eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.4هزار دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
28.4هزار ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نمیدانم جهان عاصی‌ست، یا من عاصی‌ام از خود که این سان در نبودت، سرد و بی‌روحند ایامم اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
ز غم مباش غمین و مشو ز شادی شاد که شادی و غم گیتی نمی‌کنند دوام درودهااااا نثارتان صبــــــحتون مـعطـــــر به بوی مهرباني بهترینهای الهی درانتظارتون☀️ 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
تا دست خدا هست تا مهربانی اش بی انتهاست تا میگویی خدایا ببخش به دورت میگردد و می بوستت و می گوید جانم چه کرده ای مگر دیگر تو را چه نیاز به آدم سلام مهر خداوند همراه امروز شما 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
🌹✨🌹 #بر_بال_خاطره_ها 🕊🕊 🔻 #عملیات_والفجر_۴ #قسمت_ششم 📌صدای انفجارات توپ و خمپاره و تیربارهای س
🌹✨🌹 🕊🕊 🔻 ۴ 🌴 بله یک لحظه یکی از نیروها به داخل سنگر پرید و داد زد عراقیها ، عراقیها 🌴ما که مشغول حرف زدن و پانسمان کردن اسیر عراقی بودیم، مقداری از نیروهای عراقی غافل شدیم. 🌴وقتی که بلند شدیم و بیرون از کانال رو نگاه کردیم، دیدیم از دو طرف در حال محاصره هستیم. 🌴البته هنوز به مواضع اصلی نرسیده بودند، فقط به سنگرهای کمین نزدیک شده بودند. 🌴به بچه‌های آرپی جی زن گفتیم که هر کاری کردند نگذارند تانکها به پیشروی خود ادامه بدهند. 🌴همینکه یکی از بچه‌ها میخواست که از سنگر سر بلند کند و بطرف تانکها شلیک کند، آنرا زیر آتش تیربار قرار میدادند. وضعیت خیلی وخیم بود . 🌴چند تا از بچه‌ها مجروح شده بودند و امکان آن نبود که به عقب برگردند. 🌴 یادم میاد یکی از مجروحین که سن و سال زیادی هم نداشت با وجود زخم عمیق در کتف و دست و کمر که ترکش خورده بود، از روی کتابچه دعا و مناجات که اغلب رزمندگان به همراه داشتند زمزمه‌ای زیبا داشتند و دل هر شنونده‌ را به خود جذب میکرد . 🌴درگیری آنقدر شدید شده بود و شلیکهای پی در پی تانکها و توپها و تفنگ ۱۰۶ م.م آرپی جی هفت و تیربارها حجم آتش زیادی داشتند تمرکز همه رو در بر گرفته بود و مهلت نمیداد که انسان فکری کند. 🌴ناگهان یکی از شیر رزمنده‌ها با یک کوله پشتی پرید داخل سنگر و مقدار زیادی فشنگ و نارنجگ رو برایمان آورده بود 🌴درگیری همچنان ادامه داشت و آتش تهیه عراقی‌ها و ایران به قدری بود که شاید در آسمان گاهی اوقات گلوله به گلوله میخورد. 🌴داخل سنگری که بودیم حدود بیست سانتی در گل و لای فرو رفته بودیم و نمیشد که مقداری بنشینیم و این خیلی ما رو آزار میداد و خسته میکرد، اما کار برای خداوند باشد هیچگاه خستگی ندارد و این برای همه در زمان دفاع مقدس ثابت شد. 🎤راوی: ... 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
"ارزشها" را بشناس و "اشخاص" را با ارزشها بسنج؛ حمایتها باید از ارزشها باشد! اول ارزشها، بعد اشخاص... نه اول اشخاص بعد ارزشها! یکی از مصیبت های زمانِ ما این است که اشخاص دارند کم کم، جانشین ارزشها می شوند. شهید_بهشتی 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
📔✍️ وقتی آنکس که دوستش داریم بیمار میشود، میگوییم امتحان الهی است... ولی هنگامی که شخصی که دوستش نداریم بیمار می‌شود، میگوییم عقوبت الهیست!! وقتی آنکس که دوستش داریم دچار مصیبتی میشود، میگوییم از بس که خوب بود... و هنگامی که شخصی که دوستش نداریم، دچار مصیبت می‌شود، میگوییم از بس که ظالم بود!! مراقب باشیم....! قضا و قدر الهی را آن طور که پسندمان هست تقسیم نکنیم...!! همه ما حامل عیوب زیادی هستیم و اگر لباسی از سوی خدا، که نامش سِتْر (پوشش) است نبود، گردنهای ما از شدت خجالت خم میشد... پس عیب جویی نکنیم، در حالی که عیوب زیادی در وجودمان جاریست! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌ 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔 ✍ امام خامنہ ای را همانند خانہ نشین نڪنید، چرا ڪہ در این دنیا؛ "تنها چیزے ڪہ مرا آرام مے نمود، نگاه زیبا و قشنگ و پر درد این آقا بود" 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🔴لغو مراسم پنجشنبه آخر سال ♦️سازمان اوقاف برای کاهش خطر ابتلا به بیماری کرونا بسیاری از تجمعات مردمی در اماکن متبرکه از جمله مراسم پنجشنبه آخر سال و تحویل سال جدید را تعطیل کرد. 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔 حرم ندارد... یعنی هنوز می ترسند؛ از این که دست توسل به دامنش برسد.. و سال‌هاست حسن در بقیع منتظر است؛ ضریح مردم ایران به میهنش برسد...! 💚 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 این روزها که تو خونه ها هستیم دلمون برای زیارت پر میکشه پاشید یک دقیقه بریم حرم امام رضا علیه‌السلام 💛 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت سی و یکم جهانشاه🌺 💢زندگی در محیط جبهه و در شرایطی که چندین هفته متوالی
قسمت سی و دوم شیاکوه🌺 💢سال ۱۳۶۰ را در یگان تکاور ارتش مشغول بودم. بنده مسئولیت تامین مهمات تیپ ۵۸ ذوالفقار ارتش را بر عهده داشتم. 💢تیپ تکاور ذوالفقار، یکی از یگانهای نمونه و عملیاتی ارتش بود. این یگان شهدای بسیاری را تقدیم کرد. 💢رزمندگان این تیپ روحیه بسیجی داشتند در بیشتر عملیات ها دوشادوش رزمندگان سپاه و بسیج حضور داشتند. 💢در بسیجی بودن این یگان همین بس که در زمان اعزام نیروهای ایرانی به سوریه و لبنان سه گردان از سپاه محمد رسول الله صلی الله علیه وآله و سه گردان از ارتش انتخاب شد که گردانهای ارتش همگی از تیپ ۵۸ ذوالفقار بودند. 💢اما اینکه چرا رزمندگان و فرماندهان این تیپ، خصوصا در سالهای ابتدایی جنگ شجاعت داشتند به عوامل مختلف بر می گشت، شاید یکی از این عوامل، همراهی دلاوری به نام با رزمندگان این تیپ در عملیات ها بود. 💢در سال ۱۳۶۰ به خاطر مسئولیتی که داشتم هر روز بین شهرهای گیلان غرب و اسلام آباد در تردد بودم. 💢یگان ذوالفقار در گیلان غرب مستقر بود. 💢من خاطرات آن روزهای خودم را در همان ایام مکتوب کردم برای همین بادقت بیان میکنم. 💢درست در روز اول مهر ۱۳۶۰، وقتی از شهر گیلان غرب بیرون آمدم در جایی که معروف بود به چشمه سراب، جمعیت نسبتا زیادی را دیدم که تجمع کرده اند. 💢پیاده شدم و به سمت آن جمع رفتم. 💢چشمه سراب محلی بود که رزمندگان برای شنا و آب تنی به آنجا می رفتند. 💢جلو که رفتم متوجه شدم گروهی مشغول ورزش باستانی هستند و بقیه در حال تماشای آنها. 💢یک جوان در کنار گود مشغول ضرب گرفتن بود و با صدای رسایش اشعار زیبایی می خواند. 💢همه جمع شده بودند و از ورزش کردن آنها لذت می بردند. 💢به یک نفر از دوستانم گفتم این جوان کیه؟؟ چه صدای قشنگی داره؟ 💢باتعجب گفت نمیشناسیش؟ این بچه تهران و دلاور منطقه غرب کشوره. 💢اولین برخورد من با ابراهیم بعد از سالها هنوز در ذهن من مانده بعد از آن خیلی دوست داشتم بار دیگر او را ببینم. 💢چند روز بعد برای کاری به مقر بچه های سپاه در گیلان غرب رفتم گفتم میتونم آقای رو ببینم. 💢بچه های سپاه من را می شناختند گفتند: با نیروهای گروه چریکی اندرزگو رفتند سمت بازی دراز احتمال داره عملیات نفوذی انجام بدهند. 💢من که عجیب مشتاق دیدن این جوان شده بودم رفتم به سمت بازی دراز. 💢در جایی به نام چم امام حسن علیه السلام متوجه حضور نیروهای سپاه شدم توقف کردم و جلو رفتم. 💢 اولین کسی که از آن جمع به سمت من آمد خود ابراهیم بود سلام و احوالپرسی کرد من را در آغوش گرفت. گویی سالهاست من را می شناسد. 💢بعد از کمی حال و احوال گفتم قصد من این بود که شما را زیارت کنم اگر کاری از دستم بر می آید در خدمتم. 💢بعد از آن چندین بار دیگر در گیلان غرب او را دیدم هر بار به گرمی از من استقبال می کرد و حسابی تحویل می گرفت. 🗣حسین غضنفری 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi