eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.6هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_شصت_و_هفت نیما بی تاب است ،حامد بلند می شود و می گوید : نمی شه که همین ج
💔 دوباره سرش را بین دستانش میگیرد ‌ دلم برایش می سوزد ،به این زودی وارد چه جریانی شده ؟ ولی با یکتا اینطور نبود ...یعنی اول چرا ....ولی بعد فهمیدم برام با همه فرق داره ، فهمیدم دوستش دارم ، یعنی همدیگه رو دوست داریم، خیلی خوب بود ، داشتیم قرار ازدواج می‌ذاشتیم ، تولد یکتا شب عاشورا بود ....می خواستیم بریم رستوران ، براش جشن تولد بگیرم ، نه اینکه امام حسین (ع)رو قبول نداشته باشما ،نه .... ولی یادم نبود اصن ،اصلا حواسم نبود ، اون شب خیلی خوش گذشت ، با یکتا و چندتا دوستامونم بودن....تا ساعت یک و دو شب بودیم ، بزن برقص نشد چون کم بودیم .... آرام می گویم : خب ، ادامه بده... بعدش یکتا رو رسوندم خونه ، تو راه که میومدم یهو چشمم به پرچم عزاداری ، نمی دونم چرا زدم زیر گریه ... تازه می فهمم خدا چقدر بنده هایش را دوست دارد ، تازه می فهمم دایره دار طواف ، نیما راهم باخود به دایره طواف کشانده ، لبخند میزنم . -اون شب گذشت ، اما یکتا دائم حالش بد می شد ...دلش درد می گرفت ..برای همین خیلی نمی تونستیم باهم بریم بیرون ...تا اینکه دوهفته پیش خیلی حالش بد شد ، مامانش بهم زنگ زد گفت رفتن بیمارستان ، فهمیدن یکتا ...فهمیدن یکتای من ....سرطان معده داره . پاهایش را به زمین می کوبد، من هم فرو میریزم ، چون می دانم نیما هم بااین اتفاق فرو ریخته ، درهم شکسته و آب شده ... حامد برایم پیام می دهد : صحبتتون که تموم شد یه ندا بده که بیام ، الان نمیام وسط حرفاتون ، اون ور نشستم دارم پفک می خورم ، جاتون خالی .... می نویسم : باشه ، ولی بعد به کمکت نیاز دارم. نویسنده : خانم فاطمه شکیبا... 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 . شهادتت مبارك عزیز برادرم ♥️🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🔰امروز جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ پنج روز است که در هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی از هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است. امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود.. ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند. در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند. نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...😭 کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به بچه های باقی مانده کمیل و حنظله بچه های کمیل و حنظله همراه با راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهرهای مختلف ایران داشتند حماسه دیگری رقم می زدند. ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد : ابراهیم شهید شد...😭😭😭 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 -چه خوش گفت شاعر شیرین سخن:) +چی گفت؟! -دلمان یک بغل سیر حرم میخواهد..! 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
. ‏چقدر زیباست روی تابلویی بنویسیم : ⚠️ جاده لغزنده است! 🏁 دشمنان مشغول کارند! 🚦با احتیاط برانید! ⛔️ سبقت ممنوع...! 📛 دیر رسیدن به پست و مقام، بهتر از هرگز نرسیدن به "امام زمان" است..! ♨️ حداکثر سرعت، اما بیشتر از سرعت "ولی فقیه" نباشد. ⛔️ دور زدن اسلام و اعتقادات ممنوع! 🛑 با دنده لج حرکت نکنید و با وضو وارد شوید.. ک 🚩 چرا که این جاده، آغشته به خون مطهر شهداست ‎ 🥀🥀 @shahidaziz_ebrahim_hadi