🔴 حاشیه سازی جدید سلبریتی های غربگدا در صداوسیما 🔹توضیح رامبد جوان درباره حذف اسم وریا غفوری فوتبالیست حاشیه دار در برنامه خندوانه ⏪خودشان حاشیه اند، خودشان حاشیه میسازند، خودشان به حاشیه می پردازند و ...! تو خودت کی هستی که وریای عزیزت کی باشد؟ که در این اوضاع آشفته صداوسیما، زور می زنید یک بازیکن دسته چندم تجزیه طلب🤨 را با حاشیه سازی به دغدغه و خبر ملی بدل کنید...😠 👈آقای صداسیما چه خبر؟🤨

🔴عکس کسی که سروده لیلا را برای شهدا خوانده با دخترش 👈لیـلا! 👈به دخترم بگو که دوره زمونه عوض شد؛ 👈خدا و آخرت دیگه #نیست!!!!! و امر خدا و قرآن، سفارش و خط شهدا و... هم مهم نیست و فراموش کرده، بابات هم روسریتو به یه مشت دلار فروخت، داد رفت...🤨😡

سلام عليكم...............عليك سلام😂😂

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃 نگاه کنید تو غرب اگه یه خانوم اشتباهی انجام بده اینجور باهاش برخورد میشه مثل ایران نیست که خانومه با پر رویی تمام روی کاپوت ماشین پلیس میشنه و دادو هوار راه میندازه اقا ی پلیس هم با سر به زیری و احترام میگه خواهرام خواهش میکنم بیا پایین.😑😑 برای دیدن مطالب بیشتر به کانال ما بپیوندید

🔮تو متروی جهاد چه خبره⁉️

📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۳۷) 🌟 ادامه ی کتاب : 2⃣بخش دوم: محبت شهيد به اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیه‌السلام) 🖊آقاي حمید درسی- همکار شهید در یکی از سفرها که عباس به همدان آمده بود، پدر همسرم ما را به خانه‌اش دعوت کرد. مادر همسرم که برای اولین بار عباس را دیده بود با خودش گفته بود:«این جوان چقدر شبیه شهداست! در چهره او وقار و متانت و بزرگی می‌بینم، او شهید می‌شود...» اما باز به خودش گفته بود الان که جنگی نیست. بعد از شهادت عباس به من گفت:«چنین روزی را پیش‌بینی می‌کردم. خدا برای کسانی که مثل شهدا زندگی می‌کنند، مسیر ابدی شدن را هموار می‌کند.»

📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۳۸) 🌟 ادامه ی کتاب : 2⃣بخش دوم: محبت شهيد به اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیه‌السلام) 🖊آقاي سیدیاسین موسوی- همکار شهید روزهای اول شهادتش، روزهای سختی بود. عشق و محبتی که به عباس داشتم، رفتنش برایم باور کردنی نبود. روز تشییع پیکرش، به خاطر مأموریتی که داشتم، در دانشگاه نبودم و آرزوی وداع با عباس در دلم ماند. تا این که یک شب عباس را در خواب ديدم. از شدت شوق و ذوقی که داشتم وقتی نگاهم به او افتاد نتوانستم جلوی گریه‌ام را بگیرم. او اما دائم می‌خندید. جمعی از همکاران، دور هم جمع شده بودند و عباس با آن‌ها صحبت می‌کرد اما به من که می‌رسید، فقط لبخند می‌زد. من هم از شدت شوق، گریه امانم نمی‌داد که با او صحبت کنم. حالا یکی از آرزوهایم این است که بر سر مزار شهید حاضر شوم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۳۹) 🌟 ادامه ی کتاب : 2⃣بخش دوم: محبت شهيد به اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیه‌السلام) 🖊آقاي جواد عاملی-استاد و همکار شهید بعد از شهادتش، خيلي دوست داشتم او را در خواب ببینم. قبل از شهادت، عشق و علاقه خاصی نسبت به او داشتم و رابطه‌ای عاطفی و صمیمی اي بین ما برقرار بود. یک‌شب او را با همان کت و شلوار دامادی‌اش دیدم و با هم روبوسی کردیم. از او سوال کردم که ما چطور می‌توانیم شهید شویم؟ گفت:«اول این که رضایت مادرت را جلب کنی و دوم این که باید بخواهی تا شهید شوی...» ادامه دارد ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۴۰) 🌟 ادامه ی کتاب : 2⃣بخش دوم: محبت شهيد به اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیه‌السلام) 🖊آقاي جلال ترنگ ـ همکار شهید در ایامی که عباس در سوریه بود. من با تعدادی از همکاران دانشگاه امام حسین(علیه‌السلام) در منطقه غرب کشور به اردوي صف(1) رفته بودیم. یک شب قبل از شهادت عباس در عالم رؤیا دیدم من و حسین جوینده و محمد رضایی، مهدی محمدزاده و عباس دانشگر در یک مکانی هستیم. متوجه شدم برای عباس یک اتفاقی افتاده و من خیلی ناراحت هستم. صبح آن روز به سردار اباذری زنگ زدم گفتم برای عباس اتفاقی افتاده گفت نه. سردار گفت چند روز قبل با او صحبت کردم حالش خوب است. بعدازظهر همان روز دوستان اطلاع دادند که عباس شهید شده. خبر هولناکی برای ما بود. هر یک از همکاران در گوشه ای نشستند و اشک می ریختند. روزهای سختی بر ما گذشت ناراحتی و غم ما زمانی دوچندان شد که تلاش کردیم در مراسم تشییع در دانشگاه شرکت کنیم ولی متوجه شدیم مأموریت ما نیمه تمام می شود. (1) يك دوره آموزش براي دانشجويان در مناطق عملياتي است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۴۱) 🌟 ادامه ی کتاب : 2⃣بخش دوم: محبت شهيد به اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیه‌السلام) 🖊آقاي وحید دهنوی ـ همکار شهید نزديك پنجاه روزی که عباس در سوریه بود سردار اباذری در برخی از جلسات، از دغدغه های عباس برای دانشگاه می گفت. فهميدم سردار تفکر و روحیات عباس را می پسندد و به او علاقه مند است و انتظار می کشد که عباس سالم برگردد. بیست‌ودوم خرداد سال۱۳۹۵، خبر شهادت عباس را كه شنیدم اولین موضوعی که به ذهنم خطور کرد، سردار و بیتابی هاش بود. آن روزها من خیلی عباس را نمی شناختم. اما اکنون که چند سال از پرواز عارفانه این شهید والا مقام می گذرد به تاثير گذاری او در دانشگاه امام حسين(علیه‌السلام) و جامعه بیشتر پی می برم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌