امید غریبان تنها کجایی...!😔 #ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi

أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ الرعد/۲۸ و تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست. دارم به‌ اون سختیایی‌ فکر میکنم که‌‌ به‌ دست خودت حل‌ شد، یا اگرم‌‌ زودی‌ حل‌ نشد دلم‌ به‌ بودنت‌ قرص‌ بود و همین سختیا‌ رو از یادم‌‌ میبرد. بجاش‌ به‌ خودت‌ توکل‌ کردم‌ که بهترینی، مهربونترینی، قربون بودنت خدا... #قرآن_بخوانیم 🍃

کتاب معرفی کنم؟! بهترین کتاب: قرآن عاشقانه عارفانه: صحیفه‌ی سجادیه پند و اندرز و حکمت: نهج البلاغه ترجمه ی هر کدوم از این کتاب ها رو بخونین قول میدم شیفته‌شون بشید🌸

🇮🇷🕯نماهنگ ویژه سالگرد شهید رئیسی🕯🇮🇷 با تدوین سرود اهل آسمون کاری از گروه فرهنگی فصل ظهور لنگرود یه لحظاتی تو زندگی هست که هرگز دوباره تکرار نمیشه.... یادش هم قلب آدم رو به درد میاره.. مثل پرواز یه مرد که از اهل آسمون... ساعت رو به خاطر میارم... حوالی ۱۰ شب شده و هنوز در اوج بی خبری هم لبخند میلاد امام رئوف به لب داریم و هم وحشت از دست دادن خادم امام.... چند ساعتی که گذشت .... دیگه کار از وحشت گذشته بود در اوج اعتماد به پرواز مرد آسمانی فقط برای تسلای قلب مون دعای سلامتی آقای رئیس جمهور رو میخوندیم... هی به ساعت نگاه می کردم... دیگه ساعت ۲ بامداد بود... برف و سرما تمام راه ها رو به مرد آسمانها بسته بود.... با خودم تکرار می کردم... سالهاست برای ملت نخوابیدی و حالا یک ملت به احترام تو بیدار هست و نگران..... در همین حال و هوا لحظه ایی چشمان به خواب رفت چشمم که باز شد ساعت ۷ صبح بود و داشت انا لِلّه...می خواند... و من غرق در فریاد سکوت غوطه ور در ناباوری رفتنت ای مرد آسمانی تا به امروز نشسته ام... شهادتت مبارک مرد خستگی ناپذیرِ آسمانی مردی که در تراز انقلاب اسلامی مردم ایران بود! #شهید_رئیسی #شهید_جمهور #شهدای_خدمت #پرواز_در_مه #اهل_آسمون #فصل_ظهور

صبوری میکنم اما تماشا کن، دلم آروم نمیشه...💔

شهید گوشه‌نشین ما... #شهید_جمهور #شهید_خدمت

ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته‌ است؟! عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازه‌ی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟! بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاری‌ها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمی‌رم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، می‌رم منزل دخترم. ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل." با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالی‌شان بدتر از خودش بود. ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده. 📚سلام بر ابراهیم۲ #شهید_ آقاابراهیم_هادی🕊🌹❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🎥 درد دل‌های جوان مازندرانی در قطعه شهدای دفاع مقدس #ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi

کلیپ تاثیر گذار وقتی که روح نماز میت خود را میبیند این دنیا به چی می ارزه؟ انتشارپست‌ثواب‌جاریه درپی دارد #ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi