🌹زمان بودکه می خندید!؟
✍ راوی: علی محمد اسداللهی
سال ۱۳۶۳ کاروانی ازنیروهای بسیج استان، به جبهه هااعزام شد. یکی ازگردان های این کاروان گردان صاحب الزمان شهرستان ازنا بود. بعدازسازماندهی، خطی رادرمنطقه زبیدات عراق که دراختیارلشکر۵۷ ابوالفضل(علیه السلام)بودتحویل گرفتیم. مأموریت ماپدافند این خط بود. اغلب نیروهای این کاروان برای اولین باربه جبهه اعزام شده بودند. لشکر۵۷ بعدازتحویل خط، جهت انجام عملیاتی به جنوب اعزام شد. دشمن که ازاین جابه جایی باخبرشده بود واحتمال حمله می داد، باتمام توان خط راگلوله باران می کرد. آتش نیروهای دشمن به حدی بود که تمام منطقه راگردوغبارودودفراگرفته بود. تعدادزیادی ازسنگرهاخراب شده بودوبقیه که سالم بودندتعدادی ازنیروهادرآن جابه جاشده بودند. وضعیت بسیار بدی بود.نیروهای تازه وارد، تجربه چنین گلوله بارانی رانداشتند.هرلحظه احتمال ازدست دادن خط بود. دیگرسنگرها هم جای امنی نبودند.
دریکی ازسنگرهادرکنارتعدادی ازنیروهاپناه گرفته بودم. به انتهای خط نگاهی انداختم دیدم که یک نفردرمیان انفجارهای پی درپی گلوله های توپ وخمپاره ازجلوی سنگرها عبورمی کند. به هرسنگرکه می رسدچیزی می گوید. باهرانفجار،چند دقیقه درمیان گردوخاک ناپدید می شود. جلوترکه رسید، متوجه شدم که جلوی هرسنگرکه می رسدبابچه های داخل سنگرشوخی می کند ومی خندد. به ماکه نزدیک ترشد، به صورت خندانش که لایه ای گردوخاک گرفته بود، دقت کردم؛ #شهید_زمان_کرمی ازبچه های گردان تخریب لشکربود. به سرعت ازسنگرخارج شدم به صورت نیم خیز به طرفش رفتم. گفتم: «زمان داری چیکار می کنی؟ مگه وضعیت رونمی بینی؟بیاتوسنگرپناه بگیر!» #شهید_زمان_کرمی مرابه طرف خودش کشیدوگفت: «اگه من وتو که قدیمی تریم وتجربه این صحنه ها روداریم بریم توی سنگرنیروهای تازه وارد روحیه خودشون روازدست میدن.» درهمان حال که داشت صحبت می کرد دست مراگرفت وتاآخرخط برد. جلوی هرسنگری که می رسید بابچه ها شوخی می کرد. آنهارامی خنداندتا روحیه خودراازدست ندهند.
#خاطرات
#شهید_زمان_کرمی
https://eitaa.com/shahidankarami
کتاب صوتی انســـــــــــــان دویســـــــت و پنجـــــــــاه ســـــــــالـــــــــــه 2.mp3
20.63M
#کتاب_صوتی
《 انســـــــــــــان دویســـــــت و پنجـــــــــاه ســـــــــالـــــــــــه》
📝بــــــیانـــــــــــــات و نــــــــــوشـــــتــــــــــــه هـــــــــای مــــقـــــــــــــام مـــــعــظــــــــم رهـــبــــــــــــری حـــــــــضرت آیــــــــت الله العظمی امــــــــــام خـــــــــــامنــــــــه ای 《حفــــــظـــــــــه الله 》 دربـــــــــــــــــاره سیـــــره سیاســـی مــبـــــــــــــــــارزاتی امــــامــــــــــان معــــــــصوم
《علیهـــــــــم الســـــــــلام》اســــــــت .
🔵 قسمـــــــت : 2
شهیدان کرمی
◼️ سالگرد شهادت شهید والامقام #زمان_کرمی پنجم مرداد مصادف با روز #تاسوعا ست، به همین مناسبت چندین بر
🔸عزیزانی که جهت ختم قرآن انتخاب جزء نکرده اند سریعتر انتخاب کنند تا دور دوم ختم هم کامل بشه انشاءالله.
🔹حاضرین به غایبین اطلاع بدهند و عزیزانی را هم که عضو کانال نیستند ترغیب کنید حداقل در ختم قرآن مشارکت کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو سکوت مرا بشنو
که صدای غم نرسد به کسی حسین جان💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از آسمان منادی ماتم رسیده است
شهیدان کرمی
◼️ سالگرد شهادت شهید والامقام #زمان_کرمی پنجم مرداد مصادف با روز #تاسوعا ست، به همین مناسبت چندین بر
👈ارسال عکسهای اختصاصیتان از #شهید_زمان_کرمی فراموش نشه🌸🌺
شهیدان کرمی
▪️کوچیکترین نوکر امام حسین (علیه السلام ) 🏴این محب عزادار امام حسین علیه السلام را می شناسید؟ https
آقامحمد عباس شایان🌺
و آقاامیرطاها بیرانوند🌸
پیشتاز #چالشانه
☝️پخش نان نذری شش ماهه دشت کربلا حضرت علی اصغر(علیه السلام) به نیابت از شهید جاوید الاثر غلامعباس گرجی توسط آقا امیرطاها👏
#شهیدان_کرمی
https://eitaa.com/shahidankarami
🌹شیار
✍ راوی: مصطفی بهرامی
دوهفته قبل ازپذیرش قطعنامه598 درارتفاعات «گمو» مستقربودیم. مأموریت ماکاشت مین درجاده هاومسیرهایی بودکه احتمال تردد دشمن درآن مناطق وجود داشت. #شهید_زمان_کرمی نیروهای تخریب رادربالای ارتفاعات جمع کرد وبعدازتوضیحات وتذکراتی که درموردچگونگی عملیات ومسائل امنیتی درحین مین گذاری داد نیروهارابه مکان هایی که قبلاً توسط خود ایشان شناسایی شده بود،هدایت کرد. یک شیاربین ماونیروهای عراق وجودداشت که وظیفۀ من کارگذاشتن مین های ضدنفردراین منطقه بود. بعدازاین که وسایل موردنیاز را برداشتم، ازبچه ها جداشده وبه سمت شیارموردنظرحرکت کردم.
هنوزمسافت زیادی راطی نکرده بودم که متوجه شدم #شهید_زمان_کرمی دنبال من راه افتاده ،برگشتم، به ایشان گفتم: مشکلی پیش آمده؟ شهیدکرمی که به شیارنگاه می کرد با لحنی پدرانه گفت: «نه فقط خیالم ازامنیت این شیارراحت نیست، می ترسم دشمن کمین زده باشدوبه شما آسیبی برساند.» همانطورکه به سمت شیارحرکت می کرد گفت: «شما همین جامنتظر باشیدتامن شیار را بررسی کنم،اگرمشکلی نبودبعدش بیایید.» #شهید_زمان_کرمی به سمت شیار رفت ومن به شجاعت وفداکاری ومهربانی اش فکرمی کردم که چگونه فرمانده برای حفظ جان نیروهایش جان خود رابه خطرمی اندازد.
#خاطرات
#شهید_زمان_کرمی
https://eitaa.com/shahidankarami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چالشانه
🏴چالش عکس و فیلم از عزاداری کودکان عزیزمان
🎥 لطفا فیلمها کوتاه وزیر ۳۰ ثانیه باشد.
🔸کودک دلبندتان را معرفی کنید.
🔹مهلت ارسال: هرچه سریعتر
🔸آثار خود را به @YaHussain99 ارسال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می آید ای دل
از دلِ صحرا
کاروانِ دل
منزل به منزل
🌹مین های سه طبقه
✍ راوی: سردار مرتضی رنجبر
حدفاصل سنگرکمین مابادژخاکی دشمن، گذشته ازانواع مین ها وتله های انفجاری که کارگذاشته بودند، زیردیدمستقیم تیرباردشمن بود.عملیات می بایست ساعت یازده شب ازتمام محورها آغازمی شد. باتوجه به شرایط پیچیده منطقه وجهت پاکسازی مین ها وموانع که درسراسرآب کارگذاشته شده بود، به لشکر19فجرشیراز که یگان آبی خاکی بود، ابلاغ شد که هرچه سریعتر منطقۀ آبی راپاکسازی وعملیات را رأس ساعت مقرر آغازکند. تابعدازنفوذوپیشروی لشکر19فجرشیراز، لشکرما(57ابوالفضل)پیشروی راادامه دهد.
پیچیدگی موانع عراق که تا آن زمان درجنگ سابقه نداشت، کاررا برای لشکر19فجرشیرازبسیارسخت ونفس گیر کرده بود.آنها ازدوطرف جاده خاکی عملیات پاکسازی راآغازکردند، اماعلی رغم تلاش های شجاعانه غواصان این لشکرهنوزمعبربازنشده بود. تعدادزیادی ازنیروهای تخریب، درلای سیم خاردارهاومیلگردهای خورشیدی گرفتاروتعدادی هم براثرانفجارمین ها وتله های انفجاری به شهادت رسیده بودندوپیکرآنهاروی آب های طرفین جاده خاکی افتاده بود. عملیات ازتمام محورهاآغازشد. باشروع عملیات ولورفتن آن درمحورما، تمام منطقه راباخمپاره ها وتیربارها به گلوله بستند. براثرآتش سنگین دشمن تعدادزیادی ازنیروهای خودی به شهادت رسیدند.شرایط بسیارسخت وپیچیده شده بود.
باتوجه به شروع عملیات ازمحورهای دیگروهوشیاری وآماده باش نیروهای دشمن درمحورما، حاج روح الله نوری فرمانده لشکر57 ابوالفضل «علیه السلام» به اینجانب که فرماندهی گردان تخریب رابرعهده داشتم دستوردادند«هرچه سریعتر وبه هرقیمتی عملیات راازطریق جاده باریک باقیمانده ازدژمرزی آغازکنید.» بعدازدریافت دستورفرماندهی لشکر خیلی فوری درزیرآتش مستقیم دشمن با #شهید_زمان_کرمی، معاون گردان تخریب مشورت کردم؛ بعدازبررسی جوانب کاروشرایط ویژه منطقه به خصوص که دشمن می دانست ماقصد عملیات داریم، ازطریق کانال، همراه بچه های تخریب به سمت سنگر کمین حرکت کردیم. منورهای پیاپی عراق نفوذ بچه هارابسیارسخت کرده بود. شهیدکرمی باتوجه به تخصص ، شجاعت ومدیریتی که داشت نیروهاراجهت یک عملیات سریع ومخاطره آمیز آماده کرد.
بعدازآرایش نیروها، #شهید_زمان_کرمی چندمتر جلوترازبچه ها وارد جاده شد. بعدازچنددقیقه همان طور که به صورت درازکش بود، سرش رابه عقب برگرداند وگفت: دست نگه دارید! بچه ها که آماده خنثی کردن مین ها بودند، به او چشم دوختند.او خودش راعقب کشاند وگفت: عراقی ها مین سه طبقه کارگذاشته اند، مین اول طبلکی ضدنفره، زیرطبلکی مین ضدخودرو وبعدمین ضدتانک کارگذاشته اند. دقت کنید تأکید می کنم دقت کنیدهرسه مین روخنثی کنید. تخصص وهوشیاری #شهید_زمان_کرمی درآن شرایط سخت که گلوله تیربار ازبغل گوشمان رد می شدوآتش خمپاره های دشمن یک لحظه قطع نمی شد، باعث شدکه حیلۀ دشمن درکاشت مین های سه طبقه لو برود.
باتوجه به اطلاعاتی که #شهید_زمان_کرمی ازانواع مین ها داد، عملیات پاکسازی آغازشد. درآن لحظات نیروهای بعثی باتمام توان جاده رابه گلوله بستند، اما بچه ها می دانستندکه این معبربایدبازشودحتی به قیمت شهادت همۀ آنها. #شهید_زمان_کرمی که چندمترجلوترازمابودباوسواس ودقت فراوان ، بدون اینکه به گلوله باران دشمن اهمیت بدهد، نقشه پاکسازی رااجرامی کردومرتب بچه ها رابااشارات دست، به نقاط موردنظرهدایت می کرد. درمیان بهت وناباوری نیروهای بعثی که تمام آتش خودراروی بچه ها می ریختند، درمدت کوتاهی معبربازشد. لشکر 57 ابوالفضل «علیه السلام» ازطریق همین معبرعملیات راآغازنمود. موفقیت بچه های تخریب تعجب وشادی فرماندهان سپاه رابه همراه داشت.
(به نقل از کتاب ستاره های درخشان)
#خاطرات
#شهید_زمان_کرمی
https://eitaa.com/shahidankarami
🔶 چشمان شهدا
به راهی است که
ازخود به یادگار گذاشته اند،
اما چشم ما
بـه روزى است که با
آنان رو بروخواهیم شد.
#شهید_زمان_کرمی
https://eitaa.com/shahidankarami