هدایت شده از فرهنگ و سنن ایران جان
4.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این #امیدانه زیبا تقدیم به شماخوبان...
ﺍﺯ فردی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ، ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ
ﺍما،ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ...
ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻬﺎ ، خیال ﺁﺳﻮﺩﻩ تری داریم.
سرکار خانم فهیمه رحمانی_تهران
https://eitaa.com/farhang_mazandaran
822.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓۱۴۰۳/۰۹/۱۷
مهربان خدای من..
بهترین درسها را،
در زمان سختی آموختم،
و دانستم صبور بودن،
با تمام سختیاش یک ایمان است.
و در نهایت حلاوت شیرینی دارد.
فهمیدم جز به تو،
نمیتوان امید داشت.
و جز با عشق به تو،
نمیتوان زندگی کرد،
و دریافتم که همه چیز،
فقط به دست ذات مقدس توست
⚘️سلام ودرود خدابرشما
شبتون سرشار از عشق وامیدبه حضرت دوست
که هرچه داریم ونداریم ازاوست
آمین یا رب العالمین
⚘️درود برمردان بی ادعا⚘️
⚘️ #شهید_مدافع_حرم_یعنی؟
♦️ شهید مدافع حرم یعنی اونی که ، وقتی تو حواست گرم زندگی و دنیا و داستاناش بود ، اون یواشکی یک شب ساکش و بست و آروم و بیصدا رفت سوریه و برای دفاع از حرم دختر علی جانش را فدا کرد ...
▪️آری ؛ مظلومیت و غربت نشانهی اول شهدای مدافع حرم عمه جان زینب است...
♦️ امروز سالروز شهادت ۴ یل لشکر ویژه ۲۵ کربلا در حلب سوریه بود.
▪️۹ سال پیش شهیدان👇 #محرمعلی_مرادخانی ازچالوس #روح_الله_صحرایی از آمل #عبد_الرحیم_فیروز_آبادی از نکا
#مصطفی_شیخ_الاسلامی ازچالوس
در حلب سوریه بشهادت رسیدند.
شادی #روحشان #صلوات.🇮🇷
#مدافعان_حرم
#سالروز_شهادت
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
شب وعاقبتمون شهدایی
نگاهخدابهزندگیمون
⚘️یادشهداباصلوات
⚘️اَللّهُمَّ _صَلِّ_ عَلی _مُحَمَّدٍ _وَ_
⚘️آلِ _مُحَمَّدٍ _وَ_عَجِّلْ _فَرَجَهُم_
┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
⚘️شهدا و عدم دلبستگی دنیایی
⚘️شهید حسین روح الامین
یکی از برادران بسیج تسبیح شاه مقصود زیبایی به عنوان سوغات مشهد مقدس برای شهید مصطفی طیاره آورده بود.
در بین نماز مغرب و عشا وقت را مناسب دید. با شهید طیاره مصاحبه کرد و با خوشحالی تسبیح را به ایشان هدیه نمود.
شهید طیاره با آن تسبیح مشغول تسبیحات حضرت زهرا شد. پس از مدتی تسبیح را به آن برادر بسیجی برگرداند و گفت: برای اینکه خیلی خوب و قشنگ است نمی توانم قبول کنم. نمی خواهم حتی به همین اندازه دلبستگی به دنیا داشته باشم!
⚘️یادشهداباصلوات
⚘️اَللّهُمَّ _صَلِّ_ عَلی _مُحَمَّدٍ _وَ_
⚘️آلِ _مُحَمَّدٍ _وَ_عَجِّلْ _فَرَجَهُم_
┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
تولد : ۱۳۳۷
شهادت : ۱۳۶۱
در عملیات بیت المقدس
⚘️خاطره ای از شهید بزرگوار پاسدار یوسفعلی دوستی زاده روایت شده از دوستان شهید :
⚘️ تقربیا سی و پنج سال پیش من و چند تا از بچه های بسیج شهید محمدی دزفول تصمیم گرفتیم به نیت شهید دوستی زاده درحسینیه روزه بگیریم
⚘️اما وقتی که می خواستیم سحری بخوریم هیچ چیز برای خوردن نداشتیم .
⚘️تا اینکه ساعت سه شب درب حسینیه به صدا در امد و ما همگی با احتیاط کامل درب حسنییه را باز کردیم
⚘️متوجه شدیم که مادر بزرگوار شهید یوسفعلی پشت درب است و یک سینی بزرگ پر از غذا اورده ما هم با احترام ایشان را به داخل حسینیه دعوت کردیم
⚘️او جریان خوابی که دیده بود برایمان تعریف کرد گفت من شب خواب یوسفعلی را دیدم به من گفت مادر چند نفر از بچه های حسینیه
می خواهند فردا روزه بگیرند ولی چیزی برای خوردن ندارند.
⚘️من هم سریع غذا درست کردم وبه درخواست پسرم برای شما اوردم.
⚘️ ما نا خدا گاه گریه کردیم و تحت تاثیر خوابی که تعریف کرده بود قرار گرفتیم.
⚘️شهید یوسفعلی همانند مولا سیدالشهدا بالباس مقدس پاسداری لباس رزم دفن شدند.
شهید#یوسفعلی_دوستی_زاده 🕊
⚘️یادشهداباصلوات
⚘️اَللّهُمَّ _صَلِّ_ عَلی _مُحَمَّدٍ _وَ_
⚘️آلِ _مُحَمَّدٍ _وَ_عَجِّلْ _فَرَجَهُم_
⚘️با احترام؛ارسالی،شما
┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
دخترش زار زار گریہ مۍکرد…
ازش پرسیدن:
چۍمۍخواۍ؟!
گفت:
مۍخوام صورت پدرمو بوس کنم!
جیغ و دادِش، دل همہ را کباب ڪرده بود.
یکۍ رفت و بہ سرباز روۍ سر تابوت گفت: خب بذارید صورت پدرش رو ببینہ،دخترشہ!چۍ میشہ مگہ؟
سرباز اشکش جارۍ شد: آخ کہ من براش بمیرم،پدرش سر نداره:)!
شھید_جوادالله_کرمۍ
⚘️یادشهداباصلوات
⚘️اَللّهُمَّ _صَلِّ_ عَلی _مُحَمَّدٍ _وَ_
⚘️آلِ _مُحَمَّدٍ _وَ_عَجِّلْ _فَرَجَهُم_
⚘️با احترام؛ارسالی شما
┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
📌چند روز پیش بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش، لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون. گفتم: "هان، آقا مهدی خبری رسیده؟" چشم هایش برق زد.
♦️گفت: "خبر که .... راستش عکسش رو فرستادن". خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم. با عجله گفتم: "خب بده، ببینم". گفت: "خودم هنوز ندیدمش". خورد توی ذوقم.
♦️قیافه ام را که دید، گفت: "راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات، اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش". نگاهش کردم. چه می توانستم بگویم؟ گفتم: "خیلی خب، پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم".
📚 خاطره ى #شهید_محمدرضا_عسگری از كتاب
پرواز در قلاویزان، ص ١٣٢
⚘️یادشهداباصلوات
⚘️اَللّهُمَّ _صَلِّ_ عَلی _مُحَمَّدٍ _وَ_
⚘️آلِ _مُحَمَّدٍ _وَ_عَجِّلْ _فَرَجَهُم_
⚘️با احترام؛ ارسالی شما
┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh