eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
33.2هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال شهید ابراهیم هادی
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت پنجاهم : سلاح کمری ( ۲ ) ✔️ راوی : امیر منجر رفتيم جلوي پادگان، ماشين
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت پنجاه یکم : فتح المبین ( ۲ ) هيچكس نفهميد آن شب چه اتفاقي افتاد! در آن سجده عجيب، چه چيزي بين آنها و خداوند گفته شد؟ اما دقايقي بعد ابراهيم به سمت چپ نيروها كه در وسط دشت مشغول استراحت بودند رفت! پس از طي حدود يك كيلومتر به يك خاكريز بزرگ ميرسد. زماني هم كه به پشت خاكريز نگاه میکند. تعداد زيادي از انواع توپ و سلاح های سنگين را مشاهده ميکند. نيروهاي عراقي در آرامش كامل استراحت ميكردند. فقط تعداد كمي ديده بان و نگهبان در ميان محوطه ديده ميشد. ابراهيم سريع به سمت گردان بازگشت. ماجرا را با علي موحد در ميان گذاشت. آنها بچه ها را به پشت خاكريز آوردند. در طي مسير به بچه ها توصيه كردند: تا نگفته ايم شليك نكنيد. در حين درگيري هم تا ميتوانيد اسير بگيريد، از سوي ديگر نيز گردان حبيب به فرماندهي محسن وزوايي به مقر توپخانه عراق حمله كردند. آن شب بچه ها توانستند با كمترين درگيري و با فرياد الله اكبر و ندای يا زهرا (سلام الله علیها) توپخانه عراق را تصرف كنند و تعداد زيادي از عراقي ها را اسير بگيرند. تصرف توپخانه، ارتش عراق را در خوزستان با مشكلي جدي روبرو كرد، بچه ها بلافاصله لوله هاي توپ را به سمت عراق برگرداندند. اما به علت نبود نيروي توپخانه از آنها استفاده نشد. توپخانه تصرف شد. ما هم مشغول پاكسازي اطراف آن شديم. دقايقي بعد ابراهيم را ديدم که يك افسر عراقي را همراه خودش آورد! افسر عراقی را به بچه هاي گردان تحويل داد، پرسيدم: آقا ابرام اين كي بود؟! جواب داد: اطراف مقر گشت میزدم، يكدفعه اين افسر به سمت من آمد. بيچاره نمیدانست تمام اين منطقه آزاد شده. من به او گفتم اسير بشه، اما او به سمت من حمله كرد. او اسلحه نداشت، من هم با او كشتي گرفتم و زدمش زمين، بعد دستش را بستم و آوردم. نماز صبح را اطراف توپخانه خوانديم. با آمدن نيروي كمكي به حركتمان در دشت ادامه داديم. هنوز مقابل ما به طور كامل پاكسازي نشده بود. يكدفعه دو تانك عراقي به سمت ما آمد! بعد هم برگشتند و فرار كردند. ابراهيم با سرعت به سمت يكي از آن ها دويد، بعد پريد بالاي تانك و دَر برجك تانك را باز كرد و به عربي چيزي گفت. تانك ايستاد و چند نفر خدمه آن پياده شدند و تسليم شدند. هوا هنوز روشن نشده بود، آرايش مجدد نيروها انجام شد و به سمت جلو حركت كرديم. بين راه به ابراهيم گفتم: دقت كردي كه ما از پشت به توپخانه دشمن حمله كرديم! با تعجب گفت: نه! چطور مگه؟! ادامه دادم: دشمن از قسمت جلو با نيروي زيادي منتظر ما بود، ولي خدا خواست كه ما از راه ديگري آمديم كه به پشت مقر توپخانه رسيديم. به همين خاطر توانستيم اين همه اسير و غنيمت بگيريم. از طرفي دشمن تا ساعت دو بامداد آماده باش كامل بود. بعد از آن مشغول استراحت شده بودند كه ما به آنها حمله كرديم! دوباره اسراي عراقي را جمع كرديم. به همراه گروهي از بچه ها به عقب فرستاديم، بعد به همراه بقيه نيروها براي آخرين مرحله كار به سمت جلو حركت كرديم. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔دلت که برای کسی تنگ میشه چهارتا عکس ازش می‌بینی بهش زنگ می‌زنی، صداشو می‌شنوی اگر امکانش باشه میری می‌بینیش… دلت که برای کسی تنگ میشه، واسه رفع دلتنگی کلی راه هست… دلم برای شما تنگ شده😔 اما نه عکسی نه شماره تماسی نه لیاقتی که صداتو بشنوم نه چشمی که چهره زیباتو ببینم… دلم برای شما تنگ شده🍂 و مثل همیشه کتاب دعام رو باز می کنم: سلامٌ علی آل یس …🥀 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روی مین رفتن، بهانه بود! جنگِ ما جنگِ پا، روی «من» گذاشتن ها بود. 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
دوست داشتن تو💛 را نباید در قلب مخفے کـرد؛ باید از ته دل جار زد تا گوش فلک کَـر بشود... آخه تو میتونی هادیِ آدمای بیشتری باشی❤️🍃 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
1_630622.mp3
زمان: حجم: 4.16M
با صدای استاد مرحوم سید قاسم موسوی قهار 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌹مطمئناً ،میشود تعبیر این رویای من ♦️روزِ روشن میرسد بعد از شبِ یلدای من 🌹دائماً یکسان نباشدحالِ دوران غم مخور ♦️فالِ حافظ گفت: از ره میرسد آقای من! 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
ساده ڪه باشی ... آدمهاخیلی زود دوستت میشوند و تو خيلي دیر ميفهمي دشمنت بودند ساده ڪه باشی آدمها با همه ڪمبودهایشان به غرورت حمله میڪنند و با همه غرورشان مچاله ات میڪنند ساده ڪه باشی آدمها تو را همیشه بازی میڪنند و خودشان همیشه بازیگران پشت پرده میمانند ساده ڪه باشی آدمها اوقات بیڪاری راباسادگی ات پرمیڪنند و تو درلحظه های اندوه تنها می مانی ساده ڪه باشی سادگی ات را حمايت میخوانند و كسي نمیفهمد تو از فرط ''''آدم بودن'''' ساده ای...! 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
1.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حالو هوای این شهر مرا از نفس انداخته است.. از عالم و آدم دلگیرم؛رفیق دست منم بگیر.. قلبم گرفت در تنِ این شهرِ پر گناه حال و هوای جمع شهیدانم آرزوست...💔 شهدا گاهی نگاهی..😍 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
صبح بدون تو مگر بخیر میشود ! دلم جز به نگاهِ تو به هیچ آفتابی، گرم نیست ،،، به نام خدای همه 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
حبه نور✨ اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ... و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید... 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
سرگشته‌ایم هر روز به چیزی خودمان را سرگرم می‌کنیم که شاید زودتر سر بیاید که تمام شود روزهای کش دار بی تو ... العجل با مولای با صاحب الزمان🍃 سلام امام زمانم✋ 🍃🌹