5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آن چیزی که امام حسین (ع) و دیگر شهدا برای آن شهید شدند؛
از زبان شهید حاج قاسم سلیمانی🌷
📎ما ملت امام حسینیم
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
یازینب
قسمبہ
لحظهیوداع بابرادرت
مارو برسون بہ
اربعیݩ
برادرت):💔
#راھبۍپایان
#شبتون_بخیر
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#فنجانےچاےباخدا #قسمت_73 تلخی تمام آن لحظات دوباره در کامم زنده شد. (نترسیدین جفتمونو بکشن؟) دستی
#فنجانےچاےباخدا
#قسمت_74
انگار از گورِ بی احساسی به رستاخیزِ مسلمانی، مسلمان زاده بپاخاستم و امروز یوم الحسرتی پیش از قیامت بود. خواستن و نداشتن.
این حسامِ امیر مهدی نام، گمشده هایِ زندگیم را پیدا کرد.
این مسلمانِ شجاع و مهربان، تمام نداشته هایِ دفن شده ی زندگیم را تبدیل به داشته کرد.
اینجا ایران بود.. سرزمینی که خدا را با دستانِ اسلامی اش به آغوشم پرت کرد.
اینجا ایران بود.. جایی که مسلمانانش نه از فرط ترس، سر خم میکردند و نه از وجه وحشی گری، گریبان میدریدند.
اینجا ایران بود.. سرزمینی پر از حسام هایِ مسلمان.
در تفکراتم غوطه ور بودم. ناگهان به سختی از جایش بلند شد (خیلی خسته شدین. استراحت کنید. من دیگه میرم اتاقم. احتمالا امروز مرخص میشم اما قبل رفتن میام بهتون سرمیزنم.)
چشمانش خسته بود. شک نداشتم، هر چند که چشم دوختن هایش به زمین، فرصتِ تماشایِ خونِ نشسته در سفیدیِ چشمانش را نمیداد. راستی پنجره ی نگاهش چه رنگی بود؟
از رفتن گفتن و ظرفِ دلم ترک برداشت. یعنی دیگر نمیدیدمش؟؟
نا خواسته آرزو کردم که ای کاش باز هم عثمانی بود و زنی صوفی نام تا به اجبارِ قول و وظیفه اش، حسِ بودنش را دریغ نمیکرد.
به سمت در رفت. با همان قدِ بلند و هیکل مردانه اش که حتی در لباسِ بیمارستان هم ورزیده گی اش نمایان بود.
آرام صدایش زدم (دیگه برام قرآن نمیخوونید..؟)
برگشت (هر وقت دستور بفرمایید، اطاعت امر میشه.)
مردی که تمام شب را بالای سرم بیدار بود، حق داشت که از وجودِ پر آزارم به قصد استراحت گریزان باشد.
آن روز ظهر یه بار دیگر به دیدنم آمد.
دیداری که میدانستم حکم مرخصی اش را صادر میکند.
ملاقاتی که از احتمالِ آخرین بودنش، دلم مشت شد درِ کفِ سینه ام.
با همان متانت برایم آرزویِ سلامتی کرد و قول داد تا هر چه زودتر دانیال را ببینم و صدایِ مهربانِ یان را بشنوم. (دیگه با خیال راحت زندگی کنید. همه چیز تموم شد.)
بی خبر از اینکه جنگ جهانیِ احساسم تازه در حالِ وقوع بود و من پیچیده شد در روسریِ به احترامش سرکرده، فقط تماشایش نشستم.
چند روز دیگر از عمرم باقی بود؟ دو روز؟ دو ماه؟ همه اش را نذرِ دوباره دیدنش میکردم.
رفت و بغض گلویم را فشرد. من در این شهر جز خدایی که تازه شناخته بودم، دیگر کسی را نداشتم.. حتی مادر.. و حتی این حسامِ امیر مهدی نام را.
کاش میشد که صدایش کنم که باز هم به ملاقاتم بیا.. اما...
و او رفت.. همانطور نرم وصبور.
فردای آن روز، پروین آمد همراه با زنی که خوب میشناختمش.. خودش بود مادر محجبه و پوشیده در چادرِ حسام.
به در چشم دوختم. نبود.. نمیامد..
گوشهایم، صوت قرآنش را طلب میکردند.. اما دریغ.
پروین و مادری که فاطمه خانوم صدایش میکرد، با لبخند کنار تختم ایستادند و در آغوشم گرفتند.
فاطمه خانوم پیشانی ام را بوسید (قربون چشمایِ آبی رنگت برم. امیرمهدی گفت که فارسی متوجه میشی، گفت که بیایم بهت سر بزنیم.
منو پروین خانومم اومدیم یه کم از این حال و هوا درت بیاریم. خیالت بابت مادرتم راحت باشه.
این پروین خانوم عین خواهرش ازش مراقب میکنه. نگران هیچی نباش فقط به خدا توکل کن و به فکر خوب شدن باش.)
↩️ #ادامہ_دارد...
#نویسنده: زهرا اسعد بلند دوست
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#یک حبه نور ✨
إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا
ترفندهای شیطان ضعیفه... اگه تو قوی باشی!
🍃🌺
💔
#اربابم_حسینجان
مَن دائماً برای تـو
اسبـابِ زحمتم
پایِ گنــاهـِ من
تو فقط ایسـتاده ایی
#ما_ملت_امام_حسینیم
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
🍃🌺
بی تو هر روز مارا ماهی
و
هر شب سالی ست
شب چنین،
روز چنان،
آه!
چه مشکل حالی ست!
#هلالی_جغتایی
#اللهم عجل لولیک الفرج
🍃🌺
💔
*در آستانه هفته دفاع مقدس یاد کنیم :
*یاد جبهه بخیر که دانشگاه خودسازی بود و کنکورش صداقت و اخلاص و متون آنرا انتشارات شهادت در کربلا با مرکب خون به چاپ میرساند.*
*یاد موقعیت هایی بخیر که کسی به فکر موقعیت نبود و قرارگاههایی که دل را بی قرار میکرد*
*یاد سنگر بخیر که به غار ثور میماند وایستگاه صلواتی که محل استراحت ملائک بود.*
*یاد جاده بخیر که ترجمه صراط المستقیم بود وبه تفکر چپ و راست مهر باطل شد می زد*
*یاد معبر بخیر که به پل صراط می ماند و به سنگر کمین که فاصله بین دنیا و آخرت بود*
*یاد آبادان بخیر که به آبادی دل می پرداخت، خرمشهر که خرم به خون شهیدان شد، بستان که مزرعه عشق بود و سوسنگرد که با لاله و سوسن انس گرفت*
*یاد هویزه بخیر که علم الهدی را تربیت کرد، دهلران که مردمان ساده ای داشت، موسیان که قوم موسی را به مسخره گرفت، مهران که بوی مهربانی میداد. کله قندی که مرگ در آن از عسل شیرین تر بود، قلاویزان که نردبان عروج بود و مجنون که داستان لیلی را بهتر بازگو میکرد.*
*یاد هور العظیم بخیر که عظمت اسلام را به نمایش گذاشت، کارون که بارها به رنگ خون در آمد و اروند که روند جنگ را تغییر داد*
*یاد فاو بخیر که کلاس وفاداری بود و دریاچه نمک که دل را به شور میانداخت*
*یاد شلمچه بخیر که تکرار اُحُد و عاشورا بود و طلائیه که ارزش طلا را شکست.*
*یاد کلاه آهنی بخیر که نگهبان سجده گاه ملائک بود، چفیه که سجاده عبادت بود و پلاک که شماره پرواز را نشان میداد.*
*یاد لباسهایی بخیر که هیچ درجه ای نداشت، لباسهایی که ساده و بی اتو بودند پوتین هایی که بدون واکس بودن و هیچگاه بر پدال بنز و پورشه و لامبورگینی قرار نگرفتند.*
*یاد آفتاب جبهه بخیر که به گرمی می تابید و ماهش که شرمنده ماههای زمینی بود و ستارگانش که به ستاره های زمینی چشمک می زد وعطرش که بوی باروت میداد.*
*یاد گلوله هایی بخیر که قاصد وصال بودند و ترکش هایی که امر به معروف می کردند.*
*یاد گونه هایی بخیر که بر آن اشک استغفار می غلتید و محاسنی که بر آن غبار تبرک می نشست، دعای کمیلی که پایانش پاکی بود و قنوتی که در آن توفیق شهادت طلب می شد*
*یاد جهان آرا بخیر که به آرایش جهان پرداخت، نامجو که به دنبال نام و نشان نبود، کلاهدوز که از نمد انقلاب کلاهی برای خود نساخت، چمران که معلم اخلاق بود، زین الدین که زینت دین بود، باکری که مجسمه اخلاق بود، خرازی که بجز با خدا معامله نمیکرد آبشناسان که کسی او را نشناخت و صیاد که دلها را شکار میکرد.*
*یاد پیکرهایی که هیچگاه برنگشت، یاد مادرانی بخیر که بی صدا میگریستند و بچه هایی که هیچ گاه پدرانشان را ندیدند.*
*یاد لبخندهایی بخیر که قهقهه شهادت بود، دستانی که به عباس اقتدا کردند و پاهایی که زوتر به بهشت پیوستند.*
هیهات؛ که ما ماندیم و درد فراق یاران...
*کجا رفت تأثیر سوز دعا، کجایند مردان بی ادعا*
*کجایند شور آفرینان عشق، علمدار مردان میدان عشق*
هفته دفاع مقدس گرامیباد
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
#هفته_دفاع_مقدس
#آغاز_هفته_دفاع_مقدس
#آغاز_جنگ_تحمیلی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
مادر شهید همت به فرزند شهیدش پیوست
حاجیه خانم نصرت همت به دلیل کهولت سن شامگاه یکشنبه در سن ۹۱ سالگی دار فانی را وداع گفت.
✍و تقدیر اینگونه رقم خورد
که هفته دفاع مقدس امسال
با نام #ماه جبههها آغاز شود
#شهید_محمدابراهیم_همت (ماه)🌙
به قلم س.ر
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
لذّت این نان ؛
به دو دنیا نمیدادند
که قوّت راه معراجشان بود ....
#مردان_بی_ادعا
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi