eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.6هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بین خودمان بماند گاهی دلمان می خواهد دل شما هم برای ما تنگ شود... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 اِے بـایـد بـہ تـو زنـجـیر کُـنـم بـنـدِ دِلَــم را.... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🔰طنـابـهـای شیـطـان ✨يکي از شاگردان مرحوم شيخ انصاری میگويد: 💠 در زماني که در نجف در محضر شيخ به تحصيل علوم اسلامي اشتغال داشتم يک شب شيطان را در خواب ديدم که بندها و طنابهاي متعددي در دست داشت. ❓از شيطان پرسيدم: اين بندها براي چيست؟ 💥پاسخ داد: اينها را به گردن مردم مي افکنم و آنها را به سوي خويش مي کشانم و به دام مي اندازم. روز گذشته يکي از اين طنابهاي محکم را به گردن شيخ مرتضي انصاري انداختم و او را از اتاقش تا اواسط کوچه اي که منزل شيخ در آنجا قرار دارد کشيدم ولي افسوس که عليرغم تلاشهاي زيادم شيخ از قيد رها شد و رفت. ❗️وقتي از خواب بيدار شدم در تعبير آن به فکر فرو رفتم. پيش خود گفتم: خوب است تعبير اين رؤيا را از خود شيخ بپرسم. از اين رو به حضور معظم له مشرف شده و ماجراي خواب خود را تعريف کردم. ⚫️ شيخ فرمود: آن ملعون ( شيطان) ديروز مي خواست مرا فريب دهد ولي به لطف پروردگار از دامش گريختم. 👈جريان از اين قرار بود که ديروز من پولي نداشتم و اتفاقا" چيزي در منزل لازم شد که بايد آنرا تهيه مي کردم. با خود گفتم: يک ريال از مال امام زمان ( عج) در نزدم موجود است وهنوز وقت مصرفش فرا نرسيده است. آنرا به عنوان قرض برمي دارم و ان شاءالله بعدا ادا مي کنم. يک ريال را برداشتم و از منزل خارج شدم. همين که خواستم جنس مورد احتياج را خريداري کنم با خود گفتم: از کجا معلوم که من بتوانم اين قرض را بعدا" ادا کنم؟ ✅ در همين انديشه و ترديد بودم که ناگهان تصميم قطعي گرفته و از خريد آن جنس صرف نظر نمودم و به منزل بازگشتم و آن يک ريال را سرجاي خود گذاشتم. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
استاد عالیعالی قسمت دوم.mp3
زمان: حجم: 15.05M
🔖منبر کامل 🔖 🔷🔷جلسه پنجم (آخر) ‼️قسمت اول ♦️شب ۲۰ ماه مبارک رمضان فروردین ۱۴۰۱ 🕌مسجد جامع نظام مافی 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💢زیارت حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها در روز یکشنبه 🔸 نام تو فاطمه يا فاطمه تسبيح علی ست 🔸ياد تو لحظۀ اعجاز مفاتيح علی ست 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi