eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.6هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹22 ذی الحجه سالروز شهادت میثم تمار فرزند یحیی از صحابه ٔآقا علی علیه السلام 🕊صلوات 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
4.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 هر کس صدایش کرد بیچاره نخواهدشد کارش به یک مو هم رسد، پاره نخواهدشد 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسمت رو گذاشتم علی که مولات بشه علی.... پیشوات بشه علی.... الگوت بشه علی....🌱❤️ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
و کسی که به دنبال نور است این نور هرچقدر کوچک باشد در قلب او بزرگ خواهد شد. ♥️
شب که دیر می‌اومد خونه درنمیزد . از روی دیـوار میپرید تو حیاط و تا اذان صبح صبـرمیکرد . بعد به شیشه میزد✨ و همہ را برای نماز بیدار میکرد بعد از شهادتش مادرم هر شب با صدای برخوردباد به شیشه می‌گفت : ابراهیم اومده ..!💔 _شهید ابراهیم هادی...🥀 🌷یادش با ذکر 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
هادی گفت بچه ها بریم زیارت شاه عبد العظیم علیه السلام؟ گفتیم باشه..هادی گفت :من میرم ماشین بابام رو بیارم..🚗 هادی رفت و ما منتظر شدیم تا با ماشین برگردد بعضی از بچه ها که هادی را نمی شناختند فکر میکردند یک ماشین مدل بالا... چند دقیقه بعد با یک پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجد ایستاد..فکر کنم تنهای جای سالم ماشین موتورش بود🏍 که کار می‌کرد نه بدنه داشت.. نه صندلی درست حسابی و... و لامپ های ماشین کار نمی کرد.. رفقا با دیدن ماشین خیلی خندیدند😄 بچه ها چند چراغ قوه آورده بودند ما در طی مسیر از نور چراغ قوه استفاده کردیم وقتی هم می‌خواستیم راهنما بزنیم چراغ قوه را بیرون می‌گرفتیم و راهنما میزدیم.. خلاصه آن شب خیلی خندیدیم بچه ها می گفتند می‌خواهیم برای شب عروسی ماشین هادی را بگیریم..🌿😁 🌷یادش با ذکر 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
16.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویر کمتر دیده شده از لحظات نفس گیر در عملیات رمضان در تیر ماه ۱۳۶۱ و حضور فرماندهان ارشد جنگ در خط مقدم و مجروحیت و شهادت رزمنده ی بیسیم چی💔 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻همیشه میگیم وطن برامون چی کار کرده یک بار هم که شده بگیم ما برای وطن چه کردیم
2.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بگذار اغیار هرگز درنیابند که این قلبهای ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
نگاهش می کردم. یک ترکه دستش بود، روی خاک نقشه ی منطقه را توجیه می کرد. به م برخورده بود فرمانده گردان نشسته، یکی دیگر دارد توجیه میکند. فکر می کردم فرمانده گروهان است یا دسته. ندیده بودمش تا آن موقع بلند شدیم. می خواست برود، دستش را گرفتم. گفتم « شما فرمانده گروهانی ؟ » خندید. گفت « نه یه کم بالاتر» دستم را فشار داد و رفت. حاج حسن گفت: تو این و نمی شناسی ؟ گفتم: نه. کیه ؟گفت: یه ساله جبهه ای، هنوز فرمانده تیپت رو نیمشناسی؟ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi