شما "یا حسین" گفتید و رساندید خودتان را
تا حسین...
ڪاش "یا حسین"،
ما را هم حسینے ڪند..
#شهید_روح_الله_مهرابی
#یادش_باصلوات
🍃🌹🍃🌹
#روضه
دور از نگاهِ
غیرت عباس
بر روی قیمت اسرا
چانه میزنند ...💔
🍃🌹🍃🌹
کانال شهید ابراهیم هادی
#عاشقانہ_دو_مدافع #قسمت_پنجاه_چهارم _علے❓ازکے❓الا ساعت چنده❓ هیچے یکم فشارت افتاده بود دیروز آوردیم
#عاشقانہ_دو_مدافع
#قسمت_پنجاه_پنجم
_اسماء جا حالت خوبہ دخترم❓
پشت سر او بابا رضا اومد و با خنده گفت: سلام ، منظور خانم ایـݧ بود کہ خدارو شکر کہ مرخص شدے و حالت خوبہ
خوش اومدے دخترم
بعد هم رو بہ علے کرد و با اشاره پرسید: قضیہ چیہ❓
_علے شونهاشو انداخت بالا و گفت: نمیدونم بابا با اصرار خودش مرخصش کردم
لبخندے زدم و گفتم:حالم خوبہ نگرا نباشید
راستے فاطمہ کجاست❓
ماماݧ علے دستشو گذاشت رو شونمو گفت: خستہ بود خوابید
تو هم برو تو اتاق علے استراحت کـݧ
چشمے گفتم و همراه علے از پلہ ها رفتم بالا
در اتاقو برام باز کرد
_وارد اتاق شدم و رو تخت نشستم
اومد سمتم و چادرمو از سرم در آورد و
آویزوݧ کرد لباسام بوے بیمارستانو میداد و حالمو بد میکرد
لباسامو عوض کردم یہ نفس راحت کشیدم
دستے بہ موهام کشیدم. موهام بهم ریختہ بود ، دستام جو نداشت اما نمیخواستم علے بفهمہ
شو نرو برداشتم و کشیدم بہ موهام
_علے شونرو از دستم گرفت و خودش موهامو شونہ کرد
احساس خوبے داشتم اما یہ غمے تو دلم بود
چشمامو بستم و گفتم: علے جا وسایلاتو آماده کردے❓
جوابمو نداد
شونہ کردݧ موهام کہ تموم شد شروع کرد بہ بافتـنشو
برگشتم سمتشو دوباره پرسیدم: وسایلاتو جمع کردے❓
پوفے کرد و سرشو انداخت پاییـݧ
جمع نکردم
_إ خوب بیا باهم جمعشو کنیم
باشہ واسہ فردا الا هم مـ خستم ام هم تو
حرفشو تایید کردم اما اصلا دلم نمیخواست بخوابم
میخواستم تا صبح باهاش حرف بزنم و نگاش کنم
اصلا کاش صبح نمیشد...
دلم راضے بہ رفتنش نبود ، اما زبونم چیزے دیگہ اے و بہ علے میگفت
نشست بالا سرم و گفت: بخواب
تو نمیخوابے مگہ❓
چرا ولے باید اول مطمعـ بشم کہ تو خوابیدے بعد خودم بخوابم
_إ علے
دستشو گذاشت رو دهنمو گفت: هیس هیچے نگو بخواب خانوم جاݧ
پلکامو بہ نشونہ ے تایید بازو بستہ کردم و لبخند زدم
دستے بہ سرم کشید و گفت: مرسے عزیز جاݧ
خستہ بود ، چشماشو بازور باز نگہ داشتہ بود
خوابم نمیبرد پتو رو کشیدم رو سرمو خودم و زدم بہ خواب
چند دیقہ بعد براے ایـݧ کہ مطمعـݧ بشہ کہ خوابم صدام کرد
میشنیدم اما جواب ندادم
آهے کشید و زیر لب آروم گفت: خدایا بہ خودت توکل
انقدر خستہ بود کہ تا سرشو گذاشت رو بالش خوابش برد
_پتو رو کنار زدم و سرجام نشستم
برگشتم سمتش
چہ آروم خوابیده بود
گوشہ ے چشمش یہ قطره اشک بود
موهاش بهم ریختہ بود و ریشهاش یکم بلند شده بود
خستگے و تو چهرش میشد دید
بغضم گرفت ، ناخدا گاه اشکام جارے شد
دلم میخواست بیدار شہ و باهام حرف بزنہ ، تو چشمام زل بزنہ و مثل همیشہ بگہ اسماء❓
مـ هم بگم جانم علے❓
لبخند بزنہ و بگہ چشمات تموم دنیامہ هاااا
منم خجالت بکشم و سرمو بندازم پاییـ...
خدایا مـݧ چطورے میتونم ازش دل بکنم ، چرا دنیات انقدر نامرده❓
مـݧ تازه داشتم زندگے میکردم
_حاضر بودم برگردم بہ اوݧ زمانے کہ علے نیومده بود خواستگارے هموݧ موقعے کہ فکر میکردم یہ بچہ حزب و اللهیہ خشک و بد اخلاقہ و ازمـݧ هم بدش میاد
اخم کردناش هم دوست داشتنے بود برام
علے اونقدر خوب بود کہ مطمعـݧ بودم شهید میشہ...
#نویسنده_خانوم_علی_آبادی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
4.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ برگی بی اذن خدا به زمین نمیوفته...!!
خدا صداتو میشنوه
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
1.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°🌱
خاطره ای تکان دهنده از نذر عجیب یک عراقی برای زائران اربعین
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
•°🌱
دَسٺ ها بَر سینہ؛✋
بہ پـا باستید و ادب ڪݩید
هـیبټ و حاݪ ۅ هَـۅاے حـرم امشب؛🌙
خبـر از حُضور مادرۍ میدَهد...
ڪسۍ سخݩ اَز عطـش ۅ آب نگۅیَد...
دیگر ڪسے روضہ ی گۅداݪ نخواݩد
مادَر اَست...
میشنَوَد...
تـاب ݩمی آوَرد💔
شَب هاے جُمعہ روضہ آرام بخواݩـید
مادرش ایݩجاست...
همیݩ گۅشہ ی گۅداݪ...😞
#شبجمعهحرمارباب💔
°•🌱
حسین ارباب جان....💔
دیشب نوار قلب
خود را گرفتہ ام
گاهے حسین خالے و گاهے حرم،حسین...
#السلام_علیک_یا_شاه_کربلا🥀
#شبجمعسهوایتنکنممیمیرم🍃
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
4.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 #استوری |
خودم دیدم بابامو سر بریدن ...💔
مثل گرگا لباسش رو دریدن ...💔
#شهادت_امام_سجاد(ع)🥀
#تسلیٺ_باد🏴
🍃🌹🍃🌹