#واسطه_شهید_من
🔺یک سال از شهادت محرم میگذشت، برف سنگینی آمده بود. پنجشنبه بود و بسیار دلتنگ محرم شده بودم. بدون آنکه به کسی بگویم، راهی گلزار شهدای بهشت زهرا (س) شدم. اول صبح بود. خیلی منتظر وسیله نقلیه ماندم. با ناراحتی به محرم گفتم «اگر بودی، انقدر سختی نمیکشیدم.» دقایقی بیشتر سپری نشد که تلفن همراهم به صدا درآمد. محمد فرزندم بود. پرسید «مادر کجایی؟» وقتی آدرس را به وی دادم، گفت: «نگران نباشید، همانجا بایستید، من نزدیک شما هستم» از محرم تشکر کردم که مثل همیشه خیلی زود مشکل من را حل کرد.
*نقل از مادر شهید. دفاع پرس
💎 اولین شهید مدافع حرم #شهید_محرم_ترک
🍃 ولادت: 1357 لرستان
🍂 شهادت: 1390 سوریه
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#تلنگـــــــر_و_تفکـــــــر
ماباگناهروحوقلبخودمونروخراب
کردیم..
بهحدیکهدیگهعجائبعالمرو
نمیبینیم..صدایتسبیحفرشتگانرو
نمیشنویم..
عاشقانهازدوریخدااشکنمیریزیم..
وباغیرخداسرگرممیشیم..(:
⤴️استادپناهیان
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#التماس_تفکر
گناه مثل دومینو میمونه
گناه کوچک را دستکم نگیریم.
منظور قرآن از خطوات یا گامهای شیطان همین است.
لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطان
گام های کوچک به سمت گناه
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
■ #شہیدانھ🕊🖇
____________
هل جربت ان تحکی
همک لشهید ویجیبک
آیاامتحان کردی که غم
دلت رابرای شهید تعریف
کنی وجوابت بدهد...
#شهید_مشلب
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدید، شنیدید، دلتان لرزید
التماس دعا...
🌸 یاعلی و یازهرا 🌸
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
ای شهید غواص
پدرم را قانع کن که...👆❤️
︵❀
خدایا
بعضیها برای چادری شدن چه موانعی دارند
که دست به دامان شهدا می شوند...
ولی برخی برای بی حجاب شدن یا بی حجاب ماندن چقدر فلسفه می بافند😔💔
#حجاب
#تاج_بندگی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
❤ #عاشقانہ_دو_مدافع❤ #قسمت_دهم رسیدیم خانم محمدے... _نزدیک قطعه ے شهدا نگہ داشت از ماشیـݧ پیاده ش
❤ #عاشقانہ_دو_مدافع❤
#قسمت_یازدهم
_دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو...
حدودا یہ سال پیش اوݧ موقع همراه دوستتوݧ خانم شایستہ بودید(مریم و میگفت)
همینطور کہ میبینید کمتر دخترے پیدا میشہ ک مثل شما تو دانشگاه چادر سرش کنہ حتے صمیمے تریـݧ دوستتوݧ هم چادرے نیست البتہ سوتفاهم نشہ مـݧ خداے نکرده نمیخـوام ایشـونو ببرم زیر سوال
_خلاصہ ک اولیـݧ مسئلہ اے ک توجہ مـݧ رو نسبت ب شما جلب کرد ایـݧ بود
اما اوݧ زماݧ فقط شما رو بخاطر انتخابتوݧ تحسیـݧ میکردم
بعد از یہ مدت متوجہ شدن یہ سرے از کلاساموݧ مشترکہ
_با گذشت زماݧ توجہ مـ نسبت ب شما بیشتر جلب میشد سعے میکردم خودمو کنترل کنم و براے همیـݧ هر وقت شمارو میدیم راهمو عوض میکردم و همیشہ سعے میکردم از شما دور باشم تا دچار گناه نشم
_اما هرکارے میکردم نمیشد با دیدݧرفتاراتوݧ وحیایے ک موقع صحبت کردݧ با استاد ها داشتید و یا سکوتتوݧ در برابر تیکہ هایے ک بچہ هاے دانشگاه مینداختن
_نمیتونستم نسبت بهتوݧ بی اهمیت باشم دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم با دقت ب حرفاش گوش میدادم و یہ لبخند کمرنگ روے لبام بود
ب یاد سہ سال پیش افتادم مـݧ وروزهاے ۱۷-۱۸سالگیم و اتفاقے ک باعث شده بود مـݧ اینے ک الاݧ هستم بشم
اتفاقے ک مسیر زندگیمو عوض کرد
_اما سجادے اینارو نمیدونست برگشتم ب سہ سال پیش و خاطرات مثل برق از جلوے چشمام عبور کرد
یہ دختر دبیرستانے پرشر و شوروساده و در عیـݧ حال شاگرد اول مدرسہ
_واسہ زندگیم برنامہ ریزے خاصے داشتم
در طے هفتہ درس میخوندم و آخر هفتہ ها با دوستام میرفتیم بیروݧ
از همـــوݧ اول خوانواده ے مذهبے داشتیم اما مـݧ خلاف اونا بودم
_اوݧ زماݧ چادرے نبودم و در عوض با مد پیش میرفتم از هموݧ اول علاقہ ے خاصے بہ نقاشے داشتم و استعدادمم خوب بود همیشہ آخر هفتہ ها ک میرفتیم بیروݧ بچه ها کاغذو مداد میوردݧ تا مـݧ چهرشونو بکشم
_یہ روز ک با بچہ ها رفتہ بودیم بیروݧ
مینا(یکے از بچه ها مدرسہ )اومد
همراهش یہ پسر جوون بود
همہ ما جا خوردیم اومد سمت مـݧ و گفت سلام اسماء جاݧ
بعد اشاره کرد ب اوݧ پسر جووݧ و گفت ایشوݧ برادرم هستن رامیـݧ
رامیـݧ اومد سمت مـݧ دستشو آورد جلو و گفت خوشبختم
با تعجب بہ دستش نگاه کردم و چند قدم رفتم عقب
مینا دست رامیـݧ و عقب کشید و در گوشش چیزے گفت
ک باعث شد رامیـݧ ازم معذرت خواهی کنہ
گفتم خواهش میکنم و رفتم سمت بچه ها
مینا اومد کنارمو گفت اسماء جوݧ میشہ چهره ے برادر مـݧ و هم بکشے❓❓❓
_خیلے مشتاقہ
لبخندے زدم و گفتم
ن عزیرم اولا ک مـݧ الاݧ خستم دوما مـݧ تا حالا چهره ے یه پسرو نکشیدم ببخشید
رامیـݧ ک پشت سرما داشت میومد وسط حرفم پریدو گفت ایرادے نداره یه زماݧ دیگہ مزاحم میشیم بالاخره باید از یہ جایے شروع کنے مـݧ باعث افتخارمہ ک اولیـݧ پسرے باشم ک شما چهرشو میکشید
_دست مینارو گرفت و گفت پس فعلا و ازم دور شدݧ اوݧ شب خیلے ذهنم مشغول اتفاقاتے ک افتاده بود....
_اوݧ هفتہ بہ سرعت گذشت
آخر هفتہ با دوستام رفتیم بیروݧ
مشغول حرف زدݧ بودیم ک دوباره مینا ورامیـݧ اومد.....
رامیـݧ پشتش چیزے قایم کرده بود...
صبور باشيد😉داستان ادامه دارد.....😊
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ
👤استاد #رائفی_پور
🔴 زندگی امام زمانی هم سخته هم آسون، آسون یعنی با دوتا حلقه میرن سر زندگی سخت یعنی ...
#عشق_پاک
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃🌸امروز ۲۱ تیر ماه ، سالروز جنایت رضاخان در کشتار وحشیانه بیش از ۲۰۰۰نفر فقط به جرم شرکت در مراسم پاسداشت #حجاب در صحن مسجد گوهرشاد مشهد است.
رضاخان به دنبال بَزک کردن ایرانیان به بهانه تجدد بود و این تنها یکی از جنایاتش برای تخریب ارزش های ایرانی، اسلامی و باورهای مردم بود.
#حجاب مانند اولین خاکریز جبهه است
که دشمن برای تصرف سرزمینی حتماً باید اول آن را بگیرد…
[خداوند #حجاب را از جنس محبت آفرید.]
🌷شهید مطهری: آنان ڪه زیبایی اندیشه دارند زیبایی تن را به نمایش نمیگذارند.
🥀 #حجاب یعنی: دختر سیبی ست ڪه باید از درخت سربلندی چیده شود، نه در پای علفهای هرز.
🥀 #حجاب یعنی: هنر پوشاندن، نه پوشیدنی ڪه از نپوشیدن بدتر است.
🥀 #حجاب یعنی: دارای حریمی هستم ڪه هر ڪسی به آن راه ندارد.
🥀 #حجاب یعنی: زاده ی عصر جاهلیت نیستم. (وَلَا تَبَرَّجُنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّة...33/احزاب)..
🥀هفته #حجاب_وعفاف گرامی باد🥀
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
•••[♥]•••
چہ اهمیت دارد
روزگار چقدر تلخ است؟!
وقتی رویاے با تـــ♡ـــو بودن
شیرین تر از شهدست . . . []•°|🎈
#شهیدبابڪنورے•♥️•
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°🌱
#روز_شمار_محرم_١۴٠٠ 🖤
#کلیپ_استوری 📲
29روز تا محرم حسینی 🗓
کربلایی حمید علیمی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi