه اُحد كه شرایط نظامى خوبى داشت، انتخاب کرد. این آیه 121 سوره آل عمران این حرکت در صبح را برای پیامبر یادآوری می کند و إذ غدوت من أهلك تبوئ المؤمنين مقاعد للقتال و الله سميع عليم: و هنگامی که بامدادان از نزد خانواده ات بیرون شدی تا مؤمنان را در سنگرهایی برای جنگ جای دهی و خداوند شنوا و داناست. 🦋 فرمانده این شخص رسول خدا صلى الله علیه وآله بودند. پیامبرصلى الله علیه وآله عبداللّه ‏بن جبیر را با پنجاه نفر از تیراندازان ماهر، مأمور حفظ دهانه‏ ى حسّاس كوه قرار داده و سفارش فرمودند كه هرگز این منطقه را خالى نكنید. ابوسفیان نیز خالدبن ولید را همراه با دویست نفر سرباز مأمور نمود تا هرگاه نگهبانان از دهانه كوه غفلت نمایند، از پشت سر به سپاه اسلام حمله ور شوند. سرانجام دو لشکر در برابر یكدیگر صف آرایى كردند. تعداد سپاهیان 700نفر بود از لشکر مسلمانان فریاد اللّه اكبر، و از سپاه دشمن صداى دُفّ و نى بلند بود. 🦋 كه شروع شد، مسلمانان با یک حمله‏ ى سریع لشکر مشرکان را درهم شكستند و سپاه آنها پا به فرار گذاشته و مسلمانان آنها را تعقیب نمودند. نگهبانانِ دهانه‏ ى كوه به خیال اینکه را شکست دادند نیز برخلاف سفارشات اكید رسول الله صلى الله علیه وآله منطقه‏ ى تحت حفاظت خود را رها كردند. در این هنگام خالدبن ولید با دویست نفر از سپاه خود كه در كمین بودند از پشت به سپاه اسلام حمله كردند. ناگهان مسلمانان خود را در محاصره كفّار دیدند. حمزه عموى گرامى پیامبر در اين جنگ شهید شد و جز افراد کمی كه پروانه‏‌ وار گرد وجود مبارک رسول‏الله بودند، بقیه مسلمانان پا به فرار گذاشتند. 🦋 در این جنگ بود که پیامبر اسلام ذوالفقار را به امام علی علیه السلام عطا کرد در این جنگ زخم های زیادی بر پیکر حضرت علی علیه السلام مبارک وارد شد. امام صادق علیه السلام فرمودند: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را در میان زمین و آسمان دید که می گوید: لا فتی إلا علی لا سیف إلا ذوالفقار یکی از سپاهیان دشمن، سرباز فداکار اسلام را به نام مصعب به خیال اینکه او پیامبر است شهید کرد مشرکان خیال می کردند که پیامبر به شهادت رسیده به این خاطر جنگ را رها کردند و راه مکه را در پیش گرفتند. مسلمانان با شنیدن شایعه شهادت پیامبر پا به با فرار گذاشتند اما بعد از اینکه با خبر شدند پیامبر زنده است از ایشان عذر خواهی کردند. در این جنگ هفتاد نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند و تعداد زیادی از جمله پیامبر مجروح شدند. 🔹 پیام های آیه 121 سوره آل عمران ✅ روزهای حساس گذشته را فراموش نکنیم و به عنوان تجربه به یاد آوریم. ✅ در آستانه جنگ باید از جدا شد. ✅ فرماندهی و انتخاب پایگاه ها و مناطق استراتژیک دفاعی به عهده پیامبر و رهبر مسلمانان است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ما صاحبِ آرزویی هستیم که شیرینیِ وصالش را شهدا چِشیده‌اند‌ سلام ✋ ‍🌹دایی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌹عملیات کربلای 5 بود. برای دیدنم آمد، وقت نماز شد، به نماز ایستاد. آتش عراق شروع شد. روی زمین خوابیدم. از شدت انفجارهازمین می لرزید اما هاشم نه. انگار نه انگار زیر باران ترکش است،تمام قامت ایستاده وقنوت نماز میخواند. بعد نماز وصیت کرد:نماز دفنم را فلانی یا فلانی یا فلانی بخواند.(نام سه روحانی شیراز که باهم اختلاف نظر داشتند را گفت) دوست داشت شهادتش عامل وحدت باشد،نه اختلاف! با من خداحافظی کرد و رفت. همان شب شهید شد. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Reza Narimani - Babe Hajaat.mp3
4.14M
تو باب حاجاتی حسین کربلایی سید رضا نریمانی رزق شبانه 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی : صد و دهم حسین گفت: باید برم خونه یه مادر شهید» عصبانی شدم اما پیش دامادم خشمم را پنهان کردم یه گوشه گیرش انداختم و آهسته گفتم میخوای دخترت رو بذاری و بری خونه یه شهید.» نمیخواست جروبحث کند اما نه مــن که زهرا و حتی سارا هم از دستش عصبانی بودند . کسی حرفی نزد وسایل را در سکوت معنی داری چیدیم ، زهرا بغض کرد و وقتی برگشتم دور از چشم امین گفت: «گاهی که بابا پیش یه فرزند شهید ما رو میدید یه جور برخورد میکرد که انگار ما رو نمیشناسه یا اصلاً با ما قهره که مبادا اون فرزند شهید دلش بگیره و هوای باباش رو نکنه ما تا این حدش رو تحمل میکردیم اما برای چیدن جهیزیه.... و بغضش ترکید چاره ای نداشتم جز اینکه از حسین دفاع کنم گفتم : «شهدا و خانواده هایشان خط قرمز بابا هستن ، توی این همه سال ندیدم که هیچ چیز رو به مصالح اونا ترجیح بده .» برای خودش که نمیخواد ما هم باید موقعیتش رو درک کنیم سارا خواست با زهرا هم داستانی کند به حمایت از او گفت اگه من و زهرا به بابا می گفتیم توی فلان مغازه یه جفت روسری دیدیم مثل یه راننده دم مغازه ما رو میرسوند خریدمون را میکردیم و میپرسید راضی شدید؟ حالا چی شده که برای امر خیردخترش میذاره و میره خب یه ساعت بعد بره اونجا خونواده شهید که چشم به راهش نیستن! گفتم : نه دخترم چشم به راهن یه روز شاهد بودم که پسر یه شهید هرچی از دهنش اومد به بابات ناسزا گفت، من بریدم و بابات سرش رو پایین انداخت و این پسر شهید خجالت زده شد 👇👇👇
و کم کم اونقدر با بابات رفیق شد که هیچ کاری رو بدون اجازه بابات انجام نمیده بابات از این بچه ها زیاد داره که سـعه صدر و تحمل بالای حسین چشم به راهشن. برای زهرا ، ناآشنا نبود. عاشق پدرش بود. از این جهت انتظارش در شرایط رفتن به خانه جدید از او بیشتر بود. چند شب بعد حسین با یک دسته گل و جعبه شیرینی و هدیه برای زهرا ، میهمانش شد . زهرا بوسیدش و گفت: «بابا میدونی چرا وقتی مدرسه ازم میخواستن نقاشی کنم از شما میخواستم برام عکس فرشته بکشی؟!» حسین گفت: «نه دخترم.» زهرا جواب داد واسه اینکه شما خود خود فرشته اید.» حسین که شادی بچه ها را میدید بیشتر هوای بچه های شهدا را میکرد و میگفت: «پروانه، چون ما با شهدا بودیم و زندگی ،کردیم حساب و کتابمون اون ،دنیا نسبت به اونی که شهدا رو ندیده سخت تره . سال بعد با یک تیم از دست اندرکاران ساخت باغ موزه دفاع مقدس استان همدان برای دیدن موزه های جنگ کشورهای دیگر و کسب تجربه، به روسیه، چین و کره شمالی رفت وقتی آمد، از تجربه کشورهای دیگر در ساخت موزه تحلیل جالبی کرد اونا در ابزار و تکنیک استفاده از هنر خیلی خوب کار کردن ولی از جهت محتوا و ارزشهای انسانی ما حرف برای گفتن بسیار داریم دیدن ابزارها و روشهای کشورهای دیگه دیدمون رو بازتر میکنه ما رفتیم که این ابزارها و روشها رو شناسایی کنیم.» بچه ها گفتند : «موزه که سوغاتی نمیشه برای ما چی آوردی؟» گفت: یه ساک پر از سوغات خوشگل و دیدنی.» ⬅️ ادامه دارد ... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا