eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️🌤❄️ َالسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَولایَ آقاجان زِحَد بُگذَشتــ مُشتاقے و صَبر اَندَر غَمَتــ یارا بهـ وَصلِ خود دَوایے کن دِلِ دیوانهـ ے ما را 🍃🌹🍃🌹
دریچه نگاهت را بگشا ...! آفتاب، تا افق روشنایی بالا آمده است ، آن را مهمان آسمان دلت کن ...! سلام روزتون زیبا ☀️ ‌🍃🌹🍃🌹
「 به قول ، سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه وقتی خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداری میکنه! ❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
✨شب شده بود. در دمشق ما را به خانه‌ای بردند و خوابیدیم تا صبح پیش حاج قاسم برویم. حاج قاسم در حرم حضرت رقیه(س) بود. در واقع مقر فرماندهی‌اش را آنجا قرار داده بود. وقتی او را دیدم، در کمال آرامش در حرم نشسته بود و فرماندهی می‌کرد. ✨چند روز بعد که کارم تمام شد و خواستم به ایران برگردم، در هواپیما دوباره حاج قاسم را دیدم که دخترش هم کنارش نشسته بود و از دمشق به تهران می‌آمدند. ✨تعجب کردم. در آن شرایط که دشمن تا پشت دیوارهای کاخ بشار اسد آمده و به نزدیک حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) رسیده و شرایط بسیار سخت بود، حاج قاسم دخترش را هم آورده بود؛ این که آیا همسر و دیگر فرزندانش هم بودند یا نه نمی‌دانم چون من فقط دخترش زینب را دیدم. ✨شرایط آنقدر سخت و خطرناک بود که من فکر می‌کنم خیلی از افراد در ازای پول زیاد هم حاضر نبودند به آنجا بروند و فقط زیارت کنند اما او با آرامش آمده، جلسه می‌گذارد، نیروها را هدایت می‌کند و حتی دخترش را هم با خودش آورده است. 🍃🌹🍃🌹
🕊 ❈ ناهار خونه پدرش بودیم. ↫ همه دور سفره نشسته بودند و مشغول غذا خوردن. ❈ رفتم تا از آشپزخونه چیزی بیارم، چند دقیقه طول کشید. ↫ تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده ↫ تا من برگردم و با هم شروع کنیم. ❈ اینقدر کارش برام زیبا بود ↫ که تا حالا توی ذهنم مونده. خاطرات همسر شهید زین‌الدین 📚 زندگی به سبک شهدا 🍃🌹🍃🌹
📸 در این سن، مرگ را به سخره گرفتن کار هر کسی نیست 🍃🌹🍃🌹
چه کسی می گوید بهشت همیشه باید سرسبز باشد اینجا بهشت خاکی ست خاکی خاکی .... مثل چادر مادرمان ....