•°🌱 #استوری عاشق شدن تو بچگی... #ياحسين_جان💔 👌👌👌 #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع 🍃🌹🍃🌹

خیسِ شرم می‌شوم؛ از بس که محبّت می‌بارد... از این جمله‌ات: «شب و روز چشم‌به‌راهت هستم!» #اللهم عجل لوليك الفرج

🎥 #کلیپ #تصویری 📝 آرومم کن... 👤 حاج میثم #مطیعی ▫️#امام_زمان #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع #عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع 🍃🌹🍃🌹

•°🌱 💠 روز مباهله چه روزی بود؟ #سخنان_زیبای👌👌👌 🎙استاد #عالی ✨روز مباهله، روز جهانی اهل بیت مبارک!✨ #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع 🍃🌹🍃🌹

.•°🌱 روی دیوار قبر من با گِل، بنویسید السّلامُ علیٰ حَجَهٌ‌الاغنیاءِ والفقرا، انت فی قلبنا امامِ رضا... #امام_رئوف چهارشنبه امام رضایی #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع 🍃🌹🍃🌹

•°🌱 #مباهله مباهله یعنی: احتیاط! دلت را به خدا بسپار... دستت را از دست پنج‌تن «علیهم‌السلام» رها مکن! وگرنه گُم می‌شوی! #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع 🍃🌹🍃🌹

💔 🎥 #ببینید | کارت #عروسی 🔶 اقدام جالب محسن وقتی به #مجلس عروسی دعوت می‌شد 🔰 مجموعه کلیپ‌های #حکایت_سر برش‌هایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی #شهید_محسن_حججی #داستان_دوازدهم #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞

💔 حاج حسین: آتش زده بر خلوتم، دلتنگیِ بی قیمتم #آه‍... رفیق هیئتم، دارد محرّم میشود...💔 #شهید_حسین_معزغلامی 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi

💔 در روايات براى تربت قبر شريف امام حسين عليه السلام نكته ى ديگرى مبنى بر اينكه تسبيح تربت در دست انسان بدون آنكه با آن ذكر گفته شود خود تسبيح مى گويد بيان گرديده است.  روزى حقير خواستم بدانم آن ذكر چيست. توجهى كرده، ناگهان ديدم با صداى آرام و مظلومانه اى مى گويد: «يا حسين! يا حسين! يا حسين!» 📚 سفینه الصادقین #آیت_الله_سید_حسین_یعقوبی_قائنی 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi

❣❣❣ حضرٺ عشق بر لبـ❤️ـانتـ ـ هـ ـر زمـ💭ـانـ ـے خنـ ـده پیـدا مےشـ ـود زنـ ـدگے‌امـ ــ بیشتر از پیـ ـشــ زیـ ـبــا مےشـ ــود 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi

دو گروه از مردان هیچگاه به زندگی عادی باز نخواهند گشت؛ آنان که به جنگ رفته اند .. و آنان که عاشق شده اند...!..💔 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi

....نگهبانی شب در آن شرایط بسیار حیاتی بود. یک شب که نگهبان ها پستشون رو بدون اجازه ترک کرده بودند؛ به دستورِ محمود باید وسط محوطه سینه‌خیز می‌رفتند و غَلت می‌زدند تا تنبیهی اساسی بشن و حساب کار دستشون بیاد. تنبیهِ نگهبان ها که شروع شد، یه مرتبه دیدیم محمود هم لباسش را درآورد و همراه آن ها شروع کرد به سینه خیز رفتن. محمود که نگاه های متعجب ما را دیده بود، گفت: «یه لحظه احساس کردم که از روی هوای نفس می‌خوام اینا رو تنبیه کنم؛ به همین خاطر کاری کردم که غرور، بر من پیروز نشه». #شهید_محمود_دولتی‌_مقدم🌷 📚مجموعه رسم خوبان، 📗کتاب مقصود تویی 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi