همیشه می گفت سرباز امام زمانم و زمانی که به او می گفتم بمان و ادامه تحصیل بده، می گفت من صدای هل من ناصر امام حسین(ع) را الان می شنوم.
حرف های عجیبی می گفت که ما را مجاب می کرد.
محمدرضا می گفت چون حضرت آقـا فرمودند ما به سوریه کمک می کنیم و هیچ قیدی نیاوردند که چطور کمک میکنیم، من به عنوان پیرو حضرت آقا خودم را آماده کردم و آموزش های تکاوری و تخریب دیدم که هر موقع آقا اراده کند من آماده باشم.
میگفت شما فکر کن امام زمان(عج) ظهور کند و چشمش به من بیفتد و دست روی شانه من بگذارد و من یک جوان بی فایده باشم؛ امام زمان(عج) اینطور خوشحال می شود یا یک جوان سرباز و آمادهکه ایشان را خوشحال کند؟
شهید محمدرضا دهقان
شهید مدافع حرم
🌹🍃🌹🍃
🌸روایتی از همسر فرمانده
یکی از سرداران سپاه در خاطرات خود می گفت:شهید "تقوی" در جبهه دعا ابوحمزه ثمالی را از حفظ در قنوت نمازش میخواند.
همیشه نشسته میخوابید و پایش را دراز نمیکرد.
یک بار از او پرسیدم: حاج حمید، چرا این کار را انجام میدهید?
جواب داد: در محضر چه کسی بخوابیم، ما اینجا با بهترین بندگان خدا زندگی میکنیم.
من پایم را جلوی شما دراز کنم
سردار سرتیپ
شهید سیدحمید تقوی فر
شهید مدافع حرم
🌹🍃🌹🍃
بخشی از کتاب دلتنگ نباش :
روحالله همیشه به زینب میگفت: «بیا برای خودمون باقیات_الصالحات جمع کنیم. یه کاری بکنیم که بعد از مرگمون هم اون دنیا به کارمون بیاد.»
به حال پدر و مادر امامخمینی غبطه میخورد و میگفت: «خوش به حال پدر و مادر امامخمینی. ببین چه پسری تربیت کردن که هنوز هم براشون باقیات الصالحات داره.»
زینب به این فکر میکرد که حالا خود روحالله شهید شده و باقیات الصالحات پدر و مادرش شده و چقدر قشنگ به چیزی که میخواست، رسیده بود.
شادی روح شهید والامقام روحالله قربانی و پدر و مادرش صلوات
شهید روح الله قربانی
شهید مدافع حرم
🌹🍃🌹🍃
5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
این قـافـله از مـرگ ندارد پـروا
دارد روی شانه پـرچم عـاشورا
این قـافـله صد عـلـیِّ اکـبر دارد
با پیکر غـرق خـون و ارباً اربا🕊
#بازگشت_پیکر
#دمی_با_شهید 💚
#یاد_شهدا_با_صلوات
#سرگردپاسدارشهیدمحمدغفاری
🍃🌹🍃🌹
میدونستی سامراء یا همون سُرَّ مَن رَای
[یعنی شهری که هرکی ببیندش خوشحال میشه] 😍
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
CQACAgQAAx0CUyYOlAACJK9hkN5heHUjY-F-UHw-_PMWUqJnnQACaAsAAtZOiVC95lewI5DDwyIE.mp3
زمان:
حجم:
8.3M
🔊 #صوتی | #سرود
📝 سامرا شد با قدمهای تو غرق نور و شادی...
👤 کربلاییسیدرضا #نریمانی
🌸 ویژه ولادت #امام_حسن_عسکری
🍃🌹🍃🌹
ڪمنبودهاندڪسانیڪهازایندنیارفتند
ودرنامهاعمــالشانفقـــطاینثبتشدهبودڪه:
«میخـــــواستآدمخــــــوبیباشـــد»
امابرایخــوبشدننهحــرڪتیڪرد
نهســــرعتیداشتنہسبقتی...
#رفیــقعمــــرتوبهآســونیهــدرنده...🙂🍂
🍃🌹🍃🌹
🌹اگر از دولت وصـل تـو
نیست مـا را نصیب ؛
گاهگاهی به نگاهی
دل مـا را دریاب ...❤️
🌷مسئول تخریب قرارگاه فاطمیون
شهادت: حلب سوریه ۱۳۹۵🕊
🥀#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_حسین_هریری
#سالروز_شهادت🕊
🍃🌹🍃🌹
کانال شهید ابراهیم هادی
✅داستان 🌺امیر حسین🌺 💠( قسمت دوم: تا لحظه مرگ ) . . تو با خودت چی فکر کردی که اومدی به زیباترین دختر
✅ادامه داستان 🌺امیر حسین🌺
💠( قسمت سوم: آتش انتقام )
.
.
چند روز پام رو از خونه بیرون نگذاشتم ... غرورم به شدت خدشه دار شده بود ... تا اینکه اون روز مندلی زنگ زد و گفت که به اون پیشنهاد ازدواج داده و در کمال ادب پیشنهادش رد شده ... و بهم گفت یه احمقم که چنین پسر با شخصیت و مودبی رو رد کردم و ... .
.
دیگه خون جلوی چشمم رو گرفته بود ... می خواستم به بدترین شکل ممکن حالش رو بگیرم ... .
پس به خاطر لباس پوشیدن و رفتارم من رو انتخاب کردی ... من اینطوری لباس می پوشیدم چون در شان یک دختر ثروتمند اصیل نیست که مثل بقیه دخترها لباس بپوشه و رفتار کنه ... .
.
همون طور که توی آینه نگاه می کردم، پوزخندی زدم و رفتم توی اتاق لباس هام ... گرون ترین، شیک ترین و زیباترین تاپ و شلوارک مارکدارم رو پوشیدم ... موهام رو مرتب کردم ... یکم آرایش کردم ... و رفتم دانشگاه ... .
.
از ماشین که پیاده شدم واکنش پسرها دیدنی بود ... به خودم می گفتم اونم یه مرده و ته دلم به نقشه ای که براش کشیده بودم می خندیدم ...
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
10.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقایی که قدم گذاشته تو مدینه
بانی سفره های اربعینه . .💚
[ولادتامامحسنعسکریعلیهالسلام]
#کربلایی_حسین_طاهری
#پست_اینستاگرام
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi