💔
یک عمر پِیِ احسن الاحوال تو بودی
الحق که مرید علی و آل تو بودی
هرچند که این سال پر از درد و بلا بود
جانکاه ترین غصه ی امسال تو بودی
جات خيلي خاليه #سردار
دلم هواتو كرده
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔
در گوشه گوشه فکه، همرزمان شهیدش را میدید
آقا مجید «فکه» را خیلی دوست داشت.
یک مرتبه به همسرم گفتم «واقعا اینجا چی دارد؟ من که چیزی نمیبینم.»
چون بچهسال هم بودم خیلی متوجه این مسائل نبودم که همسرم گفت
«من اینجا که راه میروم...
صدای همت،
صدای رزمندگان،
صدای گریههایشان،
صدای نماز شب خواندنهایشان
و صدای یا حسین گفتنهایشان را میشنوم.
ما در گوشه گوشه و لحظه به لحظه اینجا، رفقایمان را میبینیم.»
برای همین مناطق عملیاتی برای همسرم و رفقایش، خاص بود.
✍نقل از همسرشهید
#شهید_مجید_پازوکی
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
#سالروزولادت
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔
زینب سلیمانی(دختر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی):
این پلاک را اولینبار که با هم به سوریه رفتیم به من دادید و گفتید :
بابا اینو به همراه داشته باش تا اگر اتفاقی برایمان افتاد، بدانند تو دختر من هستی..
سکوت کردم و گفتم :یعنی با هم شهید میشویم؟
گفتید: بله؛ با اینهمه اصرار برای کنار من ماندن در همه جا، آخر #بامن_شهیدمیشوی.
بعد مکثی کردید و گفتید: البته من خوشحال میشوم تو با من شهید شوی.
هر سفر که با هم میرفتیم این پلاک را به همراه داشتم و منتظر لحظه شهادت با شما بودم. چه انتظار بیثمری شد!!
آخر به شما نرسیدم و شما پر کشیدید.
شاید #بالهای_من برای پرواز و اوج با شما خیلی کوچک بود و باید میماندم تا بالهایم را قویتر کنم تا اوج بگیرم
امسال تلخترین سالِ زندگیم شد و هر سال تلختر و تلختر خواهد شد.
نمیدانم تا چند ساعت تا چند روز تا چند هفته تا چند ماه تا چند سال باید #انتظار دیدن روی ماهتان را بکشم اما باور دارم در حال آماده شدن برای بازگشتید و با مهدی فاطمه خواهید آمد.
آن روز دور نیست
سال نو را بر تمامی مردم شریف و صبور این آب و خاک تبریک عرض میکنم.
از خداوند منان خواستارم که امسال را سال #پایان_سختی مردم سرزمینم قرار دهد.
✍زینب! خواهرم!
بےشک خداوند، تو را برای مسئولیتی بسی مهم، نگه داشته است
همان که عمه سادات برعهده داشت حالا روی دوش تک تک فرزندان شهداست و چه بسا شاید پیامرسانی تو تاثیرگذارتر باشد
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#زینب_سلیمانی
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
خـــــدای من🍃
هرگاه عـــــاشقانه خواندمت
عـــــاشقانه تر جواب دادی ...
هرگاه خالصانه تمنایت کردم
مشتاقانه تر اجابت کردی...
چه روزها که ندیدمت ولی تو دیدی
چه زمانها که نخواندمت ولی تو خواندی ...
چه حکمتی ست در خدایی تو
که این چنین مهـــــربانی میکنی
به نام خدای همه
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
رحمت به روح صائب شیرین سخن که گفت:
عالم پُر است از تو و خالی است جای تو...
ایهاالعزیز🍃
وَ تَصَدَّق عَلَینا ؛
یَا صاحبَ العصرِ والزَّمان...
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
#یک حبه نور✨
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ.
واقعا فکر کردین همینجوری الکی خلقتون کردم؟
واقعا فکر کردین یه روزی همو نمیبینیم؟
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
ناگهان
شیشه های خانه بی غبار شد
آسمان نفس کشید
دشت بیقرار شد
بهار شد.
سلاااام ..
روزتون به طراوت باران 🌸
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
بهار به شهر
رسید
و رستاخیز
دوباره درگیتى دمید
ومن در دعایی
خاضعانه به درگاه
مدبر هستی
احسن الحال را
برای شما آرزو میکنم
روزگارتون خوش باد🌤
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
به چهره خندانش نگاه کن...❤️
و به خودت افتخار کن که
بین میلیارد ها انسان روی زمین،
دست تو را گرفته و تو را انتخاب کرده..☘
#رفیق_شهیدم #ابراهیم_هادی
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔
دلخوش به عیدیام،
سفر از جنس اربعین
آقا! قرار بعدی ما:
موکِبُ الرضا
#عیدی
#اربعین
#امام_رضا علیه السلام
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت چهل و دوم یا فاطمه زهرا سلام الله علیها🌺 💢از همان دورانی که در زورخان
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت چهل و سوم
یاد باد آن روزگاران🌺
💢نمی توانم از ابراهیم صحبت کنم خیلی برایم سخت است.
💢هرچه دوران کوتاه حضور او در خانواده را مرور می کنم ناراحت و افسرده می شوم.
💢دوران افسانه ای و طلایی زندگی ما زمانی بود که ابراهیم در خانه حضور داشت، جمع ما با حضور او جمع بود. فراقش زندگی ما را از هم گسیخت.
💢اما از خدا کمک می گیرم تا با دوستان جدید ابراهیم، گوشه ای از روحیات و صفاتش را بیان کنم:
💢دوران زندگی من در کنار ابراهیم کوتاه ولی بسیار آموزنده بود.
💢او برای من نه تنها برادر که یک استاد راهنما بود. در تمام رفتارهایش درس تربیتی وجود داشت.
💢او به موقع کارهایی که به عهده اش بود انجام می داد. در زندگی اش برنامه ریزی و تقسیم کار داشت.
💢وقتی می خواست به برادر و خواهرش چیزی آموزش دهد فقط در صحبت و نصیحت خلاصه نمی شد ابتدا آموزش می داد، بیشتر هم غیر مستقیم سپس خودش همراهی می کرد تا نتیجه کار و خروجی عمل ما را مشاهده کند.
💢ابراهیم برای حجاب و امر به معروف ابتدا از خانواده خودش شروع می کرد. او با کارهایش راه های امر به معروف را به خوبی آموزش می داد.
💢یادم هست هدیه تهیه می کرد و به من می گفت: به دوستانت که تازه نماز را شروع کرده اند و حجاب را رعایت می کنند هدیه بده.
💢این رفتار را در چهل سال پیش انجام می داد زمانی که کسی به این مسائل توجهی نمی کرد.
💢آنقدر شخصیت محبوبی در خانواده ما بود که حرفهایش را بدون دلیل قبول می کردیم.
💢اگر می گفت چادر سرت کن بدون دلیل قبول می کردیم اما برای ما استدلال می آورد.
💢وقتی می خواستیم از خانه بیرون برویم خیلی دوستانه می گفت: چادر برای یک زن حریم است، یک قلعه و یک پشتیبان است از این حریم خوب نگهبانی کنید.
💢طوری دلیل می آورد که واقعا قبول می کردیم.
💢یک بار که سن من کم بود می خواستم جوراب رنگی بپوشم و از خانه بیرون بروم.
💢ابراهیم غیر مستقیم گفت: حریم زن با چادر حفظ می شود حالا اگر جوراب رنگی پا کنی باعث می شود جلب توجه کنی و حریم چادر هم از بین برود. جوراب رنگی جلوی نامحرم جلب توجه می کند.
💢می گفت: اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر می شود. صدای بلند در پیش نامحرم مقدمه آلودگی گناه را فراهم می کند اگر حریم ها رعایت شود نامحرم جرات ندارد کاری انجام دهد.
💢همیشه می گفت: به حجاب احترام بگذارید که حفظ آرامش بهترین امر به معروف شماست
💢ابراهیم به مهمان و مهمان نوازی خیلی اهمیت می داد.
💢بهترین ها را برای مهمان آماده می کرد اما شدیدا مخالف تجمل گرایی بود.
💢می گفت: اگر می خواهیم کنار هم راحت باشیم باید تجمل گرایی را کنار بگذاریم. نباید خودمان را برای مهمان اذیت کنیم. باید رفت آمدها و صله رحم را مطابق دستورات دین و بدون تجمل انجام دهیم تا رابطه خانواده ها همیشه بر قرار باشد.
💢همیشه در کار خیر پیش قدم بود. دوست داشت از صبح تا شب مشغول کار برای رضای خدا باشد.
💢دفتر چه ای داشت که برنامه و کارها یش را داخل آن می نوشت.
💢روزی که خیلی کار برای رضای خدا انجام می داد بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود.
💢 یادم هست یکبار به من گفت: امروز بهترین روز من است چون خدا توفیق داد و توانستم گره از کار چندین بنده خدا باز کنم.
💢به هیچ یک از تعلقات دنیا دل خوش نمی کرد. هیچ چیزی او را راضی نمی کرد مگر دل یک انسان را به خاطر رضای خدا خوشحال کند.
💢لباس نو نمی پوشید می گفت: هر زمان تمام مردم توان پوشیدن لباس نو و زیبا داشتند من هم می پوشم.
💢این ویژگی ها را حتی قبل از انقلاب داشت.
💢در ایام انقلاب کارهایی می کرد که نفس خودش را بشکند.
👇👇👇