eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
597.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خادم باشے... عاشق باشے... مگر دلت آرام میگیرد؟! مدام بے قرارِ قرار عاشقے هستے.. تقدیم به تمامی خادمین شهدا که با تمام وجود در مسیر شهدا قدم برداشته و نام شهدا را زنده نگه داشتن. 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💠 💠 🔻حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» 🔻گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیون ها با قیافه زننده سر کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش بی حجابه! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتشو رد میکنم شورای انقلاب.» 🔻با اصرار ابراهیم رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش ها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم.» 🔻رفتیم در خانه و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانم ها گفت و از حجاب همسرش، از خون شهدا گفت و از اهداف انقلاب. آن قدر زیبا حرف میزد که من هم متاثر شدم. 🔻ابراهیم همان جا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با امر به معروف و نهی از منکر میشه افراد رو اصلاح کرد. 🔻یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رئیس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه می کنه. 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🔴جلسه محاکمه یک پاسدار ♦️متهم: پاسدار 🔻مورد اتهام: شلیک نکردن موشک به سمت موشک کروز آمریکایی که حساس ترین مرکز حیاتی تهران را مورد هدف قرار داد و صدها نفر را به شهادت رساند 🔹قاضی: برادر ؟؟؟؟ شما برای حفاظت از آسمان و جان مردم ایران حقوق می گیری چرا به سمت موشک آمریکا شلیک نکردی 🔸متهم : جناب قاضی تشخیص سخت بود فکر کردم هواپیمای مسافر بری است. 🔹قاضی: مگر شما در حالت آماده باش صد در صد نبودید؟ 🔸متهم: چرا 🔹قاضی: مگر به شما اطلاع نداده بودند که پایگاه آمریکایی عین الاسد موشک باران شده و آمریکا اعلام کرده ۵۲ مرکز مهم ایران را نابود میکنم. 🔸متهم: بله عالیجناب. 🔹قاضی : مگر سامانه یک پارچه پدافند اعلام نکرده بود که در آسمان پرنده های ناشناس و موشک های کروز در حال پرواز هستند؟ 🔸متهم: بله جناب قاضی 🔹قاضی: پس چرا به طرف موشک آمریکایی شلیک نکردی؟ 🔸متهم: درست است که سامانه پدافند یکپارچه اعلام کرده بود پرنده های ناشناس وارد کشور شده اند اما یک دفعه!!!!سیستم ارتباط گیری قطع شد!!!!! و من نمی دانستم چه کنم خودم بودم و خدا و ده ثانیه فرصت برای تصمیم گیری.به همین جهت تصمیم گرفتم شلیک نکنم !!!! چون احتمال میدادم هواپیمای مسافر بری باشد. 🔹قاضی: شما با این تصمیم خود به صرف احتمال ضعیف و برای نجات جان احتمالی ۱۷۰ نفر، سبب شدی که صدها نفر انسان بیگناه شهید شوند 🔸قاضی: من قضاوت را به عهده مردم می گذارم. 🏷 🏷 🏷 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
تفاوت میان آدمها و انسان ها: آدم ها زنده هستند، انسان ها زندگی می‌کنند! آدم ها می‌شنوند، انسان ها گوش می ‌دهند! آدم ها می‌بینند، انسان ها عاشقانه نگاه می کنند! آدم ها در فکر خودشان هستند، انسان ها به دیگران هم فکر می ‌کنند! آدم ها میخواهند شاد باشند، انسان ها می ‌خواهند شاد کنند! آدم ها، اسم اشرف مخلوقات را دارند؛ انسان ها، اعمال اشرف مخلوقات را انجام می ‌دهند! آدم ها انتخاب کرده اند که آدم بمانند؛ انسان ها تغییر کردن را پذیرفته اند تا انسان شوند! آدم ها و انسان ها هردو انتخاب دارند، اینکه آدم باشند یا انسان، انتخاب با خودشان است. نیازی نیست انسان بزرگی باشیم، انسان بودن خود نهایت بزرگیست... --> انتخاب شما چیست؟! <-- می خواهید یک آدم معمولی باشید یا یک انسان...؟ 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌺 تصوير ديده نشده از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
خواهرم! مهناز افشار! همونطوری که تا دیروز درباره ترور قهرمان ملی‌مون ساکت بودی، امروز هم سکوت اختیار کن! درست مثل همون سعودی‌هایی که کارشناس شبکه‌شون هستی! باشه خواهر؟ خیر ببینی! 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
سلام دوستان مهمون امروزمون حاج حسین هست ✋ * * * *🖤 ): *شهید حسین پور جعفری*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸ محل تولد: کرمان محل شهادت: بغداد 🌹جانباز جنگ تحمیلی از او دو دختر و دو پسر به یادگار مانده است *او فردی امین، امانتدار و رازدار حاج قاسم بود* و در تمامی عملیات‌های خطرناک در خارج از مرزها در کنار و همراه سردار سلیمانی بود *وقتی حرف از وفاداری می‌شود همه یاد علمدار کربلا می‌افتند یاد شیرمردی که تا آخرین لحظه وفادار بود..*🖤💙 *باورش سخت است* اینکه دو نفر ۴۰ سال کنار هم باشند و پا به پای هم تمامی روزهای سخت *باورش سخت است* ۴۰ سال با هم بخندند، با هم بگریند، با هم از آرمان‌ها و آرزوهایشان بگویند، در کنار هم بجنگند، قبل از هر عملیات با هم خداحافظی کرده و حلالیت بطلبند و بعد از هر عملیات با یاران رفته وداع کنند🖤 *باورش سخت است* ۴۰ سال در کنار هم بودن، در کنار هم ماندن و سرانجام در کنار هم پرکشیدن و آسمانی شدن🕊 و چه زیبا در کنار سردار به آرزویش رسید و به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊🕋 *شهید سرتیپ پاسدار* *شهیدحسین پورجعفری* *شادی روحش صلوات*🌹 🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
میان این همه تشویش و بی‌قراری شهر «حسین» امن‌ترین تکیه‌گاه نوکرهاست! 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت شصت و ششم : فکه آخرین میعاد ( ۱ ) ✔️راوی : علی نصرالله 🔸نيمه شب بود كه آمديم مسجد. ابراهيم با بچه ها خداحافظي كرد، بعد هم رفت خانه. از مادر و خانواده اش هم خداحافظي كرد. از مادر خواهش كرد براي شهادتش دعا كند. صبح زود هم راهي منطقه شديم. ابراهيم كمتر حرف ميزد. بيشتر مشغول ذكر يا قرآن بود. رسيديم اردوگاه لشكر در شمال فكه. گردان ها مشغول مانور عملياتي بودند. 🔸بچه ها با شنيدن بازگشت ابراهيم خيلي خوشحال شدند. همه به ديدنش مي آمدند. يك لحظه چادر خالي نميشد. حاج حسين هم آمد. از اينكه ابراهيم را ميديد خيلي خوشحال بود. بعد از سلام و احوالپرسي، ابراهيم پرسيد: حاج حسين بچه ها همه مشغول شدند، خبريه؟! حاجي هم گفت: فردا حركت می كنيم براي عمليات. اگه با ما بيایي خيلي خوشحال ميشيم. حاجي ادامه داد: براي عمليات جديد بايد بچه هاي اطلاعات را بين گردان ها تقسيم كنم. هر گردان بايد يكي دو تا مسئول اطلاعات و عمليات داشته باشه. 🔸بعد ليستي را گذاشت جلوي ابراهيم و گفت: نظرت در مورد اين بچه ها چيه؟ ابراهيم ليست را نگاه كرد و يكی يكي نظر داد. بعد پرسيد: خُب حاجي، الان وضعيت آرايش نيروها چه طوريه؟ حاجي هم گفت: الان نيروها به چند سپاه تقسيم شدند. هر چند لشکر يك سپاه را تشكيل ميدهد. حاج همت شده مسئول سپاه يازده قدر، لشکر 27 هم تحت پوشش اين سپاهه، كار اطلاعات يازده قدر را هم به ما سپردند. 🔸عصر همان روز ابراهيم حنا بست. موهاي سرش را هم كوتاه و ريش هايش را مرتب كرد. چهره زيباي او ملكوتي تر شده بود. غروب به يكي از ديدگاه هاي منطقه رفتيم. ابراهيم با دوربين مخصوص، منطقه عملياتي را مشاهده ميكرد، يك سري مطالب را هم روي كاغذ مينوشت. تعدادي از بچه ها به ديدگاه آمدند و مرتب مي گفتند: آقا زودباش! ما هم ميخواهيم ببينيم! ابراهيم كه عصباني شده بود داد زد: مگه اينجا سينماست؟! ما براي فردا بايد دنبال راهكار باشيم، بايد مسير حركت رو مشخص كنيم. بعد با عصبانيت آنجا را ترك كرد. ميگفت: دلم خيلي شور ميزنه! گفتم: چيزي نيست، ناراحت نباش. 🔸پيش يكي از فرمانده هان سپاه قدر رفتيم. ابراهيم گفت: حاجي، اين منطقه حالت خاصي داره. خاك تمام اين منطقه رملي و نرمه! حركت نيرو توي اين دشت خيلي مشكله، عراق هم اين همه موانع درست كرده، به نظرت اين عمليات موفق ميشه؟! فرمانده هم گفت: ابرام جون، اين دستور فرماندهي است، به قول حضرت امام: ما مأمور به انجام تكليف هستيم، نتيجه اش با خداست. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi