💔
خانمم! تو بَرنده ای، تو بُردی ....
این قلب من گرفتار تو شده تا ابد...
ولی وظیفه مسلمونیمون چی میشه.....ها؟!
تو هم شریک جهادی و اجر صبر تو کمتر از جهادی که من میکنم، نیست.....!
#سردار_شهید_حاجکاظم_نجفی_رستگار
شهادت: ۲۵ اسفند_شرق دجله
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
سخنرانی 55555555555555555555555.mp3
زمان:
حجم:
30.4M
#سلام برابراهیم🎈🌱
سخنرانی زیبا، تاثیرگذار و بسیار شنیدنی 👌👌👌
آقای محسن عمادی
نویسنده محترم کتاب سلام بر ابراهیم...🌈
درباره کتاب سلام بر ابراهیم و شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی😍✨
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
انسانیت.....
حق کسی را نخور
دلی را نشکن
غمگینی را شاد کن
مریض را مداوا کن
به اندازه ی توانت
خوب باش
و خوبی کن!
بخدا خدا همینجاست
در دل تو ،در افکارتو
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔
بہ مرگ داخل بستر نمیشود دل بست!
خدا ڪند که #شهادت به داد ما برسد
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت پانزدهم حق الناس🌺 💢منزل ما پشت کلوپ صدری بود. من با عباس هادی هم کلاس
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت شانزدهم
مرد خدا🌺
💢توی خیابان زیبا زندگی می کردیم پدرم یخ فروشی داشت و من هم بعد چند سال درس خواندن مدرسه را رها کرده و به سراغ کار رفتم.
💢روزهایی که در خیابان زیبا مشغول کار بودم یک جوان لاغری را می دیدم که سر به زیر به مدرسه می رفت اما هیچ صحبتی با او نمی کردم.
💢تا اینکه پای من به زور خانه باز شد اولین روزهای ورود بود که دوباره همان جوان را در زورخانه دیدم و نمی دانستم او قبل از من در زور خانه رفت آمد داشته.
💢مسئول ورزش این جوان را به داخل زورخانه دعوت کرد و گفت: آقا ابراهیم قهرمان کشتی باشگاه های تهران هستند.
💢خیلی ازش خوشم آمد قهرمان ورزشی بود و در عین حال بسیار سر به زیر و آرام.
💢قبل از اینکه وارد گود شود با همه دست داد و من را بیشتر تحویل گرفت و از آن روز با هم رفیق شدیم.
💢نصیحت های او را هنوز به یاد دارم می گفت با چه کسانی رفیق باشم و از چه کسانی دوری کنم.
💢من در منزل کسی را نداشتم که به من خوب و بد را یادآوری کند بیشتر نصیحت های او غیر مستقیم به ما بود و بیشتر سعی می کرد ما را به مسجد بکشاند.
💢اوایل اهل مسجدی نبودم تا ابراهیم می رفت برای وضو من هم از مسجد در می رفتم اما رفته رفته جاذبه شخصیتی ابراهیم من را مسجدی کرد.
💢ابراهیم در عین حال جوانی منحصر به فرد بود کارهایی می کرد که برای ما عجیب بود.
💢یک بار وارد مسجد شدیم می خواستیم به دستشویی برویم دیدم دو نفر از زیر زمین برگشتند و گفتند: چاه دستشویی گرفته و برای نماز به خانه می رویم من هم می خواستم برگردم.
💢همان موقع ابراهیم رسید آستینش را بالا زد و رفت داخل دستشویی و در را بست.
💢یک ربع بعد در را باز کرد و همه جا را شست و دست خودش را تمیز کرد.
💢ابراهیم در مقابل خدا برای خودش شخصیتی قائل نبود و هر کاری می توانست برای خدا انجام می داد خدا هم در چشم مردم به او عظمت عجیبی داد.
💢می گویند رفیق انسان میتواند او را جهنمی یا بهشتی کند.
💢هیئت جوانان در محل راه افتاد ابراهیم جزء ارکان هیئت بود اما هیچ گاه مسئولیتی قبول نمی کرد.
💢بر خلاف او ما عاشق پست و مسئولیت بودیم او هم کارهای هیئت را به ما واگذار می کرد.
💢ابراهیم خیلی ساده و بی ریا مداحی می کرد بارها می دیدم که اگر نوجوانی قصد مداحی داشت وسط مداحی مجلس را واگذار می کرد و اگر می دید مداح یا ذاکر دیگری در مجلس حضور دارد مداحی نمی کرد.
💢تعریف او از مجلس امام حسین (ع) با تعاریف ما اصلا سازگاری نداشت.
💢پدرم که با ابراهیم برخورد داشت به من توصیه می کرد هرچی اون گفت گوش کن پدرم که دنبال مسائل مذهبی نبود ولی روی حرف ابراهیم سخنی نمی گفت.
💢به جرات میگم اگر ابراهیم در مسیر زندگی من قرار نمی گرفت معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظارم بود.
💢از ابراهیم شنیدم که می گفت روزی که به سراغ کشتی رفتم پدرم مرا نصیحت کرد و گفت: هدف تو از کشتی گرفتن قهرمانی نباشد که با شکست دیگران برای خودت مقام درست کنی سعی کن با ورزش به مردم خدمت کنی.
💢من یک مثال دیگر بزنم تا ابعاد دیگری از شخصیت این مرد را بشناسید.
💢شخصی در خیابان زیبا زندگی می کرد که معتاد بود و به خاطر اعتیاد خانواده اش را خیلی اذیت می کرد.
💢ابراهیم برای اینکه ترک کند خیلی زحمت کشید اما به هر حال موفق نشد.
💢بعد با او صحبت کرد چرا خانواده ات را اذیت میکنی؟
💢او گفت: دست خودم نیست من هفته ای فلان قدر پول برای تهیه مواد احتیاج دارم اگر داشته باشم به کاری به آنها ندارم.
💢ابراهیم یک سال پول مواد این شخص رو داد به شرطی که به خانواده اش اذیت نکند!
💢یک سال خانواده اش در آرامش بودند.
💢بعد یک سال ابراهیم شهید شد و آنجا بود که این شخص این قضیه را برای ما تعریف کرد.
💢شخص معتاد هم بعد مدتی از دنیا رفت.
🗣مهدی حسن قمی
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
عجب زمانۂ پردردی ست❗️
یڪ روز برای وداع،
بند پوتین هایش را بستم.
و یڪ روز براے وداع،
بند کفنش را باز ڪردم.
💔این چه بستن و باز کردن پر اضطرابی است؟!
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
خدایا من به گشودن درهای رحمتت اميد دارم.
سپاس خدایی را كه به غير او اميد نبندم
كه اگر جز به او اميد مى بستم نااميدم می نمود
نگاهت فقط به خودش باشه
.به خواسته ی دلتون برسيد الهی❤️
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
محبوب من!
شما نباشید
من در تنهایی عظیم
مچاله میشوم...
#محمد_صالح_علاء
به نام خدای همه
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
#یک حبه نور ✨
الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ.
شیطان شما رو از بیپولی و سختی میترسونه و میگه شرایطتت طوریه که دیگه چارهای غیر از گناه نداری اما خدا با شما از مهر و بخشش و کمک کردناش حرف میزنه. خدا درستش میکنه. خدا خودش میدونه.
#سوره_محترم_بقره۲۶۸
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
در سینه بغض حسرت در چشم اشک ماتم
بی تو درون قلبم جمعند بی قراران
#مجتبی_خوش_زبان
اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج🍃
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
دستی به سپیدی روز
پنجره را گشود
سرما و سوز
بیدار
بر پلک های من نشست
اکنون خاکسترِ شب را
باد
در کوچه می برد ...
سلام
صبحتون سپید
جهانتون روشن ☀️
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
.
🌼 ســــــــــلام
🌼 صبح قشنگتون بخیر
🌼 پنجشنبه تـون شـاد شـاد
🌼روز و روزگارتون بکام دل
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi