5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایت یک مرد از آنچه در کما بر همسرش گذشت
🔹فصل دوم زندگی پس از زندگی
👤تجربه گر: آقای ملکی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
41.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی مهم / ترور رزمنده مدافع حرم در تهران / جزئیات عملیات بزدلانه ترور شهید صیاد خدایی / بخش اول
روز گذشته شاهد ترور بزدلانه شهید مدافع حرم صیاد خدایی در پایتخت بوده ایم. شهیدی که در مقابل منزل و در حالی که بر خودرو پراید خود سوار بود به دست افراد ناشناس ترور شد و در مقابل چشم مادر به شهادت رسید. این گزارش بخش اول در خصوص این ترور خواهد بود.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱#استوری | #ریلز
نکنه زودی یادمون بره🕊
شهدای راه زینب(س)🕊
🌷 #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🌷 #شهید_حسن_صیاد_خدایی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
⭕️بهترین مردم جهان
🔻دسته ای از مردممون وقتی میبینن بر اثر حادثه ای خونی از هموطنشون رفته اینجوری ساعتها در صف وایمیستن تا خون بدن و کمک کنن زنده بمونه و یا دعا میکنند
❌یک عده هم هستن که وقتی بوی این خون رو حس میکنن دعا میکنن تعداد فوتیا و مجروحین بیشتر بشه تا باهاش دلار کاسبی کنند!
گروه دوم هموطن نیستن کفتارند!
#آبادان
#بهترین_مردم
🔺دعوت متفاوت حاج محمود کریمی برای اجتماع خانوادگی سلام فرمانده ورزشگاه آزادی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
779.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتۍڪهروضههاتسرمیگیره
دلهاتاڪربلاپرمیگیره.....💔:(
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
3.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاش میدانستم کجا سکونت داری..!
#امام_زمان
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
3.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
📹کلیپ |عیادت امام خامنه ای
از جانباز #شهید_محمدتقیطاهرزاده
🌱«محمدتقی! میشنوی آقاجون؟
☘ میشنوی عزیز؟
🌱 میشنوی؟
☘ در آستانهی بهشت، دم در بهشت،
🌱 بین دنیا و بهشت قرار داری شما؛
☘ خوشا به حالت...»
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
گویا باز مرا خواندی که دلم یاد تو کرد.
👤علی اکبر بقایی
#اذان_میگویند...
و دوست و آشنا دور او ریخته بودند و ماچش میکردند. یکی آویزانش میشد، یکی دستش را میگرفت، یکی به پایش افتاده بود. کاملاً احساس میکردم که حسین از بالای سر همه آنها دنبال کسی میگردد. فقط به او خیره شده بودم.
صدایی بلند گفت: لطفاً برید کنار! اجازه بدید همسرش اون رو ببینه! دریای جمعیت کنار رفتند و برای من راه باز کردند. خبرنگارها با دوربینهایشان دویدند. روبهروی هم قرار گرفتیم. دست مرا گرفت و گفت: حالت چطوره؟
گفتم: خوبم! پیشانیام را بوسید و یکدفعه سیل جمعیت من و حسین را از هم جدا کرد.
در همین دقایق، خبرنگارها چند بار دورم جمع شدند؛ تلق تلق عکس میانداختند. پرسیدند: خانم لشگری، در این لحظه احساستون چیه؟ جوابی ندادم؛ فقط سکوت کردم. چقدر این سؤال برایم رنجآور بود. خسته شده بودم. سرگیجه و سردرد داشتم. به این نوع شلوغیها عادت نداشتم.
سالهای سال زندگی ساکت و خلوتی داشتم. ما سه نفر انگار در یک تصادف شدید ضربه سختی خورده باشیم و بعد از هجده سال از کُما بیرون آمده باشیم. فقط احتیاج داشتیم ساعتها بنشینیم و به یکدیگر نگاه کنیم؛ ببینیم از لحاظ ظاهری چه تغییری کردهایم تا یخمان آب شود و بعد تازه بتوانیم با هم صحبت کنیم. تعجب میکردم در آن جماعت انبوه هیچکس این را نمیفهمید ...»
فصل جدیدی از زندگی حسین و منیژه آغاز شد؛ این بار با رنگ و بویی دیگر.
اما زندگی مشترک مجدد آنها ۱۱ سال بیشتر طول نکشید. سرلشکر حسین لشگری بامداد دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ در بیمارستان لاله تهران درگذشت و منیژه لشگری هم ۵ بهمن ۱۳۹۸ بر اثر سکته قلبی دار فانی را وداع گفت.
به راستی که برخی ها چه رنج های جانفرسایی که برای این آب و خاک نکشیده اند!!