•[🕊]• #شهادت_آرزومه♡
.
.
√• خدایا!
میشہطناببادبادڪِ🎈
منوبیشتـربازڪنے
#دݪممیخوادتاحرمپروازڪنم
#دݪممیخوادتاشهادتپروازڪنم
اصݪـامیدونےڇیہ!؟
دݪمپروازمیخواد...🕊
ڪمڪممےڪنۍ...😔
#اللهمالرزقناشهادتفےسبیلالله
#التماسدعاۍشهـادت💔
•|/\🎤/\|•
#آیتاللهبھجٺ🕊
چقدࢪ سخت است، اگࢪ بࢪاے ما این امࢪ ملڪه نشود ڪه دࢪ هࢪ ڪاࢪے ڪه میخواهیم اقدام ڪنیم و انجام دهیم، ابتدا ࢪضایت و عدم ࢪضایت امام زمان{عج}ࢪا دࢪ نظࢪ نگیࢪیم و ࢪضایت و خشنودے او ࢪا جلب ننماییم!😔😢
گفتم:راضی ام شهید شوی
ولی الان نه..
گفت:...
ادامه در عکس👆
سفارش رایگان👇
@cha2re_khaki
:) #استوری ❤️
:) #پس_زمینه_گوشی ❤️
:) #شهید_محمدحسینمحمدخانی ❤️
@shahiydarefkayedkhordeh
🌹 #شهیدانخدایی
🌱با دقت بخوانید و به خود بنگرید...
💠 رضا سگ باز!!!
🔸 یه لات بود تو مشهد...
هم سگ خرید و فروش می کرد،
هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن! که دید یه ماشین با آرم
”ستاد جنگهای نامنظم“
داره تعقیبش میکنه.
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت:
”فکر کردی خیلی مردی؟!“
- رضا گفت:
بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!
- چمران بهش گفت:
اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
مدتی بعد....
شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن:
”این کیه آوردی جبهه؟!“
رضا شروع کرد به فحش دادن.
(فحشای رکیک!)
اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای کچل با تو ام.....! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت:
بله عزیزم!
چی شده عزیزم؟
چیه آقا رضا؟
چه اتفاقی افتاده؟
- رضا گفت:
داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
چمران:
”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر.....
- رضا به چمران گفت:
میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! كشيدهای، چیزی؟!!
- شهید چمران: چرا؟!
- رضا:
من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!!
#شهید_چمران :
اشتباه فکر می کنی!!!!
یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی میکردی ولی اون بهت خوبی میکرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....!
تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
رضا جا خورد!....
رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمیرفت، زار زار گریه میکرد!
تو گریه هاش میگفت:
یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟
اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود.
رفت وضو گرفت.
سرِ نماز،
موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز،
صدای سوت خمپاره اومد.
پشت سر صدای خمپاره هم،صدای زمین افتادن اومد.....
🌹 رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......!
(فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش)
🔹️یه توبه و نماز واقعی........
📗 به نقل از کتاب خاطرات شهید مصطفی چمران
#تلنگر🌱]••
هࢪ گاه مایل به #گناه بودے این
³نڪته ࢪا فࢪاموش مڪن:
خـــــدا می بیند
مـــلائڪ مےنویسند
دࢪ هࢪ حال #مـــࢪگ مے آید.
#عبدمعبود💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره اخرین دیدار با مادر💔
سردار دل ها🕊
﷽...✨
| #تلنگر
•••⚠️
ڪاغذوخـودڪارتـوبـَردار
بـرو👣یہگـوشہدنـجبشیـن~•
باحـوصلہواسہخـودتبنویـس✍🏻~•
#امـروز گناهی که به خاطرش اینجا هستم روتـرڪمیڪنم√...
قـربةالـےاللہ
ازفـردادیگـہنمـازامـو📿اولوقـتمـےخـونم(تـاریخبـزن)
قـربةالـےاللہ
گنـاهایـےڪہانـجاممیدےروبنـویس📄~•
تـاریخبـزنبگـوفلانروزقـرارهفلانڪاروڪنم√
#فقـطبہخـاطررضاےخـدا•••
ایـنمـاھ🌙رو↓
بـروتـوڪمپبخـواب
#ڪمپترڪگنـاه
سختـہولـےقشنگیاشـمداره
تحـملشڪنڪہتحمـلڪردنشهـَمخـوشہ~•
قـراربذاریـنبـاخـودتـون
هـَرروزیڪخـصلتبـَد❌~•
طـورےبشہڪہپـسفـردا
بـریمپیـشخـُدا
بگیـممثلاسیـدهـادےهستـم
چـهلروزِپـاڪم
دیـگہ این گناه رو تکرار نمـےڪنم🙂🖐🏿~•
شهیدعارف کایدخورده💕
نگاهت چه رازِ پنهانےدارد؟ ڪه ازعهده اشبرنیامدههیچڪس حتی منِ شاعر!
عِشقٌ یَعنیٌ:
بِنِویسیٌ غَزَلیٌ اَزٌ
چَشمَشٌ ..
دَرٌ هَمانّ مِصرَعِ اَوَّلٌ قَلَمَتٌ،
گِریهٌ کُنَدٌ ... 💔