eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
33هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفتن شهدا که برای خاک نیست، از جای دیگری به آنها الهام می‌شود که وقت رفتن است ... یکی از دوستان شهید می‌گوید برای توصیف اهمیت کار شهدای مدافع حرم باید حرف خود او را بزنم، می‌گفت ما که برای خاک نمی‌رویم، هدف، باز کردن مسیر ظهور است یاد شهدا با صلوات🌹 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🌸🍃 در هواے گرم این روزها فکر کردن بہ تو نسیم خنکے ستـ کہ . .‌ . دنیایم را نوازش مےدهد ... . . . 🌸🌱 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
پروردگارادر این شب زیبا دفتر دلمان را به تو میسپاریم با دستان مهربانت قلمی بردار خط بزن غمهایمان را و دلی رسم كن به بزرگی دریا 😊✋ 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
بهانه نفس کشیدنم همه وجودم آرامشم دل انگیزترین خیال متصور یار نازنینم ای ناب تر از لحظه های انعکاس باران عشق چه به روز دلم آمده که این روزها رسمی شده ایم؟! دلم برای آغوشت برای عطر وجودت برای نگاه عاشقت زمین که هیچ هفت آسمان را آواره شد... نه! این سهم من از عشق تو نبود باز هم مرا به خودت دعوت کن روزمرگی های بی عشق دلم را کلافه می کند در این سرزمین دور از تو بی تپش های عاشقانه به مقصد وصالمان نمیرسم.... تقصیر تو بود از اول که طعم ناب عشقت را به کام دلم هدیه کردی حال این تو و این دل از فرط عاشقی رسمی شده ی من.. به نام خدای خوبیها به نام خدای همه 🌱 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
یک حبه نور✨  أَم لِلإنسانِ ما تَمَنّىٰ فَلِلَّـهِ الْآخِرَةُ وَ الْأولىٰ به تو پناه می برم از آرزوهایی که به مقصد نمی رساند.. 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
کربلا دیوانه‌ترین حالت یک عشق زمانی‌ست دلتنگ شوی ، کار زِ دست تو نیاید دلتنگی ام بیداد میکند آه از دوری 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💚 یادفراق تو دلمان را بہ درد آورده وصبر از ما ربوده! اے آفتاب پنهانی طلوع ڪن ڪہ جهانی در انتظار توسٺ عجـل لولیـڪ الفـرج 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ “ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ” ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻌﻨﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ! ﻣﻦ ﺁﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ سلام روزتون پر از بهترینها 🌷 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
بر صبح دل انگیز خداوند سلام برعشق و صفا و مهر و لبخند سلام نقاش ازل چه خوش زده نقش سحر بر خالق قادر هنرمند سلام سلام صبحتون بخیر امروزتون سرشار از عشق و مهربانی🌷 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💠ماجرای شهیدی که بعد از ۱۶ سال پیکرش سالم بود ●همرزم← شهید شفیعی در جریان عملیات کربلای ۴ به اسارت دشمن درآمد وضعیت جسمانی او مناسب نبود و نیاز به عمل جراحی داشت ولی بعثی ها توجهی به سلامتی‌اش نداشتند چند روزی که در اردوگاه بود درد زیادی کشید و در آخر از عوارض جراحت در غربت و تنهایی به شهادت رسید او بسیار شکنجه شد و درد کشید مسئولان بعثی برای او قبری در شهر کاظمین در نظر میگیرند پس از ۱۶ سال پیکر محمد تفحص می‌شود نکته عجیب اینجا بود که پس از گذشت ۱۶ سال پیکرش صحیح و سالم از خاک بیرون آمد صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. ●پیکر پاک محمدرضا را سه ماه در آفتاب گذاشتندتا شناسایی نشود ولی جسد سالم مانده بود حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختندکه خاصیتش این بود که استخوان‌های جسد هم از بین می‌رفت ولی باز هم جسد سالم مانده بود وقتی گروه تفحص جنازه محمدرضا را دریافت می‌کردند سرهنگِ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه میکرده و میگفته: ما چه افرادی را کشتیم در نهایت پیکر پاکش سال ۱۳۸۱ به کشور بازگشت و او را به خاک سپردند 🌷 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🔴بخونید قشنگه! از قدیم گفتن با هر کسی سفر نرو. ولی اگه کسی رو خواستی بشناسی حتما باهاش همسفر شو👌 با یکی از دوستام تازه آشنا شده بودم یه روز بهم گفت فردا میخوام برم شیراز. گفتم: منم کار دارم باهات میام. 🔻سر وعده اومد در خونه مون، سوئیچ ماشینشو دو دستی تعارف کرد؛ گفت بفرما شما رانندگی کن. گفتم ممنون؛ حالا خسته شدی من میشینم. معرفت اول 🔻رسیدیم سر فلکه خروجی شهر خواستیم از دکه یه چیز خوردنی برا تو راه بگیریم. من رفتم از دکه اولی بخرم گفت بیا از اون یکی بخریم. گفتم: چه فرقی داره؟! گفت: اون مشتریهاش کمتره، تا کسب اونم بگرده... 🔻ایستگاه خروجی شهر گفتم صبر کن دو تا مسافر سوار کنیم هزینه بنزین در بیاد. گفت: این مسافرکش ها منتظر مسافرن، گناه دارن، روزیشون کم میشه. 🔻بین راه یه مسافر فقیری دست بلند کرد. اونو سوار کرد. مسیرش کوتاه بود؛ پول که ازش نگرفت، 5 هزار تومن هم بهش داد. گفتم رفیق معتاد بود ها! گفت: باشه اینها قربانی دنیاطلبان روزگار هستن. مهم اینه که من به نیّت خشنودی خدا این کار را کردم. 🔻رسیدیم کنار قبرستان شهر، یه آدم حدود چهل ساله یه مشما قارچ کوهی دستش بود. بهش گفت: همش چند؟ گفت: ۱۳هزار تومن. ازش خرید. گفتم: رفیق اینقدر ارزش نداشتا. گفت میدونم میخواستم روزیش تامین بشه. 🔻رسیدیم شيراز، پشت چراغ قرمز یه بچه ده ساله چندتا دستمال کاغذی داشبوردی دستش بود. گفت۴ تا ۵ هزارتومن. ۴ تا ازش خرید. گفتم رفیق اینقد نمی‌ارزید! گفت: میدونم. گناه داره تو آفتاب وایساده! 🔻از روی یک پل هوایی رد میشدیم، یه پیرمرد دستگاه وزنه (ترازو) جلوش بود. یه کم رد شدیم، یه دفعه برگشت گفت میای خودمونو وزن کنیم؟ گفتم: من وزنمو میدونم چقدره. گفت باشه منم میدونم اگه همه مثل من و تو اینجوری باشن این پیرمرد روزیش از کجا تامین بشه؟! گفتم باشه یه پولی بهش بده بریم. گفت نه، غرورش میشکنه، میشه گدایی! اینجوری میگه کاسبی کردم. 🔻یه گدایی دست دراز کرد. یه پول خورد بهش داد. گفتم: رفیق اینها حقه بازنا. گفت: ما هیچ حاجتمندی را رد نمیکنم. مبادا نیازمندی را رد کرده باشیم. 🔻 اگه میخواستم در مورد یکی حرف بزنم بحث رو عوض میکرد، میگفت شاید اون شخص راضی نباشه در موردش حرف بزنیم و غیبتش رو کنیم... 🔻 یکی بهش زنگ زد گفت پول واریز نکردی؟! گفتم: رفیق، بچه هات بودن؟ گفت: نه، یه بچه فقیر از مهدیه رو حمایت مالی کردم. اون بود زنگ زد. گفتم: چند بهش میدی؟! گفت سه مرحله در یک سال ۹۰۰ هزار تومن. اولِ مهر، عید و تابستان سه تا سیصدتومن. 🔻 تو راه برگشت هم از سه تا کودک آویشن کوهی خرید. گفت اگر فقط از یکیشون بخرم اون یکی دلش میشکنه. 👈میدونین من تو این سفر چقد خرج کردم؟!۳هزار تومن! یه بستنی برا رفیقم خریدم چون همینقدر بیشتر پول تو جیبم نبود. من کارت داشتم رفیقم پول نقد تو جیبش گذاشته بود.‌ به من اجازه نمیداد حساب کنم. 👈میدونین شغل رفیق من چه بود؟! برق کش، لوله کش، تعمیرکارِ یخچال و کولر و آبگرمکن بود و یه مغازه کوچک داشت. 👈میدونین چه ماشینی داشت؟! پرایدِ۸۵ 👈میدونین چن سالش بود؟! ۳۳سال 👈میدونین من چه کاره بودم؟! کارمند بودم، باغ هم داشتم. 👈میدونین چه ماشینی داشتم؟ 206 صندوق دار؛ اول راه کلک زدم و گفتم ماشینم خرابه که اون ماشینشو بیاره! 🔴دوستم یه جمله گفت که به دلم نشست: بنده مخلص خدا بودن به حرکته نه ادعا بعضیها بزرگوار به دنیا اومدن تا دیگران هم ازشون چیزایی یاد بگیرند، راستی چند تا از ماها بنده مخلص خداییم؟ 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi