eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.6هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
33.4هزار ویدیو
88 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 هرخانمی که چادر به سرکند وعفت ورزد وهر جوانی که نماز اول وقت رادرحدتوان شروع کند اگردستم برسدسفارشش رابه مولایم امام حسین خواهم کردواورادعامیکنم شهید حسین مهرابی✨ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
بین بچه های یگان معروف بود به محمد عشقی... چون عاشق بود🍃 یه تسبیح هزارتایی داشت که خودش درست کرده بود و بعد نماز باهاش میفرستاد ، دائم ذکر میگفت حتی تو ماموریت زمزمه میکرد... قاری قرآن هم بود روز آخرم که بچه ها رفتن بالاسرش میگن لباش تکون میخورد و آروم ذکر یازهرا میگفت.‌..💔 راستی یکی از ترکشهای خمپاره به پهلوی یوسف خورده بود... شک ندارم دم آخری خود مادرمون خانم فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها)اومد برا بدرقه اش...😔 تکاور پاسدار شهید یوسف فدایی نژاد 🌷یادش با ذکر 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
به هوش مصنوعی گفتن یه دور همی قدیمی ایرانی ها رو بکش این شده نتیجه‌اش هوش مصنوعی هم فهمیده هویت ایرانی یعنی حجاب و آخوند و پوشش :)) 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
✨﷽✨ 🔴هنگام وحشت به سوي خدا پناه ببرید. ميگويند پسري در خانه خيلي شلوغ کاري کرده بود. همه ي اوضاع را به هم ريخته بود. وقتي پدر وارد شد، مادر شکايت او را به پدرش کرد.پدر که خستگي و ناراحتي بيرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر ديد امروز اوضاع خيلي بيريخت است، همه ي درها هم بسته است. وقتي پدر شلاق را بالا برد، پسر ديد کجا فرار کند؟راه فراري ندارد! خودش را به سينه ي پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد... شما هم هر وقت ديديد اوضاع بيريخت است، به سوي خدا فرار کنيد. ✨«وَ فِرُّوا إلي الله مِن الله»✨ هر کجا متوحش شديد راه فرار به سوي خداست. ✍ حاج محمداسماعيل دولابي 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حکایت جوان گرفتاری که با شنیدن یک سخنرانی از خودکشی کردن منصرف شد ! حجت الاسلام سید احمد دارستانی 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 تنها هدفش از رفتنِ به سوریه انتقام سیلی حضرتِ زهرا سلام‌ الله بود! فدایی عمه جان 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
📌 برخورد آموزنده شهید طهرانی مقدم در برخورد با نیروی که ظاهر مذهبی نداشت 🔷️ با طرز تفکر حسن مقدّم، به‌مرور پای افراد زیادی به دفاتر مختلف طراحی که همگی ذیل سازمان جهاد خودکفایی بودند، باز شد. ◇ - حاج آقا! این مهندسی که تازگی اومده تو دفتر ما، خیلی پشتکار عالی داره. خیلی خوب شد اومد. ظاهرش مثل ماها نیست اما انصافا ... . ◇ حاج حسن سرش را بلند کرد و چشم دوخت به کسی که این حرف را زده بود! یعنی «این چه حرفی بود که زدی؟!» ◇ ـ حاج آقا! منظورم اینه مثل ماها ظاهرش مذهبی نیست! ◇ حاج حسن زد توی برجکش: «خب؟! ... حالا ماها که ظاهر مذهبی داریم مگه چی هستیم؟!» 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
خداوندا!! پاهایم جرأت عبور از صراط را ندارد، من آنها را در بین الحرمین برهنه دواندم، در سنگرها خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خندیدم و گریستم افتادم و بلند شدم.... 📌امید دارم آن جهیدن ها و خزیدن ها و به حُرمت آن حریم ها آنها را ببخشی. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi