eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.6هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_پنجاه_و_نه حتی اجازه نمی دهد من و عمه دست به سیاه و سفید بزنیم ، همه کاره
💔 عمه آه می کشد چون می داند نمی تواند کاری بکند : چکار کنم از دست تو ؟ حامد می فهمد که دل عمه به دست امده ، خوشحال دست به آسمان بر می دارد و می گوید : دعا ! دعا کنید مامان ، بلکه منم آدم بشم ! کوله پشتی را دستم می دهد و می گوید ـ: به حاج اقا کاظمی و علی سپردم کاری داشتین انجام بدن ، کاروانشون خیلی کار درسته . با عمه دیده بوسی می کند و عمه به خدا می سپاردش ، اما من هنوز از دستش دلگیرم ، می داند چطور دلم را به دست اورد ، بالحن نرم و ملایمش نازم را می کشد : -ابجی حوراء.....نمیای خداحافظی گلم؟ یه وقت شهید شدما! این حرفش باعث می شود از کوره در بروم ، او حق ندارد شهید شود ، دیر امده و نباید زود بره . با عصبانیت می گم : تو شهید نمیشی بااین کارات ! حامد جلوی خنده اش را میگیرد و به دلجویی ادامه می دهد : باشه ، حالا هنوز قهری؟ جواب نمی دهم دست به سینه ، رویم را برمیگردانم ، ناگاه انگشتان کشیده اش را زیرچانه ام حس میکنم ، صورتم را به سمت خودش میکشد و بوسه ای بین ابروهایم می نشاند : ببخشـــــید ! صورتم داغ می شود ، جلوی این همه ادم زشته چه کاری بود ؟ باصدایی خفه جیغ میزنم : -زشته جلوی مردم.... -زشت داعشه ! نه ما که میخوایم ابجی مون باهامون اشتی کنه ! حالا حلال میکنی یا دوباره همین حرکتو بزنم ؟ خنده ام میگیرد : باشه بابا حلالت کردم.... مظلومانه می گوید : دعام کن .... دلم برایش می سوزد ، اما باید ادب بشود ، بی اعتنا می گویم : توهم همینطور . ادامہ دارد .....🕊️ نویسنده : خانم فاطمه شکیبا 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
▫️«محمد مجیدزاده» فرزند شهید «محمدتقی مجیدزاده» که در کنار یادمان شهدای گمنام «شلمچه» برای دانش‌آموزان سخن می‌گفت،توضیح داد: ▫️ پدرم یک بار در سال 63 به مناطق درگیری کردستان در شهر «بانه» رفت و با نیروهای حزب «کومله» درگیر شد و به اسارت آنها درآمد. آنها پدرم را پس از گذشت حدود سه تا چهار ماه از اسارتش، در فصل زمستان و در برف‌ سنگین کردستان و بدون لباس و کفش رها کردند. ▫️پدرم پاسدار بود و در مدت اسارتش به هیچ وجه این مسئله را بازگو نکرد چون اگر ضدانقلاب پاسدار بودندش را می‌فهمیدند قطعا به طور معمول که سر پاسداران را می‌بریدند سر او را نیز از تنش جدا می‌کردند. ‌✍ راوی فرزندشهید 🌷 ▫️مسئولیت: فرمانده گروهان ادوات ▫️تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۰۲/۰۳ ▫️تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱۸ 📎وی در بهمن‌ماه 1366 و در منطقه «ماووت» که یکی از مناطق مرزی عراق با غرب کشور است به درجه رفیع شهادت نائل آمد . 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 💞 تو احتمالا که نه، حتما می‌فهمی این گزشِ عمیق را، این که ناگهان از غیب به قلب آدمی اصابت می‌کند و در رگ‌ها به خودش می‌پیچد و همه جا را در می‌نوردد تا برسد به گلو و چشم. و تنها تو می‌نشینی و با من بغض به گلو و چشمت می‌دود و می‌ریزد. از بغض ترک خورده‌یمان نسیم ها دور می‌گیرند و طوفان بلند می‌شود به قصد جانمان، احتمالا یک شب تا صبح، یک صبح تا شب، یک هفته سراسر، از این همه کارِ نکرده و راهِ نرفته. تو می‌فهمی که این دو کلمه‌‌ای که آغازگر شق دومش نون است، چه حفره‌ی عمیقی در دلم ایجاد می‌کنند. بیا و یادم بیاور «أتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر»* را، بگو تا من هم تکرار کنم که: «تو می‌پنداری که ذره‌ی کوچکی هستی؟ به حالی که جهانِ اکبر در توست». بیا تا بعد از سبکیِ یک گریه‌ی طولانی، بلند شویم و کاری کنیم. *امیرالمومنین علیه السلام فرمود 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
یڪ لحظه نشستن ڪنار تو آرام گرفتن در آغـوش تو و دل سپردن بہ آرزو های دل پسنــد، حالم را عوض می ڪـند! چقدر خوشبخـتم ڪــه تو را دارم به نام خدای همه 🍃🌹🍃🌹
شفای جسمهای بیمار عافیت دلهای دردمند پُرشدن دستهای خالی و ماندگاریِ مهربانیها به برکت صلوات اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَ آلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🍃🌹🍃🌹
حبه نور✨ ن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ (آل عمران۹۲) در مسیـر عشـق از خیلـی چیـزهـا بـایـد گـذشـت ... 🍃🌹🍃🌹
"یا اباعبدالله" صبح شد باز دلم تنگِ تو💔 از دور سلام تو نیاز و ضربانِ دلمے، ختمِ ڪلام صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین"ع" ‌🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
آقای خوبم ای دیدنت بَهانه ترین خواهش دِلم فڪری بڪن برای من و آتش دلـــم دست أدب به سینه ی بیتاب میزنم صبحت بخیر حضرت آرامش دلـــم 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
دریچه نگاهت را بگشا ...! آفتاب، تا افق روشنایی بالا آمده است ، آن را مهمان آسمان دلت کن ...! سلام روزتون زیبا ☀️ ‌🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
بعد از یکی از عملیاتها بیشتر رزمندگان به زیارت امام رفتند.با وجودی که ابراهیم در آن عملیات حضور داشت ولی به تهران نیامد.رفتم و از او پرسیدم:چرا شما نرفتید!؟ گفت:نمیشه همه جبهه ها راخالی کنند.باید چند نفری بمانند گفت:ما رهبررا برای دیدن نمیخواهیم.ما رهبررا میخواهیم برای اطاعت کردن شهید 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
1.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
The Martyers of zainabioon of Pakistan in Syria Shrine of Hazrat Zainab a.s 🎥نماهنگ زیبا از شهدای لشکر دلاور پاکستان در سوریه حرم حضرت زینب (س) مدافعان حـــــرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi