eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 اطلاعیۀ وزارت اطلاعات دربارۀ حادثۀ تروریستی کرمان 🔹 در زمان کوتاهی پس از وقوع حادثه‌، سربازان گمنام امام زمان (عج) اولین رده های عوامل تروریست داعشی را کشف و به‌منظور شناسایی سایر عوامل همکار و حمایت کنندۀ تروریست‌ها و نیز جنایتکاران احتمالی دیگر، با همکاری کلیۀ واحدهای امنیتی، انتظامی و اطلاعاتی کشور، اقدامات گسترده‌ی اطلاعاتی، فنی و امنیتی سراسری را به اجرا گذاشتند. 🔹 از دو تروریست معدوم انتحاری، یک نفر ملیت تاجیکستانی داشته و هویت تروریست دوم هنوز به صورت قطعی احراز نشده است. 🔹 با شناسایی عوامل انتقال تروریست‌ها به داخل کشور، اولین عملیات دستگیری عوامل مذکور در غروب روز حادثه انجام شد. 🔹 در بامداد روز بعد (پنج‌شنبه ۱۴ دی ماه) اقامتگاه مورد استفاده‌ی دو تروریست معدوم در حومه‌ی شهر کرمان شناسایی و نیز ۲ عنصر پشتیبانی و تأمین کننده‌ی اقامتگاه مذکور، شناسایی و بازداشت شدند. 🔹 در ادامه‌ی عملیات، ۹ نفر از شبکه‌ی پشتیبانی تیم تروریستی و مرتبطین آن در ۶ استان کشور شناسایی و بازداشت شدند. قطعاً این عملیات تا بازداشت آخرین فردی که به هر شکل و به هر اندازه در پشتیبانی از جنایتکاران مورد نظر دخالت داشته‌ است، استمرار خواهد یافت. 🔹 عدم صدور بیانیه تا این لحظه، به دلیل کشف تجهیزات انفجاری آماده در محل اقامت تروریست‌ها بود که می‌توانست بیانگر احتمال وجود و مراجعه‌ی عوامل دیگر برای انتقال مواد انفجاری و بکارگیری در سایر اماکن باشد. بخشی از تجهیزات مکشوفه عبارت‌اند از: ۲ جلیقه انفجاری، ۲ دستگاه ریموت کنترل از راه دور، ۲ چاشنی انفجاری، چند هزار ساچمه‌ی مورد استفاده در جلیقه‌های انفجاری، سیم کشی‌های آماده شده برای جلیقه‌ها و مقادیری مواد اولیه‌ی انفجاری. 🔹 از آن جا که عملیات شناسایی و نیز اقدامات تأمین ثانویه در گستره‌ی داخل و خارج از کشور، با تمام ظرفیت‌های موجود در حال انجام می‌باشد، لذا سایر اطلاعات حاصله، در زمان مقتضی به استحضار ملت شریف ایران خواهد رسید. 🔹 حضور گسترده‌ی ملت شریف ایران اسلامی در ادامه‌ گردهمایی‌های بزرگداشت شهید سلیمانی (ره) و نیز در مراسم تشییع شهدا و محکومیت شدید آن اقدام کورِ تروریستی، همچون همیشه خنثی کننده‌ فتنه‌ها و توطئه‌های دشمنان، من‌جمله مزدوران داعشی و داعش‌سازان آمریکایی و صهیونیستی بوده و خواهد بود. سربازان گمنام امام زمان (عج) ضمن تعظیم در برابر عظمت این ملت بزرگ، با تأسی به منویات رهبر حکیم انقلاب اسلامی، اطمینان می‌دهند که «سربازان راه سلیمانی به رذالت جنایت‌کاران، پاسخ سختی خواهند داد».
برای برادرم حسین دارابی حسین جانم، سلام علیکم از دیروز که راوی زخمهای کرمانِ عزیز بودی ، نگرانت بودم. دیدم چند ساعت در سکوت رفتی و دیگر هیچ چیزی منتشر نکردی. فهمیدم شوک بزرگی برایت بوده و حال و هوای دلت بدجوری ابری شده حال دلت را خوب می‌فهمم ، رفیق ۲۵ ساله... یکی ، دوسال بیشتر از حمله ناجوانمردانه داعش نگذشته بود که برای انجام کاری به سوریه رفتم. هفته اول در دمشق بودم و هفته دوم به حلب رسیدم. دقیقا همان روز اول به همراه ابوحامد و آقا سید رفتیم اطراف را ببینیم‌، در حال گشت‌زنی بودیم که خبر دادند داعشی‌ها به یک خانه نفوذ کردند و قتل‌عام. هنوز تصوّر درستی از جنگ نداشتم شور و حال خوبی داشتم و سرم درد میکرد برای دعوا. دوان،دوان رفتیم به سمت محل حادثه پیچیدیم توی کوچه هنوز به‌خاطرم هست درب دوم، سبز رنگ بود، خانه‌ای شمالی. وارد خانه شدیم... من تا به حال قتلِ‌عام ندیده بودم. مادر خانه ۳ تیر خورده بود و یک تیر خلاص ۲ دختر یک طرف، که سر یکی را بریده بودند و دیگری سهمش گلوله  بود. پدر خانه و ۲ پسرش هم که معلوم بود مقاومت کرده بودند وحشیانه کشته شده بودند. برایت نگویم چه ساعت سختی بود اصلا زمان ایستاده بود بغض کرده بودم و حیران نگاه میکردم. اما تا اینجای کار برای یک معرکه بزرگ طبیعی بود. چشمم را چرخاندم،  نگاهم روی پنجره های خانه قفل شد دیوانه شدم انگار خونی دیگر در رگهایم نمی‌چرخید... دختری ۳،۴ ساله را با طناب به نرده‌های پنجره بسته بودند و نیمه پایین‌اش نبود... نارنجک را میان پاهایش گذاشته بودند و ضامن را کشیده بودند. آنوقت‌ها دختر من هم در ایران همین سن و سال را داشت. از آن روز بغض سخت و سنگینی در سینه دارم از یک سو دلم سوخت و رگِ عاطفه‌ام جنبید از طرف دیگر بغض انتقام در وجودم ماند. دیروز که دیدم سعی داری در وسط معرکه به عنوان راوی حکایت کنی، حالت را خوب می‌فهمیدم. گاهی وقتها باری روی دوش‌ات سنگینی می‌کند ولی نمی‌توانی با کلمات بیان کنی، داغ می‌شود و تا آخر عمر در دلت می‌ماند. حسین عزیزم زخم و خون چیز عجیبی است انگار وقتی وسط یک معرکه بزرگ هستی، قد می‌کشی،  بزرگتر می‌شوی و به همین میزان پیر می‌شوی وقتی نتوانی بغض فروخورده را فریاد بزنی.. اینها را برایت نوشتم تا بگویم: آتش بگیر تا که بدانی چه می‌کشم مفهوم سوختن به تماشا نمی‌شود می‌دانم از امروز حس و حالت عوض خواهد شد و قلم‌ات محکم‌تر. این را برایت بگویم، بعضی اصلا نمی‌فهمند، خاک وطن یعنی چه؟ نمی‌فهمند دفاع از حرم یعنی چه؟ نمی‌فهمند اگر آن روز از حرم بی‌بی جان دفاع نمی‌کردیم، امروز باید حادثه کرمان را در همه شهرها و هر روز می‌دیدیم. برادر جان آن روزهای سخت سوریه گذشت و مقاومت کار خودش را کرد... روزهای سخت غزه هم می‌گذرد روزهای سخت ایران هم ولی ای کاش بفهمیم که ایران، سوریه، عراق، لبنان ، یمن و همه کشورهای مقاومت بعد از تاریکی به روشنی‌ها سلام خواهند کرد. هم‌درد و هم‌قبیله تو برادرت ✍ م.م
7.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معجزه قرآن 😍 همه چیز در گردش است، حتی خود آیه. از آخر به اول بخونید میفهمید 😊
حبه نور ✨ [إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ] بر آن مهربانِ توانا؛ ناممکن وجود ندارد. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
«با یک سلام صبح به ارباب بی کفن» روزم پر از جواب سلام حسین شد یادم نمی‌رود که خدا هر زمان ز من قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد صبحتون حسینی🌸 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
سلام مولای ما ، مهدی جان چه دلنشین است صبح را با نام شما آغاز کردن و با سلام بر شما جان گرفتن و با یاد شما پرواز کردن ... چه روح انگیز است با آفتاب محبت شما روییدن و با عطر آشنای حضورتان دل به دریا زدن و در سایه سار لبخند زیبایتان امید یافتن ... شکر خدا که در پناه شماییم ... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌹شب قبل شهادتش، یاران همیشگی دور او را گرفته بودند؛ «یونس شریقی»، «جمال دهشور»، «قاسم نیسی»، «حسن بوغدار»، «حسین احتیاطس» و... . حسین گفت: «بچه‌ها! آب گرم داریم؟» دوستش گفت: «آب گرم می‌خواهی چیکار؟» گفت: «می‌خواهم حمام کنم». ♦️دوستش با تعجب پرسید: «تو این سرما؟» و بلافاصله اضافه کرد: «فردا عملیات است. حسابی گرد و خاک بلند می‌شود. خاکی می‌شوی.» گفت: «می‌دانم.» دوستش گفت: «و با این حال باز می‌خواهی حمام کنی؟ مگر قرار است بروی تهران؟» حسین زد زیر خنده. از ته دل می‌خندید. آن‌قدر خندید که همه به خنده افتادند. بعد ساکت شد و گفت: «فردا به تهران نمی‌روم، به جای مهم‌تری می‌روم.» «کجا؟»، «ملاقات خدا». 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌹شهید حسین علم‌الهدی زیر ذره‌بین ماموران ساواک بود. در اولین دستگیری، وی را در بند نوجوانان زندانی کردند؛ پس از مدتی که خانواده حسین موفق به دیدنش می‌شوند، وی در پاسخ به این‌که چه چیزی لازم داری که برایت بیاوریم، گفت: «فقط یک جلد قرآن برایم بیاورید.» 🌹دانشجوی سال دوم دانشگاه مشهد در رشته تاریخ بود، با شروع جنگ تحمیلی همراه با گروهی از دانشجویان و نیروهای بسیجی، به سوی جبهه‌های دفاع حق علیه باطل شتافت. 🌹قبل از شهادت حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سوال دوستش که پرسید: «تو فکری سید؟» گفت: «وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن و نهج‌البلاغه فراگرفته‌ام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس می‌کنم که روز پرداخت نزدیک است و به‌زودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.
23.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون تعارف با خانواده‌ای که بیشترین شهید را در انفجار تروریستی گلزار شهدای کرمان دارد 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi