چه خونها ریخته شده تا ما بمانیم ....
گوشهای از خاک کشورمان
در دوران #دفاع_مقدس
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
#یازینب
#رهبرانه🌷
حقیقت این است كه ما هنوز از قرآن خیلى دوریم و خیلى فاصله داریم
. دلهاى ما باید قرآنى بشود.
جان ما باید با قرآن انس بگیرد.
اگر بتوانیم با قرآن انس بگیریم، معارف قرآن را در دل و جان خودمان نفوذ بدهیم، زندگى ما و جامعهى ما قرآنى خواهد شد؛ احتیاج به فعالیت و فشار و سیاستگذارى ندارد.
اصل این است كه دلمان، جانمان و معرفتمان حقیقتاً قرآنى باشد🍃🌸
...من باز هم به جوانان عزیزمان توصیه میكنم كه با قرآن انس بگیرید، با قرآن مجالست كنید.
«و ما جالس هذا القران أحد الّا قام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فى هدى او نقصان من عمى»؛ هر بارى كه شما با قرآن نشست و برخاست كنید، یك پرده از پردههاى جهالت شما برداشته میشود؛ یك چشمه از چشمههاى نورانیت در دل شما گشایش پیدا میكند و جارى میشود. انس با قرآن، مجالست با قرآن، تفهم قرآن، تدبر در قرآن، اینها لازم است
🌸🍃
زمان مرگ
شهيد حسين يوسف اللهی
پیش از تصرف پنجوین، برای شناسایی همراه با حسین یوسف اللهی زیر یک ارتفاعی رفته بودیم. (نزدیک گمرک عراق). عراقی ها مقاومت می کردند. نزدیک ارتفاع که شدیم، یک عراقی با کالیبر ۵۰ از بالای تپه ما را زیر آتش گرفت. شهید حسین یوسف اللهی بالای درختی رفت که میوه های کوچک قرمز و ترش مزه داشت، شروع به خوردن کرد. عراقی ها درخت را زیر آتش گرفتند، برگ های درخت روی حسین می ریخت. من که پایین درخت بودم هر چه التماس کردم که حسین پایین بیا، نیامد و همچنان از میوه ها
می خورد و مقداری هم به من می داد. او گفت: عراقی ها نمی دانند که وقت شهادت من نیست!»
با خیال راحت شناسایی کرد و پایین آمد، من وقتی فهمیدم که از زمان مرگش خبر دارد، هیچ نگفتم و خیالم راحت شد.
رندان جرعه نوش ص113 و 114
#یازینب
شهیدعارف کایدخورده💕
#مادرانه❤️
#برگرفته از خاطرات مادربزرگوارشهید
اوایل که عارفم شهید شده بود هم از طرفی نمی خواستم جلوی دخترم و پدرشون گریه کنم واز طرف دیگه یاد حرف های قشنگش می افتادم که میگفت با نشاط راهم را ادامه بدید
هی گریه نکنید ها مامان جان😘
و....
خلاصه منم تا تونستم رعایت می کردم ☺️
امایه بارکه دلتنگی خیلی امانم رو بریده بود
با خودم گفتم برگشتنی از مسیر دانشگاه تا خونه کلی راهه حساآاآبی میتونم دلم رو سبک کنم😭
از دانشگاه که برگشتم مسیرم هم موقعیت خوبی داشت و هم کمی طولانی بود؛ خیلی از بغضهایم تخلیه شد ، اما همچنان ادامه می دادم ، هیچ چیزی لذت بخش تر از گریه سراغ نداشتم...💔
توی شهر می گشتم و گریه می کردم
جای خالیشو می دیدم و تصورمی کردم که کنارم هست😍😭
امابه واقعیت که می رسیدم کمی سختم بود...💓
تا اینکه رسیدم خونه
گفتم بمونم توی باغچه توی ماشین هنوز دلم تنگ بود ...
بس هزارسال🤗
خلاصه ...
این بلبل ها چند تا بودند که من قبلا هروقت میدیدمشون عارفم و دوستان شهیدش را تصور میکردم
😍😍😍
همیشه از دور باهاشون صحبت می کردم💖
وقتی که داشتم حسابی ضجه میزدم دیدم یکیشون اومدو شروع کرد به سروصدا کردن
انگار ناراحت بود
هی خودشو میزد به شیشه ماشین😭😭😭
اولش انگار اومده بود باهام حرف بزنه
ولی من توجه نمیکردم و ادامه میدام😭
خلاصه اینقدرررر خودشو زد به این شیشه که دیگه شروع کردیم باهم حرف زدن😊
اولش گفتم دلم برات تنگه میفهمی؟!😭😍😅
دیدم انگار ناراحته که نتونستم ناراحتیشو ببینم 💓😭
گفتم ببین عمرم...
ایام فاطمیه است
و من هم دارم برای مظلومیت مادرمون حضرت زهرا (س) گریه میکنم😭😭😭
خیلی جالب بود دیدم دیگه اصلا خودشو به شیشه نزدو شروع کرد به آواز و چهچه کردن😍😍😍😍
من بالاترین سرمایه زندگیم رو که عارف بود با تمام وجودم تقدیم کردم به حضرت زینب(س)❤️
اللهم عجل لولیک الفرج✨
هدایت شده از منو حضرت زینب و خدامون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماز_شب
🦋 از حاج آقامرتضی آقاتهرانی پرسیدن
راهکار شما برای بیدار شدن برای نماز شب چیست؟
☘ فرمودند برای توفیق به نماز شب چند راه کار پیشنهاد میشود:
1️⃣ خوابتان را تنظیم کنید؛ شبها زودتر بخوابید و بخشی از کارهای آخر شب را به سحر منتقل کنید.
2️⃣ از درگاه خداوند توفیق بطلبید.
3️⃣ هرگاه موفق به نماز شب نشدید، قضای آن را به جا آورید.
#مرتضی_آقاتهرانی
#نماز_شب
این عکس بظاهر ساده ، یک دنیا حرف دارد. در سال ۱۹۳۷ در انگلستان مسابقه بین تیمهای چلسی و چارلتون بعلت مه شدید در دقیقه ۶۰ متوقف شد. "سام بارترام" دروازه بان چارلتون تا ۱۵ دقیقه پس از سوت توقف بازی همچنان درون دروازه بود (همین تصویر). وی بعلت سروصدای زیاد پشت دروازه ، صدای سوت داور را نشنیده بود و با حواس جمع درون دروازه ایستاده و با دقت به جلو نگاه میکرد تا به گمان خودش در برابر شوتهای حریف غافلگیر نشود. وقتی ۱۵ دقیقه بعد پلیس ورزشگاه به او نزدیک شد و خبر لغو مسابقه را داد "سام بارترام" با اندوهی غمگین گفت : چه غم انگیز است که دوستانم مرا فراموش کردند در حالیکه من داشتم از دروازه آنها حراست میکردم. در طول این مدت فکر میکردم تیم ما در حال حمله است و مجال نزدیک شدن به دروازه مان را به آنها نمیدهد.
در میدان زندگی ،چه بسیار بزرگانی که از دروازه ما با غیرت و همت حراست کردند اما با مه آلود شدن شرایط در همان لحظه اول خیلی ها میدان را خالی کردند و آنها را تنها گذاشتند. شهدای جنگ تحمیلی، دانشمندان هستهای، ایثارگران، شهدای مدافع وطن و شهدای سلامت را فراموش نکنیم. آنها حافظ جان و ناموس و وطن ما بودند.
🔹
🔸طرحجدید
شهیدبابکنوری❤️
💰هزینهاستفاده:
🔉قرائتدعایفرج
😍بهنیابتازشهید
''بسماللهالرحمنالرحیم''
👤الہےعظمالبلاء...
#ترور #انتقام_سخت
#شهید_محسن_فخری_زاده
@shahiydarefkayedkhordeh