eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
33.2هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
درود صبحتون گلباران 🌸 آرزو میکنم در این صبح بهاری پروانہ دلتون شـاد عاقبتتون بخیر زندگَیتون بدون حسرت عشقتون آسمانی و حال دلتون خوب باشه .. 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
فرا رسيدن ميلاد حضرت امام حسين(ع)، روز پاسدار، و ولادت حضرت ابوالفضل عباس (ع)، روز جانباز، و میلاد امام زین العابدین ( ع ) بر شما مبارک باد 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
حسین جان با یوسفش مقایسه کردم تو را نگار گفت: آن شاه مصر باشد و او شاه عالم است. اَلسَّـلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْــنِ الْحُسَیْـــنِ وَ عَلــى اَوْلادِ الْحُسَیْــنِ وَ عَلــى اَصْحابِ الْحُسَیْـــنِ ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت آموزگارشهادت واُسوه رشادت وپایداری امام حسین (ع) مبارک🌸 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
ای ابر شعله‌ورِ هستی، میلادت بارش رحمتی‌ست بر کویر خشکیده‌ی دلها.... آمدی‌ اربابم♥️ 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
218.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🌺 اعیاد شعبانیه، میلاد حضرت امام حسین(ع) حضرت امام سجاد(ع)حضرت ابوالفضل‌العباس(ع) مبارکباد 🌺🌺 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
❤️نقاشی جدید حسن روح الامین به مناسبت میلاد امام حسین(ع) @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 از خود گذشته ایم و بر رنج ها سواریم ترسی ز دشمنانِ این انقلاب نداریم چون مادر شهیدان در خون خود نشستیم تا که جهان بداند پ.ن: سه تا عشق تو یه تصویر😍 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💢روزت مبارک سردار ... راستی در آن دست ها چه رازی نهفته بود که وقتی قطع شد، رسم دست دادن از تمام جهان برچیده شد! مبارک 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
✨در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) یاد بودی است که خیلی ‌ها با دیدن عکس صاحب آن و عنوان «شهید گمنام» که روی سنگ مزار نوشته شده، می‌روند و زائر شهید مفقودالاثر می‌شوند شهیدی که برای بچه‌های جنوب شرق تهران و کسانی که اهل دل هستند خیلی عزیز است؛ البته این شهید برای جوان‌هایی که کتاب «سلام بر ابراهیم» را خواندند، حال و هوای دیگری دارد. ✨پهلوان بسیجی 🌷ابراهیم_هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلان غرب و ستاره ورزش کشتی کشورمان است. ✨او در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان به دنیا آمد؛ ابراهیم چهارمین فرزند خانواده بود؛ او در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید، از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد. ✨سرانجام 🍃ابراهیم_هادی در والفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچه‌های گردان کمیل و حنظله در کانال‌های فکه مقاومت کرد اما تسلیم نشد و در ۲۲ بهمن سال ۶۱ بعد از فرستادن بچه‌های باقی مانده به عقب تنهای تنها با خدا همراه شد و دیگر کسی او را ندید. ✨ابراهیم همیشه از خدا می‌خواست گمنام بماند چرا که گمنامی صفت یاران خداست. 🌷يادش با ذکر 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔 و تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي و آنچه را در دل من ميگذرد ميداني... - چقدر خوبه که می دونی آخه من حرف زدن را خوب نمی دانم! ؟ مناجات شعبانیه 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت چهل و هشتم روزهای آخر🌺 💢صبح روز ششم نبرد و روز حضور ما در کانال مصادف
قسمت چهل و نهم عبد صالح خدا🌺 💢اردیبهشت سال ۱۳۸۸بود. بعد از دو سال تحقیق و آماده کردن متن، چند روز قبل از ایام فاطمیه کتاب سلام بر ابراهیم را برای مجوز فرستادیم. خیلی دوست داشتیم که در مراسم شهدای اطلاعات عملیات در روز شهادت مادر سادات کتاب آقا ابراهیم رونمایی شود. اما همه افراد مسئول ما را نا امید کردند. گفتند: فرایند صدور مجوز یک ماه طول می کشد. 💢روز بعد ناباورانه به ما خبر دادند که مجوز چاپ کتاب آماده است. ظاهراً مسئول مربوطه، وقتی به مطالعه متن پرداخته نتوانسته بود آن را به روز بعد موکول کند و تا آخر رفته بود! 💢حالا مراحل چاپ مانده که آن هم زمان بر بود. ما شش روز تا مراسم فرصت داشتیم. مرحوم حاج آقا علیان، مدیر نشر پیام آزادی را دیدم و برای چاپ صحبت کردم. ایشان تصویر ابراهیم را که دید او را شناخت گفت: در دوکوهه او را دیده بودم.. بعد گفت: هر کاری بتوانم انجام می دهم. گفتم: من هیچ پولی برای چاپ کتاب ندارم. گفت: اشکالی ندارد، اما بعید است ظرف یک هفته پنج هزار جلد کتاب آماده شود چون الان نزدیک نمایشگاه کتاب است و تمام چاپخانه ها مشغول کارند. 💢بعدها به هر کسی می گفتم باور نمی کرد. من و دوستانم در شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مشغول تخلیه کتاب ها بودیم. کتاب سلام بر ابراهیم در شب شهادت حضرت زهرا(س) از چاپ خارج و روز شهادت در مراسم شهدای اطلاعات توزیع شد. 💢از آن روز بود که حضور مجدد آقا ابراهیم در حیات مادی و معنوی ما آغاز شد. از این بنده خالص خدا کرامات مختلفی را در جای جای این کشور مشاهده کردیم. مطالبی که خبر از حضور و زنده بودن شهید می داد. بسیاری از دوستان توصیه می کردند که این مطالب را به کتاب اضافه کن اما گفتم: این چیزها چیز عجیبی نیست. زندگی و شهادت تمامش حضور و کرامت است چون او بنده واقعی خدا بوده و زنده بودن شهدا را قرآن خبر داده. از طرفی اگر می خواستیم تمام مطالبی که از کرامات شهید برای ما ارسال می شد را منتشر کنیم حجم آن از کتاب اول سلام بر ابراهیم بیشتر می شد. اما برخی از این مطالب بسیار تاثیر گذار بود که حتی رسانه ای شد. در ادامه این مجموعه به چند نمونه از آنها اشاره کرده ایم. 💢به طور مثال یکی از جوانان دانشجو سه سال قبل تماس گرفت و اینگونه گفت: دانشجویی امروزی و بیگانه با معنویات بودم. از آنها که تا پایشان به دانشگاه باز می شود یکباره با تمام گذشته ومعنویات خداحافظی می کنند. مدتی زندگی من اینگونه طی شد. تا اینکه برخی دوستانم گفتند: می خواهیم به اردوی راهیان نور برویم. تو هم بیا خوش میگذرد. من هم به قصد تفریح با آنها همراه شدم. 👇👇👇
👇👇👇 💢در یکی از این شب های این سفر وقتی پای صحبت های راوی نشستم خیلی به حال خودم افسوس خوردم من تمام گذشته ام را تباه کردم. 💢همان شب در عالم رویا دیدم که جنگی در گرفته مانند نبردهای صدر اسلام! من مانده بودم که به کدام سپاه ملحق شوم. یکباره پیغمبر صلی الله علیه وآله را دیدم که مشغول آرایش نیرو ها بود تا مرا دید فرمودند: برو در سپاه ابراهیم. من فکر کردم که فرمانده لشکر حضرت ابراهیم است. سریع به افراد لشکر ابراهیم ملحق شدم. او یک جوان نورانی و زیبا بود. وقتی آماده جنگ شدیم از خواب پریدم. 💢صبح روز بعد از دوستان فاصله گرفتم و کمی در خلوت تنهایی خودم به خوابی که دیده بودم فکر می کردم. راوی کاروان افراد را جمع کرد و گفت: یک کتاب را به شما پیشنهاد می دهم مطمئن هستم از خواندن این کتاب خسته نمی شوید. یقین دارم چیزهای زیادی با خواندن این کتاب بدست می آورید. کتابی به نام سلام بر ابراهیم. بعد کتاب را در دست گرفت و به بقیه دانشجو ها نشان داد. 💢من کمی دور تر نشسته بودم غرق در افکار خودم بودم که صحبت هایش را شنیدم. از دور به آنها نگاه کردم. چهره آن جوان بر روی کتاب بسیار برایم آشنا بود! بلند شدم و با تعجب به سمت آنها رفتم. خوب که نزدیک شدم آن تصویر را شناختم. این جوان همان فرمانده ما بود همان ابراهیم که پیغمبر خدا به من گفت تا در سپاهش قرار بگیرم. جلو رفتم و کتاب را از دست راوی گرفتم خودش بود شک نداشتم. همان روز کتاب را خریدم و به خلوتی رفتم تا آن را شروع کنم. اما چرا پیامبر صلی الله علیه وسلم به من توصیه کرد در سپاه ابراهیم قرار بگیرم؟ وقتی صفحه اول را باز کردم با تعجب دیدم که این کتاب به ساحت مقدس نورانی پیامبر "صلی الله علیه وآله وسلم " تقدیم شده!! از آن روز ابراهیم حجت مسلمانی مجدد من گردید و برادر دینی من شد. من سعی کردم در لشکر ابراهیم ثابت قدم و استوار بمانم. 💢بعد از کلی تماس و اصرار آمده بود دفتر انتشارات و می گفت: باید ماجرایی را برایتان بگویم. بی مقدمه گفت: سن وسال من کمی بالا رفته بود. شغل خوبی داشتم. بارها برای ازدواج به خواستگاری رفتم. هر بار به یک مشکل بر می خوردم و ازدواج من عقب می افتاد. یک بار سر مساله حجاب به توافق نرسیدیم. 👇👇👇