#تلنگرانــــه🌿
انقلابــے بــودن فقــط بــہ چفیــہ انــداختنُ و مــزارشــھدا رفــتن نیستــــــ رفــیق‼️
بــه خستــہ نشــدن و هــرلحظــه بیــدار بودنــہ
بــہ دغــدغــہ مــند بــودنــه...
•دغــدغہ ڪار فرهنگے📚
و دغدغــہ خــودسازے داشــتــہ بــاش..
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
📚 #داستان_آموزنده
👈 حلوا، به قیمت گزاف
خسته و رنجور، به مسجدی رسید. داخل شد. وضویی ساخت و دو رکعت نماز خواند. سپس به گوشه ای رفت تا قدری بیاساید. اما سر و صدای بچه ها، توجه او را به خود جلب کرد. چندین کودک از معلم خود، درس می گرفتند و اکنون وقت استراحت آنها بود. بچه ها، در گوشه و کنار مسجد، پراکنده شدند تا چیزی بخورند یا استراحتی بکنند.
دو کودک، در نزدیک شبلی، نشستند و هر یک سفره خود را گشود. یکی از آن دو کودک که لباسی نو و تمیز داشت و معلوم بود که از خانواده مرفهی است، در سفره خود نان و حلوا داشت. کودک دیگر که سر و وضع خوبی نداشت، با خود، جز یک تکه نان خشک نیاورده بود. کودک فقیر، نگاهی مظلومانه به سفره کودک منعم انداخت و دید که او با چه ولعی، نان و حلوا می خورد.
قدری، مکث کرد؛ ولی بالاخره دل به دریا زد و گفت: نان من خشک است، آیا از آن حلوا، کمی به من هم می دهی تا با این نان خشک، بخورم؟ - نه، نمی دهم. - اما این نان خشک، بدون حلوا، از گلوی من پایین نمی رود! - اگر از این حلوا به تو بدهم، سگ من می شوی؟ - آری، می شوم. - پس تو حالا سگ من هستی؟ - بله، هستم. - پس چرا مثل سگ ها، صدا در نمی آوری؟ پسرک بیچاره، پارس می کرد و حلوا می گرفت و همین طور هر دو به کار خود ادامه دادند تا نان و حلوا تمام شد و هر دو رفتند که به درس استاد برسند.
شبلی در همه این مدت، می نگریست و می گریست. دوستانش که او را در گوشه مسجد یافته بودند، کنارش نشستند و از علت گریه او پرسیدند .شبلی گفت: ببینید که طمع چه بر سر مردم می آورد! اگر این کودک فقیر، به همان نان خشک خود قناعت می کرد و به حلوای دیگری، طمع نمی بست، سگ دیگران نمی شد و خود را چنین خوار نمی کرد!
📗 #قابوس_نامه، ص 261
✍ عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃♦️امروز ۱۵ فروردین ماه،
سالروز یکی از پیچیدهترین و موفقترین عملیاتهای هوایی جهان است.
حمله به اچ ۳ یا همان پایگاه های الولید در مرز عراق و اردن.
گرامی باد یاد و خاطره خلبانان شجاع و طراحان جسور و باهوش ایرانی که این افتخار بزرگ را بنام ایران سند زدند.
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#تلنگـــــــر_و_تفکـــــــر
*آی مردم؛ پسر فاطمه🌹
تنهاست هنوز*
*قرنها رفته و او
منتظر ماست هنوز*
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#التماس_تفکر
🔸 میگن آدم ها خیلی شبیه کتاب هایی که میخوانند میشوند!
خوشا آنکس ڪه قران را فـرا گیرد..
🌹 رفیق ...!
نزار خاک بخوره روی میز و طاقچه '
اگه میخوای بنده واقعی باشی قرآن بخون و عمل کن.. بعد شبیه اونی میشی که خدا میخواد
🌹 اَللَّهُمَّ نَوِّرْ قُلُو بَنَا بِالْقُرْآنِ وَ زَیِّنْ اَخْلا قَنَا بِالْقُرْآنِ وَ نَجِّنَا مِنَ لنَّارِ بِالْقُرْآنِ وَ اَدْخِلْنَا فِی الْجَنَّتِ بِالْقُرْآنِ .
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌟 نام: ابراهیم
🌟 نام خانوادگی: هادی
🌟 نام پدر: حسین
🌟 تاریخ تولد:۱۳۳۶/۰۲/۰۱
🌟 سن:۲۵سال
🌟 شغل: معلم
🌟 دسته اعزامی: بسیج
🌟 تحصیلات: دیپلم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
جزئیات شهادت
🌟 تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
🌟 محل شهادت:فکه، کانال کمیل
🌟 عملیات: والفجر مقدماتی
🌟 نحوه شهادت: جنگ تن با تانک
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اطلاعات مزار
🌟 محل مزار: قطعه ۲۶/ردیف۵۲/شماره ۱ بهشت زهرا( یادبود شهید)
🌟 وضعیت پیکر: جاویدالاثر
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
در قطعه ۲۶ گلزارشهدای بهشت زهرایادبودی است که خیلی ها با دیدن عکس صاحب آن وعنوان شهید گمنام که روی سنگ مزار نوشته شده می روند وزائر شهید مفقودالاثر " ابراهیم هادی "
می شوند.
ابراهیم در اوایل اردیبهشت درمحله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان
دیده به جهان گشود.
او چهارمین فرزند خانواده بود وبا این حال پدرش به او علاقه ی خاصی داشت.
ابراهیم نوجوان بود که طعم تلخ یتیمی را چشید واز آنجا بودکه همچون مردان بزرگ ، زندگی را پیش برد.
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
اهل ورزش بود.
با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستاتی شروع کرد.
در والیبال وکشتی بی نظیربود.هرگزدرهیچ میدانی پا پس نکشید ومردانه می ایستاد.
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
969.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صوت جدید شهید هادی ۶ روز قبل از شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
و سرانجام ابراهیم در والفجر مقدماتی ۵ روز به همراه بچه های گردان کمیل وحنظله در کانالهای فکه مقاومت کرد اما تسلیم نشد.
در ۲۲بهمن سال ۶۱ بعد از فرستادن بچه های باقیمانده به عقب تنهای تنهابا خدا همراه شدودیگر کسی اورا ندید.
او همیشه از خدا می خواست گمنام بماند چراکه گمنامی صفت مردان خداست .
خداهم دعایش را مستجاب کرد.
ابراهیم سالهاست که گمنام وغریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور.
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi